شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۴
۰ نفر

معصومه حیدری‌پارسا: «معلولیت محدودیت نیست.» این جمله‌ای آشنا برای همه ماست.

امیررضایی، معلول فلج مغزی است

اما واقعا چه اندازه باورش كرده‌ايم، به‌خصوص وقتي كه از كنار يك معلول رد مي‌شويم؟ واقعيت اين است كه هنوز هم افرادي هستيم كه درك درستي از يك معلول و توانمندي‌هايش نداريم اما آنها با تلاش در عرصه‌هاي مختلف، كارهايي انجام داده‌اند كه حتي گاهي از افراد غيرمعلول هم ساخته نيست. معلولان بخش مهمي از جامعه هستند كه سهم‌شان از همه‌‌چيز حتي حضور در جامعه و حقوق شهروندي اندك است. امير رضايي با وجود ابتلا به بيماريC. P يا فلج مغزي، توانسته 130اختراع داشته باشد كه به‌دليل مسائل مالي تنها توانسته 3‌‌‌اختراعش را ثبت كند؛ جواني كه به عشق وطن دعوتنامه‌هاي كشورهاي مختلف ازجمله آلمان را پس زده تا براي ايران و ايراني خدمت كند. با او كه جزو 10كارآفرين برتر كشور و عضو جامعه مخترعين و مبتكرين ايران و همچنين هلال‌احمر است گفت‌وگو كرده‌ايم.

خدا حواسش به توست

روحيه شادي دارد، در و ديوار اتاقش پر است از نوشته‌هاي فلسفي و عرفاني. علاوه بر اختراعات مختلف، در زمينه موضوعات روانشناسي هم دستي بر آتش دارد. مي‌گويد: 15مرداد 1365 در خانواده‌اي با درآمد متوسط به دنيا آمدم، آخرين فرزند خانواده بودم. شنيده‌ايد كه مي‌گويند ناگهان چقدر دير مي‌شود؛ اين موضوع براي من در لحظه تولدم رخ داد. به‌دليل دير به دنيا آمدن و كمبود اكسيژن به بيماري آتتوئيد«cerebral pal » كه به C. P ، يعني فلج مغزي معروف است دچار شدم؛ بيماري‌اي كه فقط جسم را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد و مغز سالم است اما قسمتي از مغز كه بايد به دست‌ها و پاها فرمان صادر كند خوب عمل نمي‌كند. مادرم مي‌گويد: كوچك بودي و نحيف، حتي نمي‌توانستي سرت را تكان دهي. پزشكان مي‌گفتند معلوليت‌ات زياد است و هيچ كاري نمي‌تواني انجام دهي چه برسد به اينكه راه بروي. از همان روزها بود كه رفت‌وآمد مادر و پدرم به دكتر و زير پاگذاشتن بيمارستان‌ها شروع شد. سرانجام قرعه به‌نام مركز طبي كودكان امام‌خميني(ره) افتاد؛ جايي كه زندگي‌ام را خيلي تغيير داد. فيزيوتراپي، كاردرماني و گفتار‌درماني، همه آن چيزهايي بود كه برايم تجويز شد تا شرايطم رو به بهبودي نسبي برود. اگرچه پزشكان اصلا اميدوار نبودند برايم اتفاق خاصي رخ دهد اما در همان روزها بود كه نخستين معجزه زندگي‌ام رقم خورد. لحظه به لحظه زندگي من معجزه است از طرف خداي خوبم كه با همه وجودم حسش مي‌كنم. وضع جسمي من آنقدر بد بود كه وقتي روي زمين دراز مي‌كشيدم نمي‌توانستم سرم را تكان دهم؛ در واقع قادر به انجام دادن هيچ كاري نبودم. اما برخلاف آنچه تا‌كنون در علم پزشكي ثبت شده در سن 9سالگي توانستم راه بروم كه همين موضوع باعث تعجب پزشكان شد چرا كه در معلوليت C. P شديد به ندرت امكان راه رفتن وجود دارد اما من خواسته بودم و با ياري خداوند راه رفتم و اين ابتداي راهم در مسيري بسيار ناهموار بود.

