اين عبارت نياز به توضيح ندارد وخود مشخص است. شايد به همین دلیل است که صفحههاي اول روزنامهها، سايتهاي خبري و صفحه نمایش تلویزیون پر از جنگ، خشونت و درگيري هستند.
شايد بسياري از دانشجويان روزنامهنگاری ، درسها و آموزشهاي روزنامهنگاري را سطحي و ساده بپندارند و تنها زماني كه اولين ضربه را در اتاقهاي خبر را دريافت كردند و براي حفظ حرفه خود با كارفرمايان، ناشران، تهديد كنندگان، توليدكنندگان و.... روبرو شده و برخورد كردند به واقعيت آموزشها، واقعيت روزنامهنگاري و روزنامهنگار بودن پي خواهند ببرند. اين بدان معناست كه آنان در حال حاضر، درگير نوشتن گزارش و يا خبرهاي دراماتيك خونين هستند.
از طرف ديگر تجزیه و تحلیل، دست نوشتههاي بسياري هم كه براي جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند؛ نوشته شده بايد آماده و ويرايش شود. آن هم براي مخاطباني كه خواستار خشونت يا عدم خشونت در رسانهها هستند. آيا آنان ميتوانند انتظارات مخاطبان خود را تامين كنند؟
اينها در حالي است كه تاكنون كمتر فردي از افراد جامعه به آنچه كه روزنامهنگاران در حال انجام و درگير آن هستند و آنچه كه در اين ميان بر سر آنان ميايد، توجهي نكرده است.
روزنامهنگاری در مفهوم واقعی خود یکی از دشوارترین کارهای دنیا است، يك روزنامهنگار باید در هر شرايطي به رسالت خبری و آرمانهای درونی خود وفادار باشد و به زمان و شرايطي كه مجبور به رعایت مصلحتها میشود.
روزنامهنگاري در دنیای امروز با این همه خشونت، خونریزی و جنگ، دشوارتر هم شده است. روزنامهنگاراني كه به محلهای حادثه يا مناطق جنگي و... فرستاده میشوند تا گزارش،عکس، خبر و يا فيلم براي رسانه خود تهیه کنند. هميشه در معرض خطر قرار دارند.
روزنامهنگاراني كه از نزدیک شاهد مرگ هزاران نفر پیر، جوان، زن، مرد و کودک هستند، چگونه خود و احساسات خود را كنترل ميكنند؟ آنان از بیتفاوتی مجامع بینالمللی آگاه هستند و با اينكه از نظر جانی هم چندان در امان نیستند، گاهی وسوسه میشوند که کار خبری را ترک کرده و به یاری مصدومان و آسیبدیدهگان بشتابند.
بسياري از روزنامهنگاران تنها به اين اميد كه کارشان آگاهسازی افکارعمومی است، همه دشواریها را به جان ميخرند و به كارشان ادامه ميدهند و حتي در چنين شرايطي تمام سعي و تلاشان بر اين است كه احساسات و هيجانات خود را كنترل كرده و وارد کار حرفهای خود نکنند. به راستي سركوبي هيجان، احساسات و استرس در چنين شرايطي چه بر سر روزنامهنگاران ميآورد؟
به تازگی روانپزشکهای دانشگاه تورنتو - کانادا تحقیق جالبی انجام دادهاند. آنان در این تحقیق که نتایجش در مجله انجمن سلطنتی پزشکی کانادا به چاپ رسیده است، پرسشنامههایي را به صورت آنلاین در اینترنت بین ۱۱۶ روزنامهنگار توزیع کردند، تا ببینند کارشان چقدر روی سلامت روانی آنها تأثیر میگذارد.
حدود هشتاد درصد از پرسشنامهها توسط روزنامهنگاران پر شد. بعد از جمع آوري و بررسی پرسشنامهها چنين نتيجه گرفته شد که حضور و تماشای صحنههای خشونتآمیز، رابطه مستقیم با پیدایش اضطراب، افسردگی، الکلسیم و حتی اختلال استرس و به دنبال آنها اختلال استرس پس از ضربه عاطفی (PTSD) دارد.
- روزنامهنگاری بدون روزنامهنگار / کمک به روزنامهنگاری شهروندی / مفاهیم: روزنامهنگاری شهروندی چیست؟ / آیا روزنامهها آیندهای دارند؟ / مرگ خبر در رسانههای نوشتاری / روزنامهها و اینترنت / روزنامهها و وبلاگ
اختلال استرس پس از ضربه عاطفی، یک عارضه روانی است که در آن فرد پس از قرار گرفتن در معرض حادثهای بسیار دردناک یا تکان دهنده مرتبا آن را در دهن خود، دوباره تجربه میکند. به عبارتي، حادثه دردناک مرتبا در ذهن مبتلایان تکرار میشود. این بیماران که ممکن است در هر سنی باشند دچار حالت فلاش بک، یادآوری خاطرات دردناک، یا کابوس درباره رویدادی میشوند که آنها را به وحشت انداخته بود. علائم PTSD شامل؛ افسردگی، اضطراب، اشکال در به خواب رفتن، فقدان هیجانات، تحریکپذیری و عصبانیت است. این دورهها ممکن است در حول و حوش سالگرد حادثه بيشتر شود.
ماری فرانس مارین از دانشگاه مونتریال کانادا و همکارانش که در این زمینه دست به تحقیقات زدهاند میگوید؛ بخش اعظم اخبار رسانهها شامل اخبار منفی است. اما تاکنون پژوهشهای اندکی در مورد تأثیر این اخبار بر روی انسان و به خصوص روزنامهنگاران شده است.
ماری مک ناتون، یک روان درمانگر در دانشگاه تگزاس، در این ارتباط میگوید؛ برخی اخبار میتواند کنترل احساسات شما را به دست بگیرند و باعث عصبانیت شما شوند. گوش دادن، قرار گرفتن مدام و توجه به اخبار منفی یکی از دلایل احساس افسردگی و استرس روزانه در افراد، بخصوص در روزنامه نگاران است. مك ناتون معتقد است؛ اخبار بد باعث ایجاد واکنش احساسی مرتبط با استرس در روزنامهنگاران میشود.
همچنين پژوهشها نشان ميدهند كه اخبار مربوط به قتل، ترور و سوانح، روزنامهنگاران زن را بیش از مردان روزنامهنگار تحت تأثیر قرار میدهند. چرا كه زنان نسبت به مردان اخبار بد را بهتر و با جزئیات بيشتري در حافظه نگه ميدارند و به خوبی آن را به یاد میآورند.
به عنوان مثال، اخبار مربوط به رویدادهای فاجعهبار که به شکل احساسی پوشش داده میشوند، بدترین تاثیر را بر آنان میگذارد. چرا كه به دليل رقابتهاي رسانهها و شبکههای مختلف خبری اخبار به شکل مهيجترو پر شورتری گزارش ميشود كه خود تاثير بسزايي در اين امر دارد.
اما در مورد روزنامهنگارانی که هزاران کیلومتر دورتر از وقایع در اتاقهاي کار شیک خود با امکانات خوب، در پشت مانتیورهای مسطح نشستهاند، چه؟ آیا آنها هم به اندازه دسته اول متحمل سختي و استرس میشوند هستند؟
واقعیت این است که درج اخبار مربوط به مصیبتها و جنگها و بلایای طبیعی، همیشه بیشتر از خبرهای هنری، علمییا فناوری، جلب توجه میکند و میتواند بر تيراژ یک روزنامه یا بینندگان یک شبکه تلویزیونی اضافه كند. به همین خاطر سردبیران و مدیران روزنامهها و تلویزیونها، همیشه از روزنامهنگاران میخواهند که این قبیل اخبار را با رنگ و لعاب هر چه بيشتر در صدر خبرها قرار دهند.
برای چنین کاری روزنامهنگارها مجبور هستند، همیشه با اخبار رسيده سر و كله بزنند. فليمهاي ارسالی افراد عادي از صحنههای جنگ و درگیری، کار را خرابتر میکنند. چرا كه آنان روزنامهنگاران را مجبور ميكنند تا هر روز دهها ساعت فيلمهاي سانسور نشده از صحنههای بسیار وحشتناک را ببینند. فيلمهايي مانند؛ بیرون آوردن جسد کودکی از خرابههاي ناشی از بمباران یا سر بریدن دهها نفر توسط گروههای تندرو و....
آلیسون هولمن استاد دانشگاه کالیفرنیا میگوید؛ افرادی که روزانه ۶ ساعت یا بیشتر در معرض اخبار منفي رسانهها قرار میگیرند علائم استرس حادتری از افرادی نشان میدهند که مستقیما در معرض بمب گذاری قرار میگیرند.
- راه نجات رسانههای نوشتاری، رویکرد فیچری به خبر است / روزنامهنگاری ایرانی / ژورنالیسم قومی / ژورنالیسم رادیویی / روزنامه مستقل / روزنامه و نخبگان / روزنامه نگاری و اخلاق / مجازا روزنامهنگار / روزنامه نگاری: یک مرامنامه اخلاقی / روزنامهنگاری آنلاین و ارزشهای بنیادین حرفهای / آینده روزنامهنگاری از دیدگاه روزنامهنگاران آنلاین /
در اين ميان زنها در قیاس با مردها از اخبار بد رسانهها بیشتر تأثیر میپذیرند. زنان در برابر این اخبار به سرعت مضطرب شده و یک روز بعد نیز جزئیات را دقيق به خاطر میآورند.
پژوهشها نشان داده است؛ در صورتی که پس از شنیدن اخبار منفی، زنان در محیط پراضطرابی قرار ميگیرند و بدن آنها نسبت به زمانی که اخبار معمولی شنیدهاند بیشتر هورمون استرس ترشح میکند. در صورتی که در مردها این تفاوت دیده نمیشود. علاوه بر اين زنها از حافظه عاطفی بهتری نسبت به مردها برخوردار هستند و شايد به همين دليل زنان روزنامهنگار ميتوانند بخش حوادث را قويتر و با جزئيات بيشتري پوشش دهند با اين وجود آسيب بيشتري را هم متحمل خواهند شد.
اگرچه هنوز تعداد دقيق روزنامهنگاران مبتلا به PTSD به خاطر کار حرفهای، مشخص نيست، ولي براي كمك به اين گروه ضروري است كه روزنامهنگاران مبتلا هر چه سريعتر شناسايي شده و تحت درمان قرار گيرند.
- برگرفته از: psmag
نظر شما