دریاچه ارومیه احیا میشود به شرط آنکه عزمی برای احیای این دریاچه وجود داشته باشد. دکتر مسعود باقرزاده کریمی که بیش از 15سال است در حوزه تالابها بهویژه دریاچه ارومیه پژوهش میکند با بیان این مطلب میگوید که میتوان با صرفهجویی در مصرف آب در بخش کشاورزی و با تغییر رویکرد، ارومیه را احیا کرد.
خوشبختانه در حال حاضر هم دولت مصمم است و هم تلاشهای 400کارشناسی که در کارگروههای مختلف ستاد احیای دریاچه ارومیه مشغول پژوهش هستند به نتایج خوبی منجر شده است. حاصل این تلاشها دستیابی به اقدامات واضح و رویکردهای شفافی است که به کارگیری آنها میتواند روند احیا را تسهیل کند.
باقرزاده که پیش از این سالها کارشناس مسئول تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست بوده و در حال حاضر هم معاون دفتر زیستگاهها وامورمناطق این سازمان است میگوید اینکه برخی تغییر کاربری دریاچه را توصیه میکنند یا میگویندکه دریاچه را باید رها کرد نظراتی است که مبنای علمی و فنی ندارد و تنها به معضلات موجود دامن میزند.
باقرزاده تصویری امیدوارکننده از دریاچه در حال احتضار بهدست میدهد. او میگوید اکنون وضعیت ارومیه روشنتر شده و به راهکارهای محکمتری دست یافتهایم که از وجاهت علمی و فنی برخوردار است و قابلیت اجرایی هم دارد به شرط آنکه کسانی که در این حوضه تخصص ندارند صرفا بهدلیل داشتن عنوان یا جایگاه دانشگاهی طرحهای غیرعلمی پیشنهاد نکنند و روند احیا را با مشکل مواجه نسازند.
به گفته وی، نتایج بررسیها نشان میدهد که عمدهترین عامل خشکشدن دریاچه ارومیه فعالیتهای انسانی و دخالتهای غیرمسئولانه در حوضه آبخیز این دریاچه بوده است. اثرات اقلیم هم برخلاف آنکه برخی از آن بهعنوان یکی از عوامل مهم خشکشدن دریاچه نام میبرند حداکثر نقشی 20درصدی در بروز وضعیت بحرانی دریاچه داشته است. باقرزاده میگوید که حتی اگر تأثیرات اقلیم نقش اساسی در خشکشدن ارومیه داشت نهتنها از مسئولیت ما کم نمیکرد بلکه مسئولیت ما را بیشتر میکرد.
نادیده گرفتن واقعیت منابع آبی
نکته در خور تاملی که این کارشناس باسابقه تالابها به آن اشاره میکند اینکه مبنای هیچیک از طرحها و برنامههایی که برای توسعه منطقه تدوین شده مبتنی بر کم آبی نبوده و این برنامهها و طرحها با احتساب 8/7میلیارد مترمکعب حجم آب حوضه تنظیمشده، درحالیکه این میزان آب در هیچ شرایطی در منطقه قابل دستیابی نبوده است. بدیهی است که تغییر این رویکرد، گامی مؤثر برای احیای دریاچه ارومیه محسوب میشود.
آنطور که باقرزاده کریمی میگوید حوضه دریاچه ارومیه از لحاظ اقلیمی دومین حوضه پر آب کشور بعد از خزر است. بنا به اعلام وزارت نیرو 380میلیمتر، میزان بارش درازمدت در حوضه ارومیه است که طی 10سال اخیر 68میلیمتر کاهش یافته، با وجود این، این میزان بارش، برای مناطق خشک و نیمهخشک بارش مناسبی است.
طرح انتقال آب پاسخگو نیست
وی به 2دیدگاهی اشاره میکند که در حال حاضر برای احیای دریاچه ارومیه مطرح است؛ نخست دیدگاهی که ادعا میکند دریاچه را میتوان با منابع آبی داخل حوضه مدیریت و احیا کرد و دیدگاه دیگر انتقال آب را برای احیای دریاچه ارومیه کارساز میداند. این درحالی است که انتقال آب، یک طرح منسوخشدهای است که از جنبههای مختلف بهویژه از لحاظ زیستمحیطی مردود است زیرا پیامدهای نامطلوبی را در مبداء و مقصد رقم میزند. آنچه تحت عنوان انتقال آب در جهان مطرح است انتقال آب برای مصرف شرب و کشاورزی است اما انتقال آب برای احیای یک اکوسیستم نظیر دریاچه ارومیه مغایر با همه معیارها و ضوابط محیطزیست است.
درعین حال باقرزاده میگوید که گزینه انتقال آب از حوضهای دیگر به ارومیه از ابعاد مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی بررسیشده و با توجه به شرایط موجود این گزینه نمیتواند گزینه مطلوبی برای احیا باشد. نکتهای که وجود دارد این است که عنوانکردن این گزینه یعنی انتقال آب به تمام ذینفعان از جمله کشاورزانی که اکنون در حوضه ارومیه مشغول فعالیتند این اطمینان خاطر را میدهد که به روند موجود در کشاورزی وسایر فعالیتهای خود ادامه بدهند.
در واقع ذینفعان با این امید که قرار است آب از حوضه دیگر به ارومیه منتقل شود همچنان به حفر چاه و برداشتهای بیحساب وکتاب آب از سفرههای زیرزمینی ادامه میدهند این روند سم مهلکی است که نهتنها معضل دریاچه را تشدید میکند که به حوضه آبخیز ارومیه و مردم منطقه هم آسیب جدی وارد میسازد.