رادیویی که در روزهای ابتدایی کارش همه را از کار و زندگی انداخته بود. اصولا در آن سالها رادیو ورزش تعبیر کامل یک رویا به حساب میآمد. تاسیس یک شبکه رادیویی برای ورزش با اینکه به پای تعبیر رویای شبکه تلویزیونی ورزش نمیرسید، اما باز هم هیجانانگیز بود.
در آن روزها رادیو ورزش به خوبی بین مردم جاافتاد و کار به جایی کشید که حالا پس از 8 سال خیلیها این شبکه رادیویی را گوش میدهند. نطفه گفتوگو با مجید ندیری مدیر شبکه رادیویی ورزش از مدتها پیش به وجود آمده بود.
از روزهایی که شبکه ورزش ما را به وجد میآورد و ما آرزو میکردیم که کاش بتوانیم با مدیر این مجموعه گفتوگو کنیم. هر چند که پس از پایان گفتوگو با او دیدیم حرفهایی که زدیم، کاملا انتقادی بوده.
به هر حال شاید خوشرویی او کار را به جایی کشاند که ما هر چه خواستیم پرسیدیم و او بدون مشکل جواب داد. بماند که اکبر محمدیخانی مدیر طرح و برنامهریزی شبکه رادیویی ورزش هم در کنار ندیری بود و در گفتوگو شرکت میکرد.
در کل پس از پایان گفتوگو مطمئن شدیم که هم باید تندیس یکی از برترین شبکههای رادیویی و هم تندیس خوش اخلاقترین مدیر صداوسیما را یکجا به مجید ندیری داد.
- شما خودتان خبر دارید که رادیو ورزش را مدیران ورزش ایران گوش میدهند؟
نه تنها گوش میدهند که حتی ما شنیدیم روابط عمومی چندتا از فدراسیونها، رادیو ورزش را مانیتور میکنند و گزارش روزانهای از رادیو ورزش را به رئیس فدراسیون میدهند.در روز افتتاح رادیو ورزش هم آقای لاریجانی در پیام خودشان اصرار داشتند که این شبکه رادیویی، باید پلی بین مردم و مدیران ورزشی باشد.
- حالا شاید شما این قضیه را قوت کار خودتان به حساب بیاورید. اما از سوی دیگر هم یکسری به رادیو ورزش انتقاد میکنند بابت اینکه رادیو ورزش کاملا تخصصی است و فقط برای مدیران ورزشی پخش میشود و شنوندگان معمولی انگیزهای برای شنیدن آن ندارند.
بالاخره رسانههای مکتوب برای این کار چاپ میشوند و ما ترجیح میدهیم سمت بحثهای تخصصی برویم. البته ماجرا اینجوری هم که شما میگویید نیست. ما در «صبح ورزش» فقط دنبال اطلاعرسانی هستیم. «یک عصر خوب با ورزش» هم همینجوری است. «همیشه با ورزش» هم همینطور.
- البته گاهی در«همیشه با ورزش» هم سراغ بحثهای تخصصی میروید.
بله، اگر پیش بیاید، حتما. بههرحال این بحثی که شما راه انداختید بیشتر برمیگردد به «جهان ورزش» که هر روز سراغ یک ورزش میرود و تمام مشکلات آن ورزش را عیان میکند.
- بحث را اینجا قطع کنیم. میخواهم بدانم اصلا چه ضرورتی دارد که مثلا هر دوشنبه ساعت 3 بعد از ظهر «جهان ورزش» برای هندبال باشد.
میخواهیم تمرکزمان را از فوتبال دور کنیم و برویم سمت ورزشهای دیگر.
- ولی منطقی نیست که این برنامه هفتگی باشد. اصلا امکان دارد که در یک هفته گذشته هیچ اتفاقی برای هندبال ایران نیفتاده باشد، ولی شما بازهم «جهان ورزش» ویژه هندبال را پخش میکنید.
ما در رادیو ورزش دنبال همین هستیم. اگر در یک هفته اتفاقی در والیبال نیفتاده باشد، زنگ میزنیم به فدراسیون و توضیح میخواهیم که چرا در این ورزش طی هفته گذشته هیچ فعالیتی نبوده.
- ببینید بارها پیش آمده که در رادیو ورزش «جهان ورزش» بسکتبال پخش میشود و در همان زمان مسابقات دوومیدانی درحال برگزاری است. احساس میکنم اگر شما میخواهید به ورزشهای دیگر بها بدهید، باید مسابقات دوومیدانی را پخش کنید، نه اینکه در استودیو درباره بحثهای بدنسازی و تغذیه بسکتبال حرف بزنید.
