دوشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۶ - ۰۸:۲۸
۰ نفر

هادی معیری نژاد: معمولاً در اکثر رسانه‌های جهان تقسیم‌بندی مخاطب امری معمول است.

اما تقسیم‌بندی مخاطب در تلویزیون‌های کمتر تخصصی و عمومی رواج بیشتری دارد چرا که در تلویزیون‌های تخصصی نظیر شبکه‌های ورزشی یا مختص کودک اصلاً شبکه براساس نیاز یک قسمت کوچک از مخاطبان عمومی راه‌اندازی شده است.

اما در تلویزیون‌های عمومی که معمولاً ترکیبی از برنامه‌های متفاوت را برای مخاطبان خود ارائه می‌دهند  تقسیم‌بندی مخاطب امری ضروری به نظر می‌رسد. تقسیم‌بندی‌هایی نظیر کودکان، خانواده‌ها و بزرگسالان در اکثر تلویزیون‌های جهان با رویکرد عمومی دیده می‌شود.

برنامه‌های خانوادگی
در دوران مدرن به دلیل ساختارهای نوین کسب معیشت و برجسته‌تر شدن نقش اقتصادی- اجتماعی زنان، نهاد خانواده لااقل از لحاظ ساعت‌های حضور در خانه تضعیف شد و در اکثر خانواده‌ها ساعت حضور همه در کنار هم به  ساعات پایانی روز موکول شد.

 اما در کشورهای سرمایه‌داری علی‌الخصوص از سال‌های دهه 70 میلادی به بعد سیاست‌های خاص جمعیتی، سیاست‌های حمایت از بنیان خانواده و بالاخره ترویج فرهنگ مصرف از دلایلی بود که وجود یک باکس جداگانه برای خانواده را در برنامه‌های تلویزیونی توجیه می‌کرد این باکس تلویزیونی که ساعات بعدازظهر تا ابتدای شب را شامل می‌شود تبدیل به یکی از مهم‌ترین بخش‌های تلویزیون برای برنامه‌ریزی شد.

در تلویزیون ما نیز مخصوصاً در سالیان اخیر گرایش و اقبال عمومی نسبت به این بخش خانوادگی گسترش یافته است. برنامه‌هایی که به نوعی نام خانه و خانواده را یدک می‌کشند جای خود را در اکثر شبکه‌های ما باز کردند.

اما معمولاً این نوع برنامه‌ها از الگوهای مشخصی تبعیت می‌کنند. معمولاً  بخش‌هایی مثل  آموزش آشپزی،  آموزش فنونی مثل نرمش یوگا ،  تمرکز و الگوهای موفقیت، آموزش‌های رفتار با کودکان، روانشناسی کودک و نگهداری حیوانات خانگی، هنرهای دستی، مطالب پزشکی، تبلیغات کالاهای مصرفی و بالاخره سریال‌های نمایشی الگوی عمومی برنامه‌های خانوادگی است.

از پیش معلوم بودن آیتم‌ها برای این برنامه‌ها به مثابه تیغ دو لبه است چون از یک طرف می‌تواند باعث تکرار ملال و دلزدگی در مخاطب شود و از طرف دیگر با رعایت شرایطی می‌تواند به جذاب‌ترین قسمت برنامه‌های تلویزیونی بدل شود.

اما شرایط ایجاد جذابیت در این آیتم‌های از پیش معلوم نیز کاملاً باید مناسب ذائقه خانواده‌ای باشد که مخاطب این برنامه به حساب می‌آید و این موضوع در گرو ایجاد  تنوع است چرا که اگر تنوع در این آیتم‌ها رعایت نشود این گونه برنامه‌ها دارای این پتانسیل هستند که به عنوان برنامه‌ای خنثی و فاقد جذابیت از برنامه روزانه اوقات خانواده حذف شود.

تنوع، شرط بقا
برنامه‌ای را در نظر بگیرید که در بحث الگوهای رفتاری زنان یا مردان در زندگی زناشویی به طور مستمر از وجود یک یا دو  متخصص بهره می‌برد. در این برنامه به دلیل محدود بودن افق نظری متخصصان تعداد الگوهای ارائه شده کم ، ناکارآمد و بالاخره تکراری خواهد شد گرچه ارائه این الگوها ممکن است دوای درد درصدی از خانواده‌های تماشاگر این برنامه باشد اما به طور قطع حضور متخصص‌های دیگر و ارائه نظرات متفاوت وجدید می‌تواند طیف وسیع‌تری از مخاطب را دربربگیرد.

 این موضوع مخصوصاً در برنامه‌های خانوادگی تلویزیونی ما بیشتر محسوس است چرا که یکی از معضلات اساسی این گونه برنامه‌ها و اصولاً برنامه‌های اجتماعی ما فقر محقق و صاحب‌نظر است و گاهی محدود بودن دیدگاه‌های نظری متخصصین به طور چشمگیری نمایان است. همین موضوع را در مورد آ‌یتم‌های دیگر نیز می‌توان مشاهده کرد.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که گاهی دادن اطلاعات غلط مخصوصاً در بخش‌های روانشناسی و پزشکی از معضلات اساسی این گونه برنامه‌هاست که در کنار تکرار و ملال می‌تواند عامل تهدید‌کننده‌ای برای این بخش از برنامه‌های تلویزیونی تلقی شود.

کد خبر 27235

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز