سال 1305 وقتی لایحه تأسیس و واگذاری اتوبوسرانی را دادند به مجلس و قرار شد دانمارکیها بانیاش باشند، شاید کسی تأثیرحضور این وسیله نقلیه را تا این حد نمیدانست، ولی از چند وقت بعد موضوع جدی شد و اطلاعیههای پی در پی مسئولان برای قوانین اتوبوسرانی صادر شد؛ از قانون دریافت کرایه گرفته تا سوار و پیاده شدن و... همان ابتدا کرایه 8 شاهی تعیین شد و اگر مسیرها بیشتر میشد، کرایه مسیر بعدی ارزانتر بود.
چند سال بعد حدود 1312 آییننامه بلند بالای شهربانی در روزنامهها چاپ شد و قرار شد راننده حین رانندگی حرف نزند. چند سال بعد یعنی سال 1318 وقتی صوراسرافیل شد بلدیهچی، سرعت اتوبوسها طبق قانون در شهر 30، میدان20 و حومه تهران40 کیلومتر در ساعت بود و اگر کسی تندتر میرفت، جریمه میشد.
در اتوبوسرانی هم قصه مالیات شبیه جاهای دیگر تلخ بود و سال 1321، رانندهها را به اعتصاب کشاند، آن هم وقتی که بعد از بسته شدن مالیات به بنزین خواستند کرایه را گران کنند و بلدیه ایستاد روبهرویشان و اجازه نداد. بالاخره مدتی گذشت تا رانندهها و بلدیه هر دو راضی شوند.
بعد سال 1324 وقتی تعداد اتوبوسهای شهری به 400 تا رسید و قرار بود چند ماه بعد 840تا شوند، رئیس شهربانی اطلاعیه داد و در آن شماره دفتر کار و خانهاش را اعلام کرد تا هر کس آداب و اخلاق را رعایت نکرد و دیگران ناراضی شدند، زنگ بزنند به او و عرض شکایت کنند.
اتوبوسها هم شبیه اتومبیلها روزبهروز زیاد شدند تا امروز که شهردار قول وارد کردن تعداد زیادی اتوبوس به سرویس حمل و نقل عمومی در کنار ون و تاکسی را داده و تهرانیها منتظرند.