ما اصرار داریم که «جهان ورزش»ها سر وقت پخش شوند. ما میخواهیم تمام اعضای جامعه هندبال ایران بدانند که برنامه در چه روزی و سر چه ساعتی پخش میشود.
الان مطمئن هستیم که آقای رحیمی، رئیس فدراسیون هندبال، «جهان ورزش» هندبال را گوش میدهد. در دیگر ورزشها هم اینجوری است. الان شنوندگان «جهان ورزش»ها بیشتر ورزشکاران، مربیان و مدیران یک رشته هستند.
محمدی خانی: بارها پیش آمده که یک ورزشکار از فلان شهرستان زنگ بزند و مشکلش را بگوید و ما با پیگیری آن را حل کنیم.
- هدف یک رسانه چه چیزی است؟ اطلاعرسانی به مردم یا حلکردن مشکلات یک ورزشکار در فلان شهرستان؟
ما اطلاعرسانی را هم محدود نمیکنیم. بخش زیادی از «جهان ورزش»ها خبری است.
- البته در این بخش هم مدیر روابط عمومی یک فدراسیون از پشت تلفن، برنامه مسابقات فدراسیوناش را از روی کاغذ میگوید.
ترجیح میدهیم خبر رسمی را پخش کنیم تا شایعات را.
- برگردیم سر بحث اصلی. فرمودید «رادیو ورزش» مدیران ورزشی را شنونده خودش به حساب میآورد و حتی برنامههای مربوط به یک رشته ورزشی تا حدی متعلق به آن فدراسیون است. این رابطه نزدیک دست شما را برای برنامهسازی نمیبندد؟ خیلیها احساس میکنند که با وجود تعامل بین شما و مدیران، چندان نمیتوانید انتقادی به آنها وارد کنید.
اینجور نیست که ما مطالبمان را از فدراسیونهای ورزشی بگیریم و در برنامه بخوانیم. در اصل وضعیت در این سالها به گونهای بوده که رئیس یک فدراسیون ورزشی مجبور است برنامههای ما را گوش بدهد. ما از آنها دعوت نکردیم که به ما زنگ بزنند. خودشان احساس میکنند که ضرورت دارد به ما زنگ بزنند. من خودم به عنوان مدیر رادیو ورزش نیمی از روسای فدراسیونهای ورزشی را نمیشناسم. البته گاهی بین نظر ما و فدراسیونها همسویی وجود داشته که در آن صورت منتقدان حس میکنند ما در جهت حمایت از فدراسیونها کار میکنیم.
- حالا کلا موضعگیری رادیو ورزش نسبت به ورزش ایران چیست؟
ما موضعگیری کلی نداریم.
- اصلا شما با اتفاقاتی که در ورزش ما میافتد، مخالفید یا موافق؟
الان بسکتبال را نگاه کنید. کاملا در مسیر رشد است. ما نمیتوانیم به آنها انتقاد کنیم. کارشان را کاملا صحیح انجام دادهاند. این را هم اضافه کنم که در بین مدیران ورزشی، رادیو ورزش یک رسانه منتقد است.
- شنوندههای شما احساس میکنند که هدف رادیوی شما کمک به ورزش است. آنهم در یک فضای کاملا دوستانه و بدون انتقاد.
قطعا همینجور است. ما آمدیم کمک کنیم.
محمدی خانی: ما یک جایی با انتقاد به ورزش کمک میکنیم، یک جایی هم با همسویی.
- مشکل شما اینجاست که احساس میکنید اگر مهدویکیا به استودیوی شما بیاید برای مصاحبه، حرکتی پوپولیستی است و اگر رئیس فدراسیون ورزشهای همگانی بیاید استودیوی شما، حرکتی روشنفکرانه است. هنوز باور نکردهاید که میتوان با مهدویکیا هم گفتوگوی خوبی داشت.
ما مهدویکیا را هم دعوت میکنیم ولی دغدغههای ما چیز دیگری است. مهدویکیا هر روز با چند روزنامه ورزشی مصاحبه میکند.
شما با این استدلال که رادیو ورزش تخصصی است، به دنبال بعضی مباحث تئوریک و تخصصی افتادهاید که برای کسی غیر از مدیران ورزشی جذابیت ندارد. حالا مگر رادیو فرهنگ هم که رادیوی تخصصی است میرود با معاونت عمرانی فلان اداره سینمایی بابت اینکه سرانه فرهنگی مردم فلان استان کم شده، حرف بزند؟ آنها هم تخصصی هستند ولی میدانند که بالاخره مردم باید برنامههایشان را بشنوند، نه مدیران فرهنگی.
محمدخانی: شما میدانید که 63 درصد از دختران ایران مشکل فیزیکی دارند؟ این برای ما اهمیت دارد.
- بالاخره اینکه احسان حدادی هم در بلاروس رکورد پرتاب دیسک آسیا را شکسته اهمیت دارد.
بله، این هم اهمیت دارد.
- ولی دغدغه شما نیست.
دغدغه ما مسائل کلان ورزشی است، اصلا نمیخواهیم جلوی دماغمان را ببینیم.
جذابیت برای شما اهمیت دارد؟ گاهی پیش میآید که در رادیوورزش، یک ماه سراغ این میروید که باید به معلم ورزش در دبستانها بها داد، بعد از آن بحث اهمیت ورزش در خانواده را باز میکنید، در حالی که این بحثها اصلا هیچ جذابیتی برای شنوندگان ندارند.
یکی از پرشنوندهترین برنامههای ما «کنکاش» است که در آن به همین مسائل میپردازیم. فکر میکنم «کنکاش» دومین یا سومین برنامه پرشنونده ما باشد.
- پس با این حساب برنامههای دیگر شما هم چندان شنونده ندارند.
ما اینجا اصلا دغدغه مخاطب نداریم. مخاطبان اصلی ما جذب شدهاند و پای برنامههای ما مینشینند. ما مثل روزنامههای ورزشی که دنبال تیراژ هستند دغدغه جذب مخاطب نداریم. من حرف شما را میفهمم. شما میپرسید که چرا رادیو ورزش، عامهپسند و پوپولیستی نیست.
- نه، اصلا بحث این نیست. بحث ما برمیگردد به اینکه چرا رادیوورزش انگیزه افزایش مخاطب ندارد. الان رادیو جوان این انگیزه را دارد و موفق هم شده. تمام شبکههای تلویزیونی هم این انگیزه را دارند. آیا واقعا شما اعتقاد دارید همه آنها پوپولیستی هستند؟
ما تخصصی هستیم، نیامدهایم که لمپنیسم ورزشی را گسترش دهیم.
- قبول کنید که طرح این موضوعات در یک شبکه رادیویی سراسری سنگین است. رادیو ورزش را مردم در ماشین میشنوند. آنجا فرصت بحث ساختاری نیست. حالا اگر هم میخواهید این بحثها را پی بگیرید، اشکالی ندارد. اصلا خوب هم هست. فقط به آن سوی قضیه هم نگاه کنید و نگویید آن بحثها لمپنیستی است.
ما آن بحثها را هم دنبال میکنیم البته نه به آن صورتی که روزنامههای ورزشی دنبال میکنند.
- الان گروه ورزش رادیو جوان یک رقیب جدی برای رادیو ورزش است. آماررسمی ندارم ولی به احتمال زیاد حتی شنوندگان برنامههای ورزشی رادیو جوان از شما هم بیشتر است.
معلوم است. در رادیو جوان بیشتر سراغ بخش جذاب ورزش میروند ولی ما دنبال تاثیرگذاری در ورزش هستیم.
- شما با این همه امکانات نباید از گروه ورزش شبکههای دیگر عقب بیفتید. اصلا شما میتوانید رقیب روزنامههای ورزشی هم باشید. مثلا در تمرینات تیم ملی هر روز 3 بازیکن کنفرانس مطبوعاتی دارند. اینکه شما کسی را بفرستید آنجا تا از کنفرانس مطبوعاتی، زنده گزارش بدهد، واقعا کار سختی است؟
ما کنفرانس خبری بازیکنان را پخش میکنیم.
- مستقیم؟
نه، ما هم دلایل خودمان را داریم. بالاخره نمیدانیم آیا واقعا آنها سر ساعت به کنفرانس میآیند یا نه و نمیتوانیم رویش حساب کنیم.
- اینکه چیز مهمی نیست. دو تا موسیقی پخش میکردید تا کنفرانس آغاز شود.
یک معذوریت دیگر هم داریم. نمیدانیم آنجا چه اتفاقی میافتد. اصلا نمیدانیم که اتفاقاتی که آنجا میافتد برای ورزش مفید است یا نه.
- همین که مردم میفهمند آنجا چه اتفاقی میافتد، اتفاق مفیدی است دیگر.
این کنفرانسها به قدری جنجالبرانگیز هستند که من نکته مثبتی در آنها نمیبینم.
- در رادیو ورزش، سر تمرینات تیم ملی اصلا خبرنگار میفرستید؟ کسی هست که مستقیم از تمرین تیم ملی گزارش بدهد؟
بله، ما خبرنگار میفرستیم.
