صداي بلندگو از مراجعان ميخواهد كه هم حواسشان به تابلوهاي محوطه باشد و هم قولنامههاي دستي را امضا نكنند. گوشه به گوشه محوطه بزرگ مركز خريدوفروش خودرو، همهمه برپاست؛ همهمه آنها كه قرار است خودرويشان را بفروشند يا بخرند؛ همهمه مصرفكنندگان و دلالان.
جاده ورودي با فنس از محوطه اصلي بازار جدا شده. جابهجا كنار ديوار، تابلوهاي راهنمايي هست كه به رانندهها ميفهماند نبايد كنار راه پارك كنند. وگرنه خودروات، شب را مهمان پاركينگ است. همينكه به پاركينگ نزديك ميشوي، راه عريضتر ميشود و مسير عبوري به جاي دورديف خودرو، 5 رديف را در خود جاي ميدهد. رديفها كه عريض ميشوند، سروكله خريداران هم پيدا ميشود؛ خريداراني كه البته دلال بازار خودرواند و تا پيش از اين، پاتوقشان عبدلآباد بود. جلو ميآيند و ميپرسند، مدلش چنده. انگار همين چندكلمه، اسم رمز همه آنهاست. مدل، كاركرد، بيمه و دست آخر هم قيمت. با اين اميد كه شايد مشتريشان را همينجا پيدا كنند. اين راه كه به پايان ميرسد، خودروها به دوراهي ورودي ميرسند؛ دوراهياي كه يكي به مركز خريد و فروش خودرو منتهي ميشود وديگري هم به پاركينگ خودروها. ورودي اول، 20هزار تومان آب ميخورد و ورودي دوم، 5هزار تومان. يعني اگر ميخواهيد خودرو خودتان را به فروش برسانيد بايد 20هزارتومان پرداخت كنيد. رقمي كه به قيمت اتومبيلهاي ورودي نيز، هيچ ربطيندارد. يعني فرقي ندارد كه شما بخواهيد يك هيونداي 110ميليوني را بفروشيد يا يك فولكس واگن چهلوچندساله 9ميليون توماني را. البته هستند كساني كه خودرو خود را چند روز زودتر به پاركينگ ميآورند و با پرداخت 2هزارتومان براي هر شب پارك، جاي بهتري را پيدا ميكنند.
مردان قلم به دست
همينكه به محوطه سرپوشيده كارشناسي خودرو كه در گرماي مردادماه، غنيمت است نزديك ميشوي، صداي منقطع برخورد چيزي را با بدنه خودروها ميشنوي؛ صدايي كه از ضربههاي كارشناسان بلند ميشود. ضربههاي كه با اجسامي شبيه ماژيك به بدنه خودرو ميخورد. صداها تمامي ندارند. مثل خودروهايي كه تمام نميشوند. اينجا سايت كارشناسي خودروست. جايي كه قرار است كارشناسان مركز خريد و فروش، خودروها را بازديد كنند. قرار است تعيين كنند كه خودروي ورودي به مركز چه ايرادي دارد و چقدر ميارزد. اما شيوه كارشان چگونه است؟ هر كدام از رانندگان در ابتداي ورود، برگهاي را دريافت ميكنند كه مهر مركز خريد و فروش مربوطه روي آن حك شده؛ برگهاي كه شناسنامه خودرو در محل خريد و فرش است. آنها برگه را به كارشناسان تحويل ميدهند و آنها در هر مرحله از بازديد خود، قسمتي از برگه را پر ميكنند. در ابتداي بازديد كارشناسي، اصالت خودرو مورد بازديد قرار ميگيرد. در اين مرحله كارشناسان خودرو شماره بدنه و شماره موتور را بازديد ميكنند، تا مبادا خودرويي سرقتي وارد مجموعه شود. پس از اين بازديد كارشناسي، مشخصات خودرو براساس كارت خودرو نوشته ميشود. مشخصاتي مانند شماره بدنه، شماره موتور و پلاك خودرو. كادر ديگري نيز در اين برگه وجود دارد كه مشخصات بدنه اتومبيل در آن نوشته ميشود. در اين مرحله است كه كارشناسان، آن اشياي قلممانند را از جيب پيراهن خود بيرون ميكشند و آنها را به بدنه خودروها نزديك ميكنند. اين اشيا، در حقيقت ابزاري براي تشخيص رنگشدگي بدنه خودرو هستند. ابزاري كه از يك آهنرباي مدرج تشكيل شده و با نزديك شدن به بدنه خودرو به آن ميچسبد. وقتي كه فرد آن قلم را از خودرو دور ميكند، آهنربا كه به فنري در انتهاي ابزار متصل است، كشيده شده و سپس رها ميشود. ميزان كشيدگي آهنربا در قسمتهاي مختلف بدنه خودرو بايد به يك ميزان باشد. كمتر كشيده شدن آهنربا، به اين معني است كه خودرو غيراز رنگ شدن در كارخانه، بازهم رنگ شده است. و اين يعني خودرو تصادفي است. بازديد بدنه، تنها به رنگشدگي محدود نميشود. كارشناسان، درها، سقف، صندوق عقب و كف خودرو را نيز بازديد ميكنند. آنها پيچها، بستها و جوشهاي خودرو را كنترل ميكنند. اين اجزا نيز بايد فاقد ضربديدگي و از بين رفتن رنگ باشند. به قول معروف بايد فابريك باشند. پس از اين مرحله، كارشناسان ميزان سلامت بدنه خودرو را در قسمت مربوطه علامتگذاري ميكنند. بعد نوبت به بازديد موتور و قيمتگذاري ميرسد. قيمتها نيز بر مبناي مدل صفركيلومتر آن در بازار و با توجه به وضعيت خودرو تعيين ميشود. قيمت كارشناسي تعيين شده، روي برگه شناسنامه خودرو نوشته ميشود. هرچند در نهايت، اين توافق بين خريدار و فروشنده است كه قيمت را مشخص ميكند.
من مصرفكنندهام!
پس از آنكه خودروها برگه كارشناسي خود را دريافت كردند، به محوطه خريد و فروش وارد ميشوند. محوطه خريد و فروش خودروي چيتگر، فضايي بالغ بر 17هكتار دارد. فضايي كه با ظرفيت پذيرش همزمان 8هزار دستگاه اتومبيل، بزرگترين مركز در ميان مراكز مشابهخود است. وسعت مركز چيتگر آنقدري هست كه كارمندانش براي تردد در آن از موتورسيكلت استفاده كنند. آنقدري كه مدير آن هم براي نظارت بهتر بر آنجا، مجبور باشد از بالاي برجكي شبيه برجك نگهباني پادگانها محوطه را زيرنظر داشته باشد. نزديك هرخودرويي كه ميشويد مردي را ميبيند كه يا داخل خودرو نشسته و يا براي فرار از گرماي آفتاب تابستان كناري ايستاده. در ميان فروشندگان خودرو آدمهاي مختلفي را ميتوان پيدا كرد. زن و شوهر جواني كه داخل رنوP. K نشستهاند و آفتاب مردادماه، رمق صورتشان را گرفته و آمدهاند كه رنو را بفروشند تا پرايدي بخرند كه راحتتر باشد. پيرمرد خوشپوشي كه كنار يك مرسدس بنز 20ساله ايستاده و با لبخند ميگويد 60ميليون تومان. مرد ميانسالي كه قسم ميخورد پژويي كه براي فروش آورده، متعلق بهخودش است و براي جور كردن باقيمانده پول خانه تازهخريدهاش ميخواهد آن را بفروشد. اما براي حرفهايهاي بازار، فروشندگان خودرو 2 دستهاند. يكي فروشندگاني كه خودروي شخصي خود را به بازار آوردهاند كه بفروشند كه آنها را مصرفكننده مينامند. يكي ديگر هم كساني كه زندگيشان از محل همين خريد و فروش خودرو ميگذرد. همانها كه بهشان ميگويند دلال. اولي يعني خودرو سالم و كمايراد كه بهخاطر شرايط زندگي فروخته ميشود. و دومي يعني خودرويي كه شايد رنگشده باشد، موتورش ايراد داشته باشد، گيربكساش درست كار نكند و شايد هزار ايراد ديگر. هرچند در ميان دلالان، هستند آنهايي كه با انصافند و قورباغه رنگ نميكنند كه جاي فولكس بفروشند. اما داستان دلالها، مفصل است. براي شناختشان بايد كمي حرفهاي بود؛ چراكه آنها ميخواهند خودرويي را كه ديروز خريدهاند را با چندصدهزار تومان سود بفروشند. دلالان بازار خودرو، شگردهاي ويژه خود را دارند. خودرو را كارواش ميبرند و داشبورد را با اسپري برق مياندازند. لاستيكها را ميشويند و حتي چراغها را با نوشابه تميز و شفاف ميكنند. بعضيها هم هستند كه كنار دستگيره در خودروها تكهاي فوم ميچسبانند تا القا كنند كه ماشين من، خيلي نو است. و اين در كنار همه دستكاريهايي است كه ممكن است برخي از آنها در رقم كيلومتر شمار اتومبيل انجامدهند. هستند كساني كه با 20هزارتومان پول و دستكاري دياگ خودرو، كاركرد خودرو را پايين ميآورند. تصور كنيد، خودرويي را پيدا كنيد كه 4سال از ساختش گذشته باشد و 70هزار كيلومتر كار كرده باشد. حق داريد تعجب كنيد.
دلالان بازار خودرو، ادبيات ويژه خود را دارند. ديگر خبري از ماشين خانم دكتر نيست. خودرو يا متعلق به يكي از بستگانشان است و يا مال اربابي كه برايش كار ميكنند. اگر هم خودرو خودشان باشد، برايت از بدبختيهايشان ميگويند كه مجبورشان كرده خودرو خود را بفروشند.
ارابههاي رنگي
تنوع خودروها زياد است. از مرسدس بنز كلاس C گرفته تا خودروهاي كميابي مثل فولكس واگن بيتل. اما خب ميتوان حدس زد كه اكثريت خودروها، خودروهاي ساخت وطن باشند. انواع سمند، پژو 405، پژو 206، پيكان و البته پرايد. از هركدام چندين مدل و چندين رنگ. قيمت خودروها نيز در مورد خودروهاي نو و يا تازهساخت تقريباً مشخص است. مثلاً پرايد هاچبك 111كه مدل صفركيلومتر آن در بازار 400/21ميليون فروش ميرود، در اين بازار 20ميليون تومان قيمتگذاري شده بود. آن هم با 20هزار كيلومتر كاركرد و چهارماه استفاده از آن. L90تيپ E2هم كه صفركيلومتر آن در بازار نزديك 40 ميليون قيمت دارد، مدل 5 سال كاركرده آنكه رنگشدگي هم داشته باشد، چيزي نزديك به 27ميليون تومان قيمت دارد.
در ميان همه خودروهاي معمول، خودروهاي كميابتري را هم ميتوان پيدا كرد. رنج مثل رنجرور و مدل 1977 كه صاحبش 26ميليون روي آن قيمت گذاشته بود يا جيپ شهباز تازه رنگشدهاي كه 30سال از عمرش گذشته بود و 12ميليون تومان قيمت داشت. هرچند بازار هيچ خودرويي به گرمي بازار پرايد، پژو 405و سمند نبود؛ خودروهايي كه آنها را يكيدو روزه ميفروشند.
آنها كه ميفروشند، آنها كه ميخرند
خريدار و فروشندهاي كه براي معامله خودرو به توافق رسيدهاند، ميتوانند قولنامهشان را هم در همان مركز تنظيم كنند. تنظيم قولنامه، در اتاقكها و كانكسهاي ضلع جنوب غربي مجموعه انجام ميشود. دوطرف معامله براي تنظيم قولنامه بايد 7500تومان پرداخت كنند. پرداخت اين مبلغ براي ثبت قولنامه، اين امكان را به طرفين ميدهد كه بتوانند خودرو مورد معامله را يكبار ديگر توسط كارشناسان بررسي كرده و قيمتگذاري كنند. اينبار اما، 3 كارشناس خودرو را بررسي ميكنند. كارشناس اول، اصالت خودرو را مورد بررسي قرار ميدهد. كارشناس دوم، دوباره بدنه خودرو را كنترل ميكند تا رنگشدگي آن را تشخيص بدهد. كارشناس سوم هم كه مكانيك است، سوار خودرو ميشود وگشت كوتاهي با خودروي مربوطه در محوطه ميزند. اگر كارشناسان تشخيص بدهند كه خودرو نياز به تعميرات دارد، مبلغ تعميرات از مبلغ قرارداد كم ميشود. درست آخر هم، خريدار و فروشنده به كانكسي مراجعه ميكنند تا خودرو را 2 قبضه كنند. اصطلاحي كه براي 2 برگه رسيد بهكار ميرود. هركدام از 2 طرف، يك برگه را تحويل ميگيرند و خودرو را در پاركينگ قرار ميدهند. پس از انجام امور مربوط به انتقال خودرو در محضر رسمي، فروشنده رسيد خروج را به خريدار ميدهد تا او بتواند با ارائه هر دو رسيد به مسئول پاركينگ، خودرو را از پاركينگ مركز خريد و فروش خودرو خارج كند. دركنار همان باجههاي كارشناسي نهايي، مركز تعويض پلاك هم قرار دارد. خريدار پس از تحويل گرفتن خودروي خود، ميتواند شمارهگذاري خودرو را نيز در همان محل انجام دهد.
بيشتر كارشناسان خودرو بازنشستگان يا شاغلان نيروي انتظامي هستند. كافي است كارشناسي رشتهاي را داشته باشند تا بتوانند در اين مركز بهعنوان كارشناس فعاليت كنند. البته قبل از آن بايد دورهاي را بهعنوان كارآموز در كنار ديگر كارشناسان بگذرانند. دوره آموزشي كلاسيك و خاصي براي آنها درنظر گرفته نميشود. درآمد كارشناسان خودرو، بالاست. براي همين رقابت زيادي براي ورود به جمع آنها وجود دارد.
هرگوشهاي كه سايهاي داشته باشد، مكاني براي دستفروشان است؛ دستفروشاني كه همهچيز ميفروشند؛ سيگار، لنگ، اسپري داشبورد و البته قلمهاي تشخيص رنگشدگي؛ قلمهايي كه در دست كارشناسان بدنه زياد ديده ميشود. غير از يك آب سردكن كوچك در ضلع جنوبغربي مركز، هيچ شير آبي را نميتوان پيدا كرد. در عوض جابهجاي محوطه تانكرهاي آبي را ميبينيد كه روي آن نوشته شده، اين آب آشاميدني نيست. و اين يعني شما براي فرونشاندن تشنگيتان، بايد به دكههاي موجود در محوطه برويد؛ دكههايي كه آب معدني را به دوبرابر قيمت خود، يعني هزار تومان ميفروشند و حتما اجاره بالايي را هم بايد بپردازند. مركز خريد و فروش چيتگر، يكي از 4 مركز از اين نوع در شهر تهران است. سهتاي ديگر در شهرري، جاده خاوران و عبدلآباد قرار دارند. البته اين مركز بزرگتر از ديگر مراكز است و مشكلات آنها را نيز ندارد.
مشكلاتي مانند نزديك بودن به مناطق مسكوني كه ادامه فعاليت مراكز خريد و فروش خودرو را با مشكل مواجه ميكند. اين مركز بين جاده مخصوص و اتوبان تهران- كرج است. از شرق و غرب نيز به محوطههاي صنعتي محدود ميشود. براي همين هم هست كه شركت ساماندهي صنايع و مشاغل شهر تهران، براي توسعه آن برنامه مفصلي دارد.
نظر شما