غرب از اینکه مسکو چنین شمشیر سیاست خارجی خود را برای جهان تیز کردهاست دچار شگفتی شده اما فعلاً در آیندهای نزدیک جهان باید به این شیوه و سیاست روسیه عادت کند.
راه ساده توصیف رابطه کنونی روسیه با غرب همانی است که بسیاری آن را در یک جمله میگویند:«بازگشت جنگ سرد» یا «جنگ سرد جدید». اما این دیگر راه خوبی برای توضیح وقایع روز نیست. ما اکنون در شرایط جدیدی هستیم که جنگ سرد برای آن توصیف خوبی نیست.
جنگ سرد نبردی چند وجهی و چندنسلی و فلسفی بود که در آن یک طرف برنده شد و طرف دیگر بازنده. ادر حالی که در شرایط کنونی روسیه دشمن نیست اما نمیتوان آن را یک دوست نزدیک هم قلمداد کرد. روسیه اکنون برای غرب یک رقیب است که بخشی از کار خود را با بازی با قواعد شناخته شده بینالمللی پیش میبرد و بخشی دیگر را با قوانین خودساختهاش.
روسیه اکنون با دوران پیچیده و در هم ریخته بوریس یلتسین تفاوت دارد. در آن دوران روسیه از نظر اقتصادی دچار تغییرات جدی شد اما دوره الیگارشها را هم طی کرد. پوتین اما پایانی بر همه آن روزها گذاشت.
روسیه اکنون تصمیم گرفته تا منابع طبیعی خود و اطراف خودش را به کنترل درآورد، چرا که به گفته پوتین این منابع زمانی با ارزانترین قیمت در اختیار استعمارگران قرار داشته و حالا باید آن دوران به پایان برسد.
بر اساس گزارش اکونومیست، تولید ناخالص داخلی روسیه از سال 2002 تاکنون سه برابر شده و هر سال نرخ رشد 6 تا 7 درصدی را تجربه میکند. سال گذشته تورم در روسیه به زیر 10 درصد رسید و طراز تجاری این کشور طی چهار سال سه برابر شد.
در سیاست خارجی، پوتین با تندترین لحن از آمریکا انتقاد میکند و حتی سیاست خارجی واشنگتن را با آلمان نازی مقایسه میکند. پوتین درباره چند موضوع مهم و اساسی مانند استقلال کوزوو و دفاع موشکی آمریکا با غرب اختلاف نظر جدی دارد. او حتی چندی پیش تهدید کرد که موشکهای هستهای خود را به سوی اروپا نشانه میرود.
این تهدید نشانههایی از جنگ سرد را در خود دارد. اما در مقابل، روسیه به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بر سر تصویب تحریمها علیه ایران و ماجرای دارفور سودان تا حالا که همکاری کردهاست. به این ترتیب سیاست روسیه در قبال غرب مجموعهای از سیاست نرمش و تندی بودهاست.
سر رودریک برایت وایت که از سال 1988 تا 1992 سفیر انگلیس در مسکو بودهاست اخیراً کتابی درباره حضور ناکام شوروی در افغانستان منتشر کرده است. او درباره تحولات اخیر در روابط آمریکا و روسیه میگوید، آمریکا از پوتین ناامید شده اما روسها شیوه کار پوتین را میپسندند چون او کاری کرده که آنها دوباره احساس خوبی میکنند. بعد از سال 1991 روسیه انگار دیگر مهرهای نبود.
دنیا این کشور را دیگر به حساب نمیآورد. اما اکنون باید روسیه را به عنوان یک مهره مهم به حساب آوریم و در محاسبات آن را وارد کنیم. اکنون روسیه کشوری مستقل با موضع کشورهای عدم تعهد مانند چین و هند است.
برایت وایت میگوید وقتی کشورهایی مانند چین و هند منافع خودشان را اعلام و آن را اعمال میکنند آمریکا و غرب چندان ناخشنود نمیشوند اما در برابر روسیه چنین موضعگیری میکنند. با این حال هنوز صحبت کردن درباره جنگ سرد زود است. رابطه آمریکا و روسیه اکنون دوران بدی را میگذراند اما هنوز تهدید جنگ مطرح نیست. روسیه اکنون منافع زیادی در غرب دارد و به دنبال سرمایهگذاری بیشتر هم هست.
همانطور که غرب به نفت و گاز روسیه نیاز دارد، روسیه هم به پول غرب نیازمند است. یکی از تحلیلگران ارشد بنیاد کارنگی اخیراً در سمیناری در مرکز نیکسون در واشنگتن، به حس دوست ستیزی جهانی روسیه اشاره کرد و دلیل آن را تاکید مسکو بر منافع شخصی خود دانست.
یکی از عوامل بازگشت روسیه به عرصه جهانی ثروت نفت بودهاست. بودجه 200میلیارد دلاری نوسازی نظامی روسیه در هشت سال آینده یکی از نشانههای افزایش قدرت این کشور است که این همه به کمک ثروت نفت ممکن شده است. رهبری روسیه به دنبال رویارویی با غرب نیست اما در جستجوی چارچوبی است تا به کمک آن روابطش را با غرب دگرگون کند. این پارادایم جدید هنوز پیدا نشدهاست.
بی بی سی/15 جولای