آنطور که در شاهنامه آمده رستم - پهلوان باستانی ایران- که اهل همان منطقه بوده با روشی پیشرفته به دنیا آمده که امروزه در جهان به سزارین مشهور است.
هزاران سال بعد در دوران اسلامی هم ایرانیان به دنبال کشف راههای تازهتری در جهان درمان و پزشکی بودند؛ چنان که در قرون وسطی کتابهای رازی و ابنسینا دست به دست در سراسر دنیا چرخید و ابنسینا «Avecina» پدر پزشکی جهان نام گرفت. روایت این دوصفحه تنها گوشهای است از آن همه دانش.
بد نیست بدانید
اولین پزشکان ایران باستان روحانیان بودند که به نام مغان مشهورند. مغان در بخش غربی ایران قدیم یعنی سرزمین ماد زندگی میکردند (شاید اسم دشت مغان را در اردبیل شنیده باشید). درمان بیماریهای روحی و جسمی مردم کار آنها بود؛ هم پزشک بودند، هم روانپزشک.
با ذکر و دعا و سرود، روانبپزشکی میکردند و با دارو و چاقو، پزشکی.
پزشکی در ایران قدیم به 3 شاخه یا تخصص اصلی تقسیم میشد: دارو پزشکی (گیاه پزشکی)، جراحی (کارد پزشکی) و روانپزشکی.
مادها در قدیم همسایه شرقی اروپاییها بودند. اولین گیاهان دارویی از سرزمین ماد به غرب رفت و کلمه ماد (Media) بعدها ریشه واژه «Medicine» در زبانهای لاتین شد.
پزشکی ایرانیان چند تخصص فرعی هم داشت؛ چشمپزشکی (کحالی)، شکستهبندی (جباری/ ارتوپدی)، زایمان، حجامت (رگزنی)، دامپزشکی، پزشکی قانونی (پزشکی دادیگ: داد به معنی قانون) و بیهوشی (هوشبری).
رستم چون نوزادی بزرگ و سنگین بود با زایمان طبیعی به دنیا نمیآمد و به کمک جراحی با بریدن شکم مادرش رودابه متولد شد. اروپاییها همین داستان را برای سزار پادشاه روم میگویند و به همین خاطر این نوع عمل به سزارین مشهور است.
سزارین در عربی به «عملیه القیصریه» یا عمل قیصری ترجمه شده (قیصر همان سزار است). فرهنگستان زبان فارسی «رستمزایی» را به جای سزارین پیشنهاد کرده است.
اولین بیمارستانهای تاریخ در ایران و هند ساخته شدند. آنتیوخس دومین پادشاه سلوکی (261-246 پ.م) به درخواست اشوکا- پادشاه هند از سلسله مائوری -دستور داد که در سراسر ایران برای مردم و حتی چهارپایان بیمارستان بسازند.
خیلی از این ابزارآلات در شکلهای پیشرفتهتر هنوز در پزشکی کاربرد دارند. سمت چپ، تصویر قیچی و پنس و چاقو در یک کتاب خطی پزشکی به زبان عربی را میبینید . زبان علمی ایرانیان در طول هزار سال گذشته پهلوی، عربی و فارسی بود و به همین خاطر بسیاری از کتابهای پزشکی ما به زبان عربی است.ابزارهای بالایی هم مدل های قدیمی تری هستند که باستان شناسان پیدا کردند.
استاد داروساز روی کرسی استادی نشسته و یک گیاه دارویی را به شاگردش که روی تشکچه نشسته نشان میدهد.
ایرانیان در داروسازی هم تبحر داشتند. آن زمان داروسازان داروهای گیاهی را خشک کرده در هاون میکوبیدند و در ظرفهای مخصوص نگه میداشتند. داروهای بدمزه را هم با شیرینی مخلوط میکردند تا تلخ نباشد.
سعدی: مگر سقمونیای شکرآلود/ ز داروخانه سعدی ستانند. این هم یک بیت از فردوسی که شیرینکردن داروهای بیهوشی را نشان میدهد: بفرمود تا داروی هوشبر / پرستنده آمیخت با نوش بر.
در قدیم پزشکان وقت و بیوقت کیف جادارشان را پر از دارو و ابزار پزشکی میکردند و به بالین بیماران میرفتند. مطب پزشکان که به آن محکمه میگفتند معمولا در منزلشان بود؛ به همین خاطر نام پزشک را به عنوان نام کوچه انتخاب میکردند تا نقش تابلوی مطب را بازی کند و همه آنجا را بلد باشند. نام بعضی از این پزشکان هنوز بر کوچهها و محلههای قدیم تهران باقی مانده است.
پزشکان در بیمارستان کنار تخت بیمار با هم مشورت میکنند؛ نمونه کامل یک کمیسیون پزشکی در ایران قدیم. استاد پیر و ریش سفید است. بقیه هم در حال کارآموزی یا مشورت درباره بیمار هستند.
سبک این نقاشی هم جالب است. به پایههای تخت نگاه کنید؛ بالاتر از پای پزشکان انگار در هوا معلق است. این تصویر از نسخه خطی کتاب مقامات حریری متعلق به سال734 هجری قمری است که در کتابخانه وین نگهداری میشود.
گیاه دارویی در چنین ظرفهایی نگهداری میشد. نور، بعضی از داروها را خراب میکرد و مثل شیشههای داروهای امروزی آنها را در ظرفهای کدر و کوچک نگه میداشتند. جالب است که شیشهگری ایران بخشی از پیشرفتش را مدیون داروسازی است. زیبایی نقش و نگار گیاهی این ظرف و تناسبش با محتویات گیاهی هم نکته قابل توجهی است.
این نشان جامعه داروسازان انگلستان است. در بالا هاون داروسازان، در راست جالینوس و در چپ شیخ الرئیس ابنسینا را با عبای دانشمندان ایران قدیم که هنوز روحانیان آن را حفظ کردهاند میبینیم.
جالب است که عبای ایرانی پس از رنسانس، از مدارس قدیم ایران به غرب رفت و هنوز در جشنها و مراسم رسمی دانشگاهی و فارغالتحصیلی، آن را میپوشند. حتی کلاه مربعی که بر سر میگذارند، اقتباسی از دستار استادان مدرسههای ایران قدیم است.
آخرین صفحه قدیمیترین اثر گیاهشناسی به زبان فارسی؛ جالب است که این کتاب اولین کتاب به زبان فارسی است که به دست ما رسیده. اسم این کتاب «الابنیه عن الحقائق الادویه» و مؤلف آن ابومنصور موفق هروی است.
این نسخه به خط اسدی طوسی است (که نامش را در این صفحه به خط خودش میبینید). اسدی خود از اولین فرهنگنویسان فارسی است و کتاب لغت فرس او مشهور است.
به نظر، شبیه اسباببازی میرسد اما در اصل، دستگاه روغنگیری است. آن زمان داروسازان از این ابزار برای گرفتن شیره و روغن گیاهان استفاده میکردند. این ابزار که مثل آبمیوهگیریهای دستی کار میکند، مربوط به گیلان است.
این منطقه سرسبز و پرگیاه، مرکز داروسازی کهن ایران بود و هنوز پیرزنان گیلانی درسهای باستانی طبابت را که به آن «گیله درمان» یا «گیله تجربه» میگویند، به یاد دارند.
شاخ رگزنی و نیشتر رگزنی. خون گرفتن از آن روشهایی بود که برای تصفیه و افزایش خونسازی بدن صورت میگرفت و آن را به 2 روش انجام میدادند؛ زالو انداختن و رگزدن. اول با بادکش جایی (معمولا در پشت بیمار) را متورم و آماده میکردند، بعد با تیغی که به آن نیشتر میگفتند آنجا را میبریدند.
شاخ حیوانات هم ابزار مکیدن خون بود. رگزنی معمولا در حمامها انجام میشد. قجرها زمان حجامت را برای قتل امیرکبیر در حمام باغ فین کاشان و زدن رگ او برای همین انتخاب کردند. نمونه این ابزار را هم در موزه تاریخ پزشکی تهران و هم در موزه حمام گنجعلیخان کرمان و حمام باغ فین کاشان میتوانید ببینید.
اگر به آن بریدگی مثلثشکل نگاه کنید، آثار اولین جراحی مغز در تاریخ را میبینید. این جمجمه متعلق به دختر 13 سالهای است که 4800سال پیش در شهر سوخته در سیستان زندگی میکرده.
بیماری او باعث زیاد شدن فشار بر مغز میشده که برای درمان، جمجمه را سوراخ کردهاند. ترمیم استخوانها نشان میدهد که دختر بعد از جراحی زنده مانده و عمل موفقیتآمیز بوده.