شايد هم سابقه شكستهاي موارد مشابه قبلي مزيد برعلت شده بود تا كساني كه اين معضلات را ميبينند تنها انتقادي كوتاه كنند و بگذرند. همان زمان، ورود به عرصه توليد محصولات اسلامي و ايراني كه بازدهي اقتصادي هم داشته باشد، ذهن برخي مجموعههاي فرهنگي را بهخود مشغول كرد؛ از آن جمله ميتوان به پروژه قاصدك، با محصولات معروف به «ثنا»، «ثمين» و «سينا» اشاره كرد كه امروز جزو كارهاي قابل اعتناي اين عرصه هستند. به همين منظور پاي صحبتهاي مهدي شاهوردي، مدير اين پروژه درباره اهداف، تنگناها و موفقيتهاي اين طرح نشستهايم.
- بهعنوان نخستين سؤال، پيشينهاي از پروژه قاصدك بفرماييد.
اين كار در اصل از سال89 شروع شد. در ابتدا هم صرفا بحث لوازمالتحرير نبود بلكه بحث توليد شخصيتهاي الگوساز مربوط به كودكان مطرح بود. چيزي كه در اكثر لوازمالتحرير ديده ميشد، يكسري تصاوير و شخصيتهاي مغاير با فرهنگ ايراني و اسلامي بود، براي همين با نيازي كه در اين زمينه حس شد گروه پژوهشي ما به اين فكر افتاد كه بهتر است ابتدا با محصولاتي كه كودكان بيشترين ارتباط را با آنها دارند، يعني نوشتافزار، شروع كنيم.
ابتدا در اين تيم پژوهشي كه متشكل از متخصصين بخشهاي مختلف مثل رسانه و روانشناسي كودك و متخصصين و پژوهشگران در زمينه خانواده بود، شخصيتهاي موجود در بازار را بررسي كرديم تا ببينيم مولفههاي موفقيتشان چيست. در نهايت از اتودهايي كه زده شد، شخصيتهاي ثنا و سينا، برادر و خواهر دوقلوي 12ساله و ثمين هم خواهر 6 ساله آنها خلق شدند.
- شخصيتها چطور ساخته ميشوند؟
چون نمونه ايراني كامل شخصيت نداريم مجبورم مثال خارجي بزنم. شخصيتها يا كارتوني و سينمايي هستند، يا عروسكي و يا زندهاند. هر كدام از اين شخصيتها در زمينه الگوسازي براي سنين مختلف كاركرد خودشان را دارند.
شخصيت، يعني بتوانيم به كودك بگوييم مثل فلاني باش، مثل آن زندگي كن؛ مثلا ما نميتوانيم به كودك بگوييم كلاه قرمزي باش، اما غربيها طبق فرهنگشان به كودك ميگويند باربي باش.
با اين تعريف، 2 نوع شيوه توليد شخصيت داريم؛ اول اينكه شخصيت وجود داشته باشد و بعد انيميشن و بازي و امثالهم به آن اضافه شود. مثل باربي كه بعد از دههها برايش انيميشن ساخته ميشود. دوم هم اينكه انيميشن و داستاني باشد و بعد براساس آن شخصيتي پرورده شود و محصولاتي با آن برند توليد شود، مثل بنتن و مشابه آن. اما بهطور كلي شيوه دوم متداولتر است.
- شخصيتهاي شما در چه مولفههايي با شخصيتهاي غربي متفاوتند؟
بحث شخصيتسازي در 3 شاخصه بررسي ميشود. اول ويژگيهاي ظاهري شامل چهره، لباس و ... . دوم جنبه رفتاري شامل ويژگيهاي اخلاقي و روحي و فكري شخصيت. ويژگي سوم هم رفتار اجتماعي شخصيتي است كه ميسازيم. ما وقتي شخصيتهاي جبهه معارض را بررسي كرديم، ديديم رفتار شاخص آنها كاملا فردگرايي بودن آنهاست، درحاليكه ما در مقابل آن خانواده را قرار دادهايم. در طرحهاي ما اگر دقت كنيد، در اكثرشان تصوير خانواده را در پسزمينهها ميبينيد. در داستانهايي هم كه در آينده ميآيد پا را فراتر گذاشتهايم و حتي خويشاوندان و هممحليها را هم وارد كردهايم.
در شخصيتسازي مان حتي به نكات ريزي توجه كردهايم كه مثلا چرا بايد 2 خواهر در اين سنين و يا يك برادر در 12سالگي شخصيتهاي داستانمان باشند. از دلايل و اهداف اين انتخابها چيزي نميگويم چون اينها چيزهايي است كه مخاطب بايد خودش بهطور غيرمستقيم از پيامهاي كار بهره ببرد اما بهطور كلي هيچ كدام از طرحها و فكرهاي اين پروژه بيدليل و برنامه نبوده.
- چطور پيامهاي خودتان را در نوشتافزارها گنجاندهايد؟
تكتك طرح جلدهايمان يك داستان دارد و همراه با پيام است. در يك تصوير كوتاه روي جلد دفترها ما تلاش كرديم بخشي از سبك زندگي را به كودك بياموزيم؛ از نوع پوشش تا ارتباطات درون خانوادگي و امثالهم.
ما از حداكثر ظرفيت لوازمالتحريرمان بهره بردهايم و مثلا براي يك دفتر از هر دو سمت جلدش براي طراحي استفاده كردهايم كه حتي از نظر اقتصادي اين كار ميتواند درست نباشد ولي براي اينكه بتوانيم پيام مناسبي برسانيم و از كمترين امكاناتمان كه همين نوشتافزارهاي ساده بود بيشترين بهره را ببريم، اين كار را كردهايم.
- از نظر اقتصادي هم موفق بودهايد؟
كار فرهنگي اگر اقتصادي نباشد، يا بايد به منبع مالي خاصي وابسته باشد و يا محكوم به شكست است. ما چون به منبع مالي خاصي وابسته نيستيم، بايد هر 3 آيتم زيبايي و كيفيت و قيمت را درنظر بگيريم تا شكست نخوريم.
ما حتي اقشار مختلف را درنظر گرفتهايم. امسال براي نخستينبار در كنار دفاتر فانتزي، دفاتر تعاوني هم توليد كردهايم و جالبتر اينكه دفاتر تعاوني ما كيفيتي بيشتر از ساير دفاتر تعاوني دارند.
ما تا حدي به هدفگذاريهايمان هم رسيدهايم. من بهشخصه در غرفههايمان در نمايشگاههاي مختلف ديدهام كه حتي كودك آمده و از مادرش خواسته اين نوع محصول را تهيه كند و مادرش كه چندان پوشش اسلامي مناسبي نداشت، برخلاف ميل خودش اين محصول را تهيه كرده! اينگونه بازخوردها براي ما قوت قلب ميشود و متوجه ميشويم كه در مسير درستي پيش ميرويم كه با فطرت و خواست كودك ارتباط برقرار كردهايم.
- نگران رقباي خارجي نيستيد؟
بايد كمي صبور باشيم. در قياس با محصولات غربي كه سالهاست در اين زمينه فعاليت ميكنند، ما نياز به زمان داريم تا با استفاده از بازخوردها كار را بهبود ببخشيم.
آنكه كار خارجي ميكند، يك تصوير از يك قهرمان خارجي را از اينترنت ميگيرد و روي