- ولی مستقیم پخش نمیشود. دستکم چند ساعتی با تاخیر روی آنتن میرود.
محمدخانی: همه دغدغههای ما فوتبالی نیست.
- سر تمرینات تیم ملی بسکتبال هم خبرنگار میفرستید؟
شاید بفرستیم.
- اگر هم بفرستید ارتباط مستقیم نیست. وقتی صبحها میتوانید با گزارشگرتان در پارک ارتباط مستقیم داشته باشید، چرا نمیتوانید سر تمرینات این کار را بکنید؟
گاهی اوقات لزومی ندارد.
- با این حرکتها شما میتوانید از تلویزیون هم جلو بیفتید. الان در تلویزیون تا مسابقه تمام میشود، ارتباط را قطع میکنند. توجیه خودشان را هم دارند. بالاخره کنداکتورشان پر است ولی شما که این مشکل را ندارید. میتوانید بعد از مسابقه، کنفرانس مطبوعاتی مربیان را مستقیم پخش کنید.
ما خودمان به این فکر افتادهایم. یکسری مشکلات فنی داریم ولی باز هم قبول دارم که باید این کار را بکنیم.
- من هم این را میگویم. بالاخره شما باید هر اتفاقی را پوشش بدهید. اینکه رادیو ورزش یک رسانه رسمی است، نباید دست و پای شما را ببندد.
رسمیت به معنای بسته شدن دست و پای ما نیست. شاید ما به خاطر این رسمیت یک کم فرصت بدهیم به خودمان تا جنجالها بخوابد، بعد با کارشناسی به آن قضیه بپردازیم.
رادیو ورزش در روزهای ابتدایی، اینقدر رویکرد استودیویی نداشت. یادم میآید در آن سالها یک بار بازی دوستانه ایران ـ ژاپن را که حتی تلویزیون هم نتوانست پخش کند، شما پخش کردید. زنگ زده بودید به گوشی همراه عباس ترابیان و آقای ترابیان برایتان گزارش میکرد.
محمدیخانی: یک بار عابدزاده یکی از مسابقات پرسپولیس را در قطر برای ما گزارش کرد.
- ولی الان این انگیزه را ندارید.
ما چند بار از این کارها کردیم. یک بار رایزن فرهنگی سفارت، یک بازی را گزارش کرد. یک مرتبه هم یکی از ایرانیان مقیم قزاقستان بازی پرسپولیس در جام باشگاههای آسیا را برای ما گزارش کرد.
- چرا حالا دیگر از این کارها نمیکنید؟
شما مثالی بزنید که ما نکرده باشیم.
- بازی تیم امید با عربستان را تلویزیون پخش نکرد، شما هم به روی خودتان نیاوردید. بازی دوستانه تیم ملی با قطر هم همین جوری بود. اصلا وقتی احسان حدادی میرود بلاروس دیسک پرتاب کند، شما میتوانید به مربی بدنسازیاش زنگ بزنید و بخواهید پرتاب او را برای شما گزارش کند.
ما نمیتوانیم به آدم غیر گزارشگر اعتماد کنیم.
- ولی قبلا این اعتماد را داشتید. شاید الان کمیرفتید سراغ بحثهای استودیویی و کارشناسی. الان گزارشگران شما بعضی بازیها را از روی تلویزیون گزارش میکنند.
به نظر شما چه کار کنیم؟ ما نمیتوانیم گزارشگر بفرستیم به آتن تا لیگ قهرمانان را گزارش کند.
- قبول دارم ولی شدنی است. ما در همشهری جوان گشتیم و کسی را پیدا کردیم که در آتن بود. از آنجا برایمان گزارش فرستاد. ما حتی در سنلوئیس هم کسی را پیدا کردیم که از بازی ایران ـ مکزیک گزارش بنویسید.
ریسک دارد.
- شما قبلا این ریسک را میکردید ولی حالا محافظهکارتر شدید.
این ریسک منطقی نیست. مگر فینال لیگ قهرمانان چقدر اهمیت دارد که ما برای آن با اعتبار ملت بازی کنیم.
- در سرعت تولید خبر، شما در چه جایگاهی قرار دارید؟
جایگاهمان خیلی خوب است.
- وقتی خبرهای شما خبری باشد که امروز روزنامهها چاپ کردند یعنی 24ساعت عقب هستید!
ما خبر تولیدی هم داریم. مشکل ما اینجاست که خبرهای ما جایی ثبت نمیشود. خبرهای ما شفاهی است و دیده نمیشود.
- در کل، شما خودتان از عملکرد رادیو ورزش رضایت دارید؟
بله، کاملا.