راستی بد نیست قبل از اینکه یادداشتها را بخوانیم، سه نکتهی مهم را هم یادآوری کنیم:
۱. متأسفانه فضای ما محدود است و یادداشتهای شما زیاد؛ اما همهی یادداشتهای خوب و قابل چاپ در نوبت چاپ قرار میگیرند. فقط ممکن است چاپ آنها زمان ببرد.
۲. از اول قرارمان این بود که فقط فیلمهای ایرانی را معرفی کنید؛ آن هم فیلمهایی که دیدهاید و دوست داشتهاید.
۳. سعی کنید تا جایی که میتوانید یادداشتتان را کوتاه بنویسید. لازم نیست داستان فیلم را تعریف کنید؛ وقتی داستان فیلم را از اول تا آخر برای کسی تعریف کنید که دیگر نمیرود آن فیلم را ببیند! بگویید چرا فیلم را دوست داشتهاید و چرا تماشای آن را به بقیهی نوجوانها پیشنهاد میکنید. سعی کنید نظری بدهید که فقط مال خودتان باشد. همه میتوانند از بازی بازیگرها یا داستان فیلم تعریف کنند، اما گاهی میتوانید به نکتهای اشاره کنید که فقط خودتان به آن رسیدهاید و این، یادداشت شما را خاص میکند.
یادداشتهای سینمایی خود را به ایمیل هفتهنامهی دوچرخه به نشانی docharkheh@hamshahri.org بفرستید.
* * *
گذشته و امروز
ماجده پناهیآزاد، آپاراتچی نوجوان ۱۷ساله از تهران، فیلم «امروز» ساختهی «رضا میرکریمی» را که این روزها در حال اکران است، برای تماشا پیشنهاد میکند. ماجده دربارهی این فیلم اینطور نوشته:
«این فیلم، داستان یک مرد و یک زن است که در این شهر شلوغ، مجبور شدهاند مسیری را با هم طی کنند؛ بدون اینکه دربارهی یکدیگر چیزی بدانند یا از هم سؤال کنند.
در این فیلم دیالوگهای زیادی بین بازیگران رد و بدل نمیشود، اما بازی زیبای «پرویز پرستویی» داستان فیلم را قابل درکتر میکند.
فیلم «امروز»، نشان میدهد که گذشتهی آدمها خیلی مهم نیست و نباید رفتار ما با دیگران، بر اساس گذشتهی آنها باشد.»
فیلمی سرشار از امید به زندگی
دریا اخلاقی، آپاراتچی نوجوان ۱۴ساله از تهران، به فیلم «حوض نقاشی» ساختهی «مازیار میری» که در شبكهی نمایش خانگی توزیع شده، پرداخته است و میگوید:
«بازی طبیعی وفوقالعادهی «شهاب حسینی» و «نگار جواهریان»، فیلم را برای بیننده، بینهایت باورپذیرتر کرده است.
حوض نقاشی، موضوع خاص و متفاوتی دارد. دیالوگهای بینظیر و تأثیرگذار و حرکتهای چهره و بدن بازیگران، از اواسط فیلم باعث میشود که بغض، دست روی گلویت بگذارد و تا آخر فیلم هم دستش را برندارد. البته در بعضی از صحنهها، مثل صحنهای که مریم (نگار جواهریان) شیشهی دکمههایش را برمیدارد و به اندازهی معینی میشمارد تا به زن داخل اتوبوس بدهد، میتواند لبخندی محو را بر لب مخاطب بیاورد.
نقطهی زیبای حوض نقاشی اینجاست که این فیلم، سرشار از امید به زندگی است ومریم ورضا با همهی مشکلاتی که دارند، از زندگیشان راضیاند.
سکانس پایانی فیلم واقعاً دیدنی است؛ جایی که دوربین از خانهی کوچک آنها بالا میآید و شهری عظیم را نشان میدهد و همانطور که خود «مازیار میری» میگوید: صدای این انسانها در شهر گم میشود...»
دربارهی «صبا»
آریا تولائی، آپاراتچی نوجوان ۱۷ساله از رشت، دربارهی فیلم «سر به مهر» ساختهی «هادی مقدمدوست» نوشته:
«این فیلم، داستان یک دختر کمرو و خجالتی است که از نمازخواندن جلوی دیگران خجالت میکشد و در طول فیلم، با خودش کلنجار میرود تا کمرویی را کنار بگذارد.
فکر میکنم فیلم سر به مهر، از نظر داستان موفق است، اما کمی در شخصیتپردازی ضعیف عمل میکند.
به نظرم شخصیت «صبا» (لیلا حاتمی) خیلی باورپذیر نیست؛ از همهچیز، زود ناراحت و دلگیر میشود و حتی در طول داستان، بیننده را خسته میکند. به نظرم، تنهایی این شخصیت در فیلم خوب به تصویر کشیده نشده است. این غیرعادی است که او در خانه راه میرود و با خودش حرف میزند.
البته پیش بردن داستان با یک شخصیت و انتقال افکار و احساسات او کار سختی است و کارگردان این مشکل را با وبلاگنویسی صبا تا حدودی حل کرده، اما باز هم او در جاهایی مجبورمیشود با خودش حرف بزند که باورپذیر نیست.»
یادداشتهای شما به آپاراتخانه رسید:
سعید سلیمانی (کلاشینکف)، شراره علیدوستی (آذر، شهدخت، پرویز و دیگران)، علی عمرانی (شرفِ خانوادهی فاضل).
نظر شما