اختراعي كه ترس را شكست داد

دومين اختراعم شمع الكترونيكي بود. اين شمع را براي معلول‌هايي مانند خودم كه مشكل گفتار داشتند و بايد دوره‌هاي گفتار‌درماني را مي‌گذراندند، ساختم. در اين كلاس‌ها براي افزايش قدرت عضلات شكم، از شمع استفاده مي‌شود. در واقع فرد با فوت‌‌كردن شمع به تقويت عضلات شكمش مي‌پردازد تا بتواند با فشاري كه به عضلات مي‌آيد به راحتي صحبت كند. من از كودكي با بوي شمع و پارافين مشكل داشتم و هميشه از ريختن پارافين روي بدنم مي‌ترسيدم، به همين دليل شمعي اختراع كردم كه با فوت خاموش مي‌شود اما دود و پارافين ندارد. اين شمع از 12چراغ تشكيل شده كه چراغ‌هاي آن با شدت فوت، خاموش مي‌شوند.

براي خدمت به ايران ماندم

حالا انگيزه‌هايم بيشتر شده بود. احساس مي‌كردم توانمندي‌هايي دارم كه نبايد منحصر به معلولان باشد. دوست داشتم چيزهايي بسازم كه به درد همه بخورد. در واقع مي‌خواستم به‌خودم و سايرين ثابت كنم چيزي كمتر از افراد عادي ندارم و البته اثبات اين موضوع فقط در حرف نبود، بايد در عمل هم اين كار را انجام مي‌دادم. تصميم گرفتم در مسابقات اختراع شركت كنم. قفلي ساختم كه ضدسرقت و هوشمند بود. نحوه كار قفل هم اينگونه است كه وقتي كسي قفل اول را دستكاري كند، قفل دوم فعال مي‌شود و به‌طور اتوماتيك پليس متوجه سرقت مي‌شود. اما نقطه برتري اين قفل نسبت به نمونه‌هاي مشابه اين است كه نيازي به برق ثابت ندارد و حتي اگر برق ساختمان هم قطع باشد با حفظ انرژي الكترونيكي در باتري شارژش فعال مي‌ماند. در اين زمان قفل به‌طور خودكار غيرقابل باز‌شدن مي‌شود تا جايي كه تنها راه آن شكستن در است. البته همين اختراع هم باعث اتفاقات خوب و بد در زندگي‌ام شد. مي‌دانيد كه بهترين قفل‌هاي جهان متعلق به كشور آلمان است. بعد از ثبت اين اختراع يك شركت آلماني از من دعوت كرد تا با هزينه آن شركت به آلمان بروم و در همايشي شركت كنم.

محتواي نامه اين بود: «آقاي رضايي، شركتي در آلمان به‌علت اختراع آخرتان، شما را دعوت براي حضور در كنفرانس اختراعات در اين كشور، با هزينه برگزاركنند‌گان مي‌كند.» در نامه آمده بود كه اگر مايل هستم مي‌توانم ساكن آلمان شوم و حتي هزينه‌هاي پزشكي‌ام را نيز اين شركت آلماني تقبل خواهد كرد. من اما با اينكه در پوستم نمي‌گنجيدم، در كشورم ماندم چون دوست داشتم اگر هم خدمتي هست براي كشورم انجام دهم. اما اين روزها كه دستم خالي است و نمي‌توانم اختراعاتم را ثبت كنم با خودم فكر مي‌كنم كه اي‌كاش بيشتر به شرايط ما دقت مي‌شد. خيلي دوست داشتم در اين كنفرانس شركت كنم اما براي خروج از كشور و ارائه اختراع در آن همايش وثيقه 250ميليون توماني تعيين كردند كه من چنين مبلغي نداشتم بنابراين خيال شركت در آن كنفرانس را از ذهنم بيرون كردم. نمي‌خواهم گلايه كنم. باورتان نمي‌شود اما تعداد لوح‌هاي ‌تقديري كه گرفته‌ام از دستم در رفته؛ لوح‌هايي كه به هيچ دردي نمي‌خورند و نمي‌توانم با آنها 130اختراعي كه دارند در پستوي ذهنم خاك مي‌خورند را به توليد انبوه برسانم، درحالي‌كه هزينه‌هاي توليد انبوه آنها زير 10ميليون تومان است. من پول زيادي نمي‌خواهم انتظار زيادي هم ندارم فقط مي‌خواهم از پتانسيلي كه دارم استفاده شود.

