تعدادي روش در زندگي زناشويي وجود دارد كه افراد معمولا از آنها استفاده ميكنند براي اينكه خودشان را تثبيت كنند درحاليكه با آنها خودشان را تضعيف ميكنند؛ قلدري، صدا را كلفت كردن، كتك زدن، از موضع قدرت صحبت كردن، خودخواهي، قهر، نق و غر زدن؛ از هر طرف باشد؛ اينها چيزهايي هستند كه ممكن است طرف را مجاب و ساكت و آرام كند ولي عشق توليد نميكند. الان ما زنهايي را ميشناسيم كه خيلي حرمت شوهرانشان را نگه ميدارند ولي نميتوانند عاشق شوهرانشان باشند. ميگويند اگر من به او نرسم و كوتاه نيايم او يكسره ميخواهد زندگي را برايم جهنم كند. بدترين آدمها كساني هستند كه بهخاطر غر و قهر و داد و فرياد و عصبانيت، بقيه مجبور باشند ملاحظه آنها را بكنند. اين افراد از خدا خيلي دور هستند و در دنيا هم آدمهاي ناآرامي خواهند بود. ياد بگيريم كه از يكديگر عيبجويي نكنيم و به جاي ديدن امور منفي، زيباييهاي هم را ببينيم. براي دنيا عصباني نشويم، چون همسر ما يك انسان با ارزشهاي انساني است. لازمه آن پركردن دل از معنويت و ياد خداست. اگر معنويت نباشد انسان به پوچي ميرسد. هر قدر معنويت، اخلاق و عشقورزي بيشتر باشد اختلاف كمتر است.» آنچه گفته شد يك نصيحت زودگذر نبود كه بخوانيم و خيلي زود از آن عبور كنيم بلكه درسهايي است كه جزئي از مهارتهاي زندگي است و باعث شده تا هر پنجشنبه جوانان زيادي براي آموزش اين مهارتها به كلاسهاي درس استاد محمد شجاعي بروند و در محضر او ساختن يك زندگي با نشاط و پايدار را ياد بگيرند.
- آقاي دكتر چرا مؤسسه شما طرح خانوادههاي مهدوي را ايجاد كرد؟
دشمن ما صريحا اعلام كرده كه در جمهوري اسلامي، ما بايد خانواده را به نابودي بكشانيم، بايد كاري كنيم كه ازدواجها يا سر نگيرد يا اگر سر ميگيرد منجر به طلاق شود، بهخاطر فسادي كه در پس طلاق ممكن است براي جامعه ما بهوجود بيايد. ما اين دورهها را بيش از 20سال است كه در مؤسسه تدارك ديدهايم و دخترها و پسرها را قبل از اينكه بخواهند ازدواج كنند آموزش ميدهيم.
- زوجين در اين دورهها چه آموزشهايي ميبينند؟
در انسان 5 صفت وجود دارد؛ سلامت و زيبايي، هوش، عقل، دين و اخلاق. ما اين صفات را در دورههاي ويژهاي آموزش ميدهيم تا اين صفتها را در جوانها زيادتر كنيم. بعد موقع ازدواج كه ميشود به آنها آموزش صحيح ازدواج كردن را ميدهيم. روانشناسي ازدواج را آموزش ميببيند تا ياد بگيرند چه ازدواجي انجام دهند كه شكست نخورند يا احتمال شكست در آن بسيار پايين بيايد. بعد مهارتهاي رفتاري دوران نامزدي و عقد را با آنها مرور ميكنيم. دورههاي خوبي را هم تدارك ديدهايم براي زمان عروسي و پس از آن. طبيعتا اين زوجها بعد از عروسي به سمت فرزنددار شدن ميروند. در اين كلاسها در مورد انعقاد نطفه و شرايطش و مراقبتهاي قبل از انعقاد و بعد از انعقاد دورههايي وجود دارد. برايشان ازماه اول تا نهم بارداري هم دورههاي ويژهاي داريم. برنامهاي به جوانها ميدهيم تا بعد از تولد فرزندشان چه كارهايي انجام دهند، يكسري آموزش كه مربوط به 2سال اول و شيرخوارگي است؛ بعد 5 سال بعدي كه در مجموع 7 سال اول ميشود. پس از آن براي 7 سال دوم و سوم زندگي فرزندانشان نيز برنامههايي داريم كه مجموعا ميشود 21سال. در اين زمينه هم حديث وجود دارد و پيامبر(ص) فرمودهاند: بچههايتان را 21سال مراقبت و بعد رهايشان كنيد ولي متأسفانه در كشور ما اين اتفاق نميافتد؛ يعني بچهها معمولا وقتي به 21سال ميرسند تازه خانوادهها ميگويند چرا اينها اينطوري شدهاند و نياز به مشاوره و كارهاي ديگر پيدا ميكنند.
- اين زوجين چگونه شناسايي ميشوند؟ آيا هركسي ميتواند در اين كلاسها شركت كند؟
بله، شركت براي همه افراد ميسر است. مؤسسه در سراسر كشور شناخته شده است و از طريق سايت و سازمانها و نهادهاي زيادي نيز قابل دسترسي است. در حال حاضر 10هزار دانشجو از كارشناسي تا دكتري در اين كلاسها عضو هستند. همه آنها برنامههاي معنوي، علمي، عملي و بهداشتي خاص خودشان را دارند. بهصورت جداگانه ويزيت ميشوند و در جهات مختلف سعي ميكنيم به آنها كمك كنيم كه يك زندگي خوب داشته باشند. ما حد محدودي براي اين كلاسها نداريم. هركس شركت كرد به او آموزش ميدهيم اما چون كلاسها محدودهاي خاص دارد برخي از افراد به كلاسهاي حضوري ميآيند و براي عدهاي فيلمهاي ضبط شده و فايلهاي صوتي همين كلاسها را ميفرستيم.
- كداميك از محصولات مؤسسه بيشتر مورد رضايت زوجين است؟
دورهاي كه توليد كرديم تحت عنوان مهارتهاي زندگي كه 3مهارت را به زن و شوهرها ياد ميدهد؛ 1- مهارت اقتصادي، 2- مهارت عاطفي و اخلاقي و 3- مهارتهاي معنوي. اينها خيلي مورد استقبال قرار گرفته چون همه آن چيزهايي كه نياز دارند در اين 3 موضوع هست. حدود 42جلسه است. از محصولات تربيت فرزند هم همينطور، از آموزش ازدواج بهعنوان ميثاق مقدس هم استقبال زيادي شده و بههمينخاطر ما درصدد هستيم كه دورهها را تجديد كنيم.
- اين كلاسها هزينهاي هم براي خانوادهها دارد؟
نه. دورههاي ما معمولا رايگان است مگر اينكه براي پذيرايي يا هزينه استاد از مراجعين هزينهاي كم دريافت شود.
- شيوه شما براي آموزش در اين دورهها به چه صورت است؟ چه كاري انجام ميدهيد كه منجر به ايجاد يك خانواده مهدوي ميشود؟
آموزشهاي ما 2 قسمت است؛ يكي آموزشهايي است كه شيوه پيشگيري دارد، در واقع اصطلاحا به آنها گفته ميشود درمانگاهي. شما اگر دقت كرده باشيد ما در بحث بهداشت با 2 چيز روبهرو هستيم؛ يكي بهداري و ديگري بيمارستانها. اسلام به شيوه بهداري بيشتر اهميت ميدهد تا شيوه بيمارستاني چون شيوه بهداري ارزان و ماندگارتر است و ايمني بالايي دارد. شخص در بهداري واكسن ميزند و ديگر مريض نميشود؛ واكسن هم رايگان است. پس با مراجعه بموقع به بهداري وقتي بچه را واكسن ميزني ديگر آنموقع از بيماري در امان است ولي اگر واكسن را نزني و آسيب ديد و بيمار شد بايد به بيمارستان مراجعه كني و آنموقع هزينههاي درمان خيلي زياد ميشود و درد بيشتر ميشود و معلوم هم نيست كه اين آسيبها واقعا بهصورت كامل مداوا شود يا نه. خب، در مقوله تربيت فرزند و انتخاب زوجين نيز شيوه ما در مؤسسه بيشتر شيوه بهداري است.
در دورههاي ميثاق مقدسمان، آموزشها خيلي شفاف و صريح است؛ يعني ما خيلي راحت دخترها و پسرهايي كه خط قرمز ازدواج هستند را معرفي ميكنيم؛ مثلا ميگوييم با اين شخصيتهاي دختر و پسر نميشود ازدواج كرد، اين نوع ازدواجها غلط است و اين نوع ازدواجها منجر به طلاق ميشود. شما الان نگاه كنيد در كشور ما تقريبا از هر 4 ازدواج 3 تا شكست ميخورد و اين آمار وحشتناكي است؛ يعني ما تقريبا 25درصد طلاق داريم و 50درصدي هم كه به طلاق منجر نميشود يا دعوا و درگيري است يا طلاق عاطفي و آن عشقي كه بايد باشد بهعنوان يك ازدواج موفق وجود ندارد.
پيامبر(ص) ميفرمايند: اگر ميخواهي ببيني شخصي چقدر مومن است ببين چقدر عاشق همسرش است. عشق به همسر در اسلام از علائم ارزيابي يك انسان خوب است؛ درواقع وقتي يك زن و شوهر زندگيشان را شروع ميكنند روزبهروز عشقشان بيشتر شود ولي متأسفانه امروز اينطور نيست. پسرها و دخترهاي ما با يك حجم زيادي از عشق زندگي را شروع ميكنند، وقتي محرم ميشوند يك ذره اين عشق كم ميشود، عقد كه ميكنند بيشتر كم ميشود، عروسي كه ميكنند باز كمتر ميشود و در ادامه زندگي آن شيفتگي اول را ندارند. اين نشان ميدهد ما سبك زندگيمان غلط است كه نميتوانيم آنطور كه دينمان ميگويد عمل كنيم. خب اين آموزشها را در اين دورهها انجام ميدهيم و بدين طريق پيشگيري ميكنيم از اينكه يك ازدواج غلط و انعقاد نطفه غلط صورت گيرد يا دوران بارداري را كار ميكنيم و براي اين بچه بعد از تولد در 3تا 7 سالگي برنامهريزي ميكنيم، بهخصوص 7 سال اول كه مقاومت كمتري براي تربيتشدن دارد.
- خب آقاي دكتر ممكن است زن و شوهري از ابتدا با شما همراه نباشند و تصميم بگيرند پس از اينكه مدتها از زندگيشان گذشت يا صاحب فرزند شدند و با مشكلاتي برخورد كردند به شما رجوع كنند، اصلا مؤسسه شما و دورههاي آموزشيتان براي اين قضيه هم فكري كرده و برنامهاي دارد؟
بله. دقيقا اينجاست كه آن شيوه دوم درماني و بيمارستاني خود را نشان ميدهد. ببينيد يك دختر و پسر بعد از عقد به ما رسيدهاند؛ يعني انتخابشان را كردهاند يا باردار شدهاند يا بچه دارند و به ما مراجعه ميكنند. خب ما با اينها شيوه بيمارستاني را كار ميكنيم؛ به اين شكل كه حالا تو با اين مرد چگونه بايد زندگي كني كه زندگيات شيرين شود؟ با اين زن بايد چگونه زندگي كني؟ چون طلاق مشكلاتات را بيشتر ميكند. ما با همين دوره مهارتهاي زندگيمان در مراجعين خودمان به جرأت ميتوانم بگويم كه جلوي 95درصد طلاقها را گرفتهايم؛ يعني زن و شوهرهايي كه حتي 5 يا 10سال با هم زندگي كردهاند و الان تصميم به جدايي دارند بعد از گذراندن اين دورهها واقعا سبك زندگيشان را عوض كردهاند و ديگر اين مسير اشتباه را نرفتهاند.
- به اعتقاد شما بزرگترين مشكلي كه الان زوجين و خانوادههاي ايراني دارند چيست؟
بزرگترين مشكل اين است كه وقت ندارند تخصصهاي لازم را براي ازدواج كسب كنند؛ يعني برايشان بيشتر خود ازدواج مهم است و ماندگاري يك زندگي كمتر اهميت دارد. ما به آنها ميگوييم 10درصد مسئله اين است كه شما به هم برسيد 90درصدش اين است كه بتوانيد روي يك عشق پايدار سرمايهگذاري كنيد كه عشقتان نميرد و ادامه پيدا كند. دخترها و پسرها اصلا آموزش نميبينند از 5صفتي كه اول بحث اشاره كردم يعني سلامت و زيبايي، هوش، عقل، دين و اخلاق بهره ببرند. خانوادههاي ايراني بيشتر روي 2 مسئله سلامت و زيبايي و هوش سرمايهگذاري ميكنند. در سلامت و زيبايي ما در بخش زيبايياش خيلي موفق بودهايم؛ يعني نسلهاي ما روزبهروز دارند زيباتر ميشوند؛ چون آموزشهايي هست كه اگر آنها را رعايت كنند مثل تغذيه قبل از انعقاد نطفه، روي پوست و زيبايي بچه اثر دارد. شما فرض بفرماييد كه موادغذايي مثل پياز، بادمجان، سير و اينها اگر كسي شب قبل از انعقاد نطفه مصرف كند بچه يك جور در ميآيد و مصرف خوراكيهايي مثل سيب و گلابي باعث ميشود قيافه بچه يك جور ديگر شود. به هر حال پدر و مادر در زيبايي بچه نقش دارند همانطور كه در هوش، عقل، دين و اخلاق بچه مؤثر هستند. متأسفانه خانوادههاي ايراني بيشتر روي اين دو موضوع سرمايهگذاري ميكنند ولي به بحث سلامت كمتر از زيبايي توجه دارند. در حال حاضر آمار سرطانها هر روز بالاتر ميرود و بيماريهاي قلبي و عروقي خيلي دارد بيشتر ميشود؛ چون سبك زندگي غلط است و جلوي رشد بيماري گرفته نشده است. اگر سبك زندگي درست باشد هيچوقت نبايد يك بچه 10ساله سرطان بگيرد.
دومين عاملي كه براي ايرانيها خيلي مهم است هوش است؛ يعني براي ايرانيها خيلي مهم است كه بچههايشان باهوش باشند و درسشان را خوب بخوانند تا دكتر و مهندس شوند. از همهچيز مهمتر برايشان دانشگاه رفتن فرزندانشان است اما الان تعداد زيادي از كساني كه در جامعه ما مشكل دارند تحصيلكردههايمان هستند. طلاقهاي ما بالاي 70درصد به تحصيلكردهها مربـوط ميشــــود، خودكشيهايمان 90درصد بـــــه تحصيلكردهها اختصاص دارد. پس اصليترين مشكل اين است كه جوانان ما اصلا وقت ندارند براي بخشهاي اخلاقي، ديني و عقلاني وقت بگذارند و چون شخصيت انسان به رشد اين 5بخش با هم بستگي دارد آنها را دچار مشكل ميكند.
علت اينكه ما جزو چند كشوراول دنيا در طلاق هستيم بهخاطر سبك زندگي غلط است. اگر الان از يك جوان بپرسيد آرزويش چيست؟ برايش خيلي مهم است كه حتما يك جايي درس خوانده باشد و حتما جايي كار كند ولي اينكه چه محتوايي داشته باشد فرقي نميكند و اين باعث شده ما بيشترين آسيب را ببينيم. تحصيلات نوعي غرور ميآورد و فكر ميكنند اگر در رشتهاي در فلان دانشگاه درس خواندهاند ديگر احساس نياز به اين آموزشها ندارند و ميتوانند بهترين انتخابها را داشته باشند. ما بالاخره توانستيم دكتر و مهندسهايمان را زياد كنيم اما نتوانستيم آدمهاي آرام و شاد را آنقدر كه بايد زياد كنيم درحاليكه قرآن ميفرمايد: علامت مومن بودن انسان شادي و آرامش است. اگر كسي عصبي و پرخاشگر باشد هم دنيايش را خراب ميكند و هم آخرتش را.
- آقاي دكتر شما چقدر توانستيد اين سبك زندگي را در زندگي شخصي خودتان و فرزندانتان پياده كنيد و بركات اين سبك زندگي براي شما چه بوده است؟
من و همسرم در سال 63 و در دوران جنگ زماني كه 19ساله بودم با هم ازدواج كرديم. همسرم را خودم انتخاب كردم براي اينكه به آرمانهايي كه من درخصوص دفاعمقدس داشتم نزديك باشد و با برنامههاي فرهنگيام همخواني داشته باشد. همسرم هممحليمان بود. صحبتهاي طولاني بين ما ردوبدل شد تا بتوانيم همديگر را بشناسيم و بالاخره تصميم به ازدواج گرفتيم. در حال حاضر 3فرزند دارم دختر بزرگم ازدواج كرده و يك نوه تقريبا 2ساله دارم و پسرم 16ساله و دختر ديگرم 14ساله است. خيلي از زندگيام راضي هستم. هم در مورد همسرم هم در مورد فرزندانم ما زندگي خوب و عالياي داريم و زندگي ما هر روز بهتر از قبل و عشق و علاقه ما هر روز بيشتر ميشود. دخترم و دامادم نيز از شاگردان خودم هستند و همه مواردي را كه در كلاسها عنوان ميشود رعايت ميكنند و من از اين بابت خوشحالم.
در جست و جوي يك زندگي پايداراستاد محمد شجاعي، مدير مؤسسه منتظران منجي (عج) را شايد امروز خيلي از زوجهاي جوان بشناسند؛ كسي كه با آموزش مهارتهاي زندگي قدم بزرگي در كاهش طلاق و شكلگيري يك ازدواج صحيح برداشته است. او طلبه دروس خارج فقه و دانشآموخته رشته فلسفه از دانشگاه تهران و داراي چندين جلد كتاب ازجمله آشتي با امام زمان(عج)، ضرورت خودشناسي، فرد و جامعه متعالي، كمالات وجودي انسان و... است كه در كنار فعاليتهايش براي فراهم آوردن مقدمات ظهور حضرت وليعصر(عج)، تدريس در دانشگاه و ارائه مشاوره خانوادگي اقداماتي را نيز براي پايداري زندگي مشترك و تربيت فرزند انجام داده است. قرارمان ميشود يكي از پنجشنبهها قبل از شروع كلاس مهارتهاي زندگي؛ شهرري، ميدان فرمانداري، خيابان قم، خيابان شهيد كاشاني، كوچه برزگر، پلاك 13، مؤسسه منتظران منجي (عج). در مؤسسه باز است. سمت راست در ورودي، فروشگاه كتاب و محصولات مؤسسه است و سمت چپ داروخانه طب سنتي. ورودي همه طبقات پرشده از حديثها و جملاتي در رابطه با زندگي مشترك: «زوجين بايد آرزوها، انتظارات، غمها و شاديهايشان را با يكديگر درميان بگذارند.» «خانواده مطلوب، خانوادهاي است كه نيازهاي اساسي همه اعضاي آن برآورده شده» و هزاران هزار جمله زيبا و درسآموز ديگر كه بايد خودتان برويد و ببينيد و استفاده كنيد. به طبقه چهارم و اتاق استاد شجاعي ميرسيم. كمي كسالت دارد ولي با رويي گشاده از ما استقبال ميكند. از تاريخچه تاسيس مؤسسه بعد از جنگ تحميلي برايمان ميگويد تا اقداماتي كه براي آشنايي مردم داخل و خارج از كشور با اهلبيت(ع) و به خصوص امام زمان(عج) انجام ميدهند. در اين ميان به طرح تاسيس خانوادههاي مهدويت اشاره ميكند كه براساس آن زوجين از طريق آموزشهايي كه در دورههاي مختلف مهارت زندگي اين مؤسسه ميبينند، سبك زندگي اسلامي را انتخاب ميكنند تا زندگي پايدار و آرامي را دركنار همسر و فرزندان تجربه كنند. همين موضوع تربيت خانوادههاي مهدوي، بحث را براي يك گفتوگوي جذاب با دكتر شجاعي باز ميكند.
معجزه نوشتن كتاب
آشتي با امام زمان (عج)
استاد شجاعي تقريبا از 10سال پيش با بيماري سرطان مبارزه ميكند و پس از مدتي تحمل درد و سختي به لطف خدا، توسط اهلبيت(ع) شفا ميگيرد. در مورد بيمارياش ميگويد: آنروزها حال و هواي خوشي داشتم، به من گفته بودند سرطانت از نوع خوبي نيست به همين دليل انقطاع قشنگي از دنيا برايم ايجاد شد. بعد از آن به خيلي از بيماران سرطاني كمك كردم. اگر انسان بتواند آرامشاش را حفظ كند شايد به جرأت بيش از 50درصد بيماري حل شود. من حتي يك ثانيه هم ناراحت نشدم و اصلا به اين فكر نكردم كه سرطان دارم چون هر چيزي كه از سمت خدا ميآيد زيبايي و هديهاي دارد و موهبت الهي است. قطعا اگر حادثهاي اتفاق ميافتد حتي در اثر سهلانگاريهاي خودمان، خداوند به نوعي براي ما جبران ميكند. در آن دوران بعضي از برنامههاي تلويزيونيام تعطيل شد؛ چون موها و ابروهايم ريخته بود ولي بقيه كارهايم تعطيل نشد. تدريسم در دانشگاه، برنامههايم در راديو و مشاورههايم. حتي من موقع شيمي درماني هم مشاوره ميدادم، همه ادامه داشت تا اينكه به بركت اهلبيت(ع) شفا گرفتم. من ابتداي شروع دوره شيمي درماني نوشتن كتاب آشتي با امام زمان (عج) را آغاز كردم و در پايان شيمي درماني اين كتاب و مريضي من تمام شد.
يك سال قهر و سالها آشتي
مصاحبهمان با استاد كه تمام ميشود، زن و شوهر جواني وارد اتاق ميشوند. دكتر شجاعي احوالپرسي گرمي با هردوي آنها ميكند. اما چون مراجعهكننده دارد، براي مشاوره به اتاقش ميرود. زن و شوهر جوان هم در صندلي كنار من مينشينند. از خلأهاي زندگيشان ميگويند كه به واسطه حضور در اين كلاسها پر شده است. هر دو شاغلند. آقاي خانه كارمند بانك و خانم خانه هم در مؤسسهاي خصوصي مشغول بهكار است. از شلوغي كلاسها برايمان ميگويند و از اينكه هيچ سؤالي با شركت در اين دورهها بيپاسخ نميماند. 3 سال است ازدواج كردهاند. زن جوان 26ساله ميگويد: ازدواج من و همسرم سنتي نبود ولي از آنجا كه من پيش از ازدواج در كلاسهاي استاد حضور داشتم وقتي با پيشنهاد ازدواج همسرم مواجه شدم به او برنامه كلاسها را دادم و او پس از يكبار شركت در كلاسها جذب اين مباحث شد تا اينكه ازدواج كرديم. اين كلاسها خيلي تأثير داشته است. يكسري نقصها در رفتارهاي خودم و همسرم ميبينم كه هر روز در حال كمرنگ شدن است. مثلا در خانواده من يكسري مسائلي وجود داشته كه همسرم آن را نميپسنديده و با شركت در اين كلاسها به راحتي توانست با مسائلي كه در خانواده من وجود دارد كنار بيايد و من معتقدم دليل اصلي موفقيت اين كلاسها بهخاطر اين است كه اساس و پايهاش روانشناسي ديني است. مرد جوان هم كه 29ساله است در ادامه حرفهاي همسرش ميگويد: زندگي من قبل از حضور در اين كلاسها و بعد از آن كاملا متفاوت شده است. اگر يك پنجشنبه نتوانيم در كلاسها شركت كنيم انگار گمشدهاي داريم. من انسان سختگيري بودم و فكر ميكردم هرآنچه خودم فكر ميكنم درست است ولي صحبتهاي استاد اين نگرش را در من ايجاد كرد كه نگاه به زندگي با نگاه من فرق دارد و توانستم بازتر به زندگي نگاه كنم. اين كلاسها در زندگي مشترك نگاهمان را حقيقتا عوض ميكند و اين باور را در من ايجاد كرد كه مشكلاتي اگر هست برايم شيرين باشد. سعي ميكنيم اختلاف سليقهها را پررنگ نكنيم. ايشان مدام در كلاسها ميگويند اگر بين دو طرف دعوا شد شما هميشه آب باشيد، آتش نباشيد تا دعوا و اختلاف تمام شود. بعد رو به همسرش ميكند و ميگويد شما هم در اين زمينه يك نظري بدهيد. زن جوان ميگويد: شايد باورتان نشود ولي اوايل عقدمان تا يكسال اول زندگي مشترك ما خيلي با هم دعواي شديد ميكرديم، مرتب قهر بوديم، خيلي به مشكل برميخورديم ولي الان ديگر شكرخدا اصلا دعوايمان نميشود چون توانايي خوب گوش كردن به حرفهاي هم را خيلي خوب ياد گرفتهايم.
نظر شما