هرچند سد و نیروگاه سیاه بیشه، اولین نیروگاه تلمبه ذخیرهاى کشور محسوب مىشود و به میزان قابل توجهى به تعادل بخشى شبکه نیروگاهى کشور کمک مىکند، اما زمانی که یاد قطع درختچهها و درختهای برگسوزنی که سالیان سال برای بالا آمدن زحمت کشیدهاند، میافتی تا به واسطه آن این نیروگاه ساخته شود، بین دوراهی کنار زدن درختان و با تیشه به ریشه آنها افتادن یا قید ساختن نیروگاه را زدن، مردد میمانی و با خودت فکر میکنی حق با کدام است؟!
دستیابی به ابزارهای لازم برای آسایش در زندگی مدرن یا تنفس هوای پاک و نگهداری از درختانی که قدم زدن در لابهلای آنها و استنشاق هوای کوهستانی خاطرههای زندگی شهری را از ذهنت دور میکند و به جایی میرساندت که برای ماندن ولو یک روز در روستای سیاه بیشه یک مسیر طولانی از تهران تا آنجا _ که البته بیشتر آن باز هم در ترافیک تهران تا کرج و جاده چالوس سپری میشود_ را طی کنی و خم هم به ابرو نیاوری.
سیاهبیشه روستایی در دل کوهستان سالها است که خانههای کوچک با ساختاری کاملا روستایی در پستی و بلندیهای آن در این روستا جا خوش کرده و خوشنشینی را به صاحبان آن ارزانی کرده است، به طوری که با وجود بازسازی بسیاری از خانهها در این ده و دور شدن از فضای بومی بازهم میتوان در آن خانههایی را پیدا کرد که تنور نانپزی آنها با وجود این که خاموش است، طعم خوش نان تازه را در تو زنده نگه میدارد تا صبح را با خوردن یک لیوان شیر خالص آغاز کنی.
ورود به این روستا از جادهای پرپیچوخم و خاکی است که این روزها رفتوآمد به آن به مراتب سختتر از گذشته شده است، بیشتر ساکنان این قسمت معتقدند این اتفاق به خاطر رفت و آمد لودرها و ماشینهای شرکتی است که به خاطر سنگین بودن و رفت و آمد مکرر جادهای را که تا پیش از این رفت و آمد از آن راحت بود سخت کرده و مشکلات بسیاری را برای ساکنان آن به وجود آورده است.
روزگاری این روستا محل زندگی دائمی افراد بود، به نوعی میتوان گفت زندگی حتی در روزهای سرد و زمستانی سال هم در آن جریان داشت اما مدتهاست سیاهبیشه آخر هفتههای شلوغی را پشت سر میگذارد و عده معدودی در آن به طور دائم _ آن هم به صورت ییلاق و در تابستان _ در آن ساکن هستند، شاید به همین دلیل است که باغهای میوه آن تبدیل به درختان خود رو و وحشی شدهاند و حیوانات اهلی کمتر در آن دیده میشود.
با این وجود تمام ساکنان بومی و غیربومی آن در این روزها از چند موضوع رنج میبرند، از بین رفتن کوهستان، نابودی درختان و از بین رفتن گونههای نادر گیاهی که در بسیاری از موارد علاوه بر خاصیت دارویی و استفاده در غذاهای محلی در حفظ ساختار کوهستان نقش بسیار مهمی داشت.
وارد ده که میشوید میتوانید آبرفتهای زمین در بسیاری از قسمتها و حتی تبدیل شدن بیشهزارها به زمینهای لخت و بایر را به راحتی ببینید، بسیاری از کارشناسان زیستمحیطی و حتی ساکنان محل معتقدند این اتفاق به دلیل نابودی درختان در بالای کوهستان اتفاق افتاده و باعث شده تا سیلابهای پاییزی زمینهای مسکونی را به تاراج ببرد.
در حقیقت از زمانهای دور رویش درختان در شیبهای تند و کوهستانی این امکان را فراهم میکرد تا در فصولی که بارندگی در این نوع محلها زیاد بوده، بایستد و امکان تخریب را تاحد قابل توجهی پایین بیاورد، از این رو از زمانی که درختان اطراف منطقه که محل وسیعی از نزدیکی تونل تا منطقه امامزاده حسن را شامل میشود برای ساخت سد نابود شد، سیلاب نیز به سراغ محلهای مسکونی منطقه آمد و در کنار تخریب زمینهای این ناحیه در بیشتر موارد خانهها را نیز تحت تاثیر قرار داد و منازل مردم را نیز نابود کرد تا آنجا که بسیاری از آنها از این شرکت شکایت کردند.
هر چند با ورود برق نیروگاه سیاه بیشه به شبکه برق کشور، علاوه بر به صفر رسیدن قطعى برق در کشور به میزان قابل توجهى از استهلاک نیروگاههاى حرارتى کاسته خواهد شد، اما این اتفاق به قیمت از بین رفتن جنگلهایی تمام شده که این روزها دیگر امکان قدم زدن و کوه نوردی در آن نیست اگرچه به خاطر جادهسازی میتوانی برای زیارت امامزادهای که روزگاری مردم برای رفتن به آن رنج مسیر را تحمل میکردند، به راحتی با ماشین رفت و آمد کنی.
مطالعات مرحله شناخت طرح ساخت این سد در سال 1349 توسط تراکسیونل از بلژیک انجام شد و در سال 1351 مطالعات فاز 1 با همکاری شرکت مذکور و مشاور پایاب در سال 1362 به اتمام رسید مطالعات فاز 2 در سال 63 توسط مشاورین مشانیر – لامایر از آلمان آغاز گردید.
مطالعات بازنگری فنی و اقتصادی در سال 78 توسط شرکت EDF مجددا شروع و در سال 79 به پایان رسید. تکمیل طراحی فاز 2 اجرایی نیز توسط مشارکت مشانیر-EDF در سال 81 به اتمام رسید. این روزها اگر به این قسمت از طبیعت زیبایی که در میانه جاده چالوس جای گرفته است سری بزنید از درختان بلند و کمیاب و گونه های نادر گیاهی خبری نیست.
بیشتر حیوانات و جانورانی که در دل این طبیعت زندگی می کردند با احداث این سد یا نابود شده و تعداد کمی از آنها به سایر قسمت های مناطق اطراف کوچ کرده اند، در حالی که با مکان گزینی مناسب برای احداث این سد می توانستیم تمامی این نعمات طبیعی را همچنان داشته باشیم.