روزهاي سخت زندگي من

روزهاي زندگي يك معلول خيلي سخت مي‌گذرد. به‌دليل ناتواني دست‌ها و پاهايم، هميشه به ماشيني فكر مي‌كردم كه بتواند كارهايم را انجام دهد. از خواهرم مي‌پرسيدم چگونه مي‌توان يك جاروبرقي يا يك ماشين ساخت كه كارهاي مرا انجام دهد. مغزم پر از اينگونه سؤال‌ها بود. به علت كمبود مدارس استثنايي از 9سالگي به مدرسه رفتم. دانش‌آموز زرنگي بودم و در همه دوران تحصيلي معدلم 20 بود. تنها فرقي كه مدرسه ما با مدارس عادي داشت اين بود كه تعداد دانش‌آموزان كم بود و يك نفر هم به‌عنوان كمك معلم به معلم كلاس‌مان كمك مي‌كرد اما كتاب‌ها و محتواي آنها و امتحانات همه همان چيزي بود كه در مدارس عادي تدريس و از ديگر بچه‌ها امتحان گرفته مي‌شد. من اما به درس‌هاي مدرسه اكتفا نكردم و به كلاس‌هاي انگليسي، تايپ و كامپيوتر رفتم و توانستم مدرك فني‌حرفه‌اي بگيرم. كتاب هم زياد مي‌خوانم، به همين دليل آشنايي زيادي به روانشناسي دارم.

وقتي كه روي زمين نبود

ناتواني‌اي كه در دست‌هايم بود هميشه برايم آزاردهنده بود. هميشه بايد به سختي و با كمك ديگران غذا مي‌خوردم. جرقه‌هايي از كودكي در ذهنم وجود داشت. دوست داشتم وسيله‌اي بسازم كه بدون كمك ديگران غذا بخورم. قاشق الكترونيكي همان چيزي است كه معلولان بدون كمك ديگران و به راحتي مي‌توانند غذا بخورند؛ آن را اختراع كردم البته آن موقع اصلا به ثبت اختراع و اين چيزها فكر نمي‌كردم و نيازي كه داشتم سبب شده بود دست به اين كار بزنم. به اصرار اطرافيان به اداره ثبت اختراع رفتم و پس از ۲۰ روز اختراعم به ثبت رسيد. انگار روي زمين نبودم. از آن روز بود كه تصميم گرفتم همه آن چيزهايي كه در ذهنم است را بسازم و تا امروز خيلي‌هايشان را توانسته‌ام بسازم؛ اگرچه به‌دليل هزينه‌هاي بالا فقط توانسته‌ام 3 اختراع را ثبت كنم.

ماشين قدرتي

هميشه كمبودها و مشكلات زندگي ما آدم‌ها را خسته مي‌كند. اما انگار من در توفان مشكلات انرژي دوباره مي‌گيرم. البته برخي مواقع خسته و دلسرد مي‌شوم اما دوست دارم خلق كنم تا خالقم از من راضي باشد. هميشه براي رفت‌وآمد خيلي مشكل داشتم و همين باعث شد تا ماشيني با سرعت 12كيلومتر در ساعت اختراع كنم كه البته به‌دليل هزينه‌هاي بالايي كه داشت نتوانستم ثبتش كنم. اين ماشين با باتري شارژ مي‌شود. البته فقط در منطقه و محدوده محل زندگي‌ام مي‌توانم با آن تردد كنم و در بقيه اماكن مثل ساير معلولان با مشكل روبه‌رو هستم. به هرحال رفت وآمد يكي از مهم‌ترين نيازهاي ما براي حضور در جامعه است اما بسياري از امكانات شهري ما به‌گونه‌اي طراحي نشده كه فرد معلول به تنهايي رفت وآمد كند.

اختراعات ثبت‌شده:

شمع الكترونيكي
به شماره ثبت: (37511)
قاشق الكترونيكي
به شماره ثبت: (36966)
قفل هوشمند
به شماره ثبت:(39072)

6 مقام برتر كشوري

معلول برگزيده كشور در سال1385
شركت در نمايشگاه بين‌المللي هفته پژوهش و فناوري ايران و نفر اول كشور در سال1385
شركت در جشنواره ما مي‌توانيم و نفر برتر كشور در سال 1386
شركت در جشنواره مهرآفرين و رتبه برتر كشور و دريافت تنديس جشنواره در سال 1387
شركت در نخستين جشنواره ملي جوان ايراني با توانايي خاص و رتبه نخست كشور در محور خلاقيت و دريافت تنديس جشنواره در سال 1389
جزو 10نفر برتر جوان كارآفرين كشور در سال1393

توانايي‌هاي مخترع معلول

آشنايي كامل به كامپيوتر
آشنايي كامل به انرژي‌درماني
آشنايي كامل به روش‌هاي موفقيت به‌روز دنيا
برگزاري كلاس‌هاي موفقيت
برگزاري كلاس‌هاي پژوهشي و تحقيقاتي
بيش از 100 طرح اختراعي در دست ساخت

کد خبر 264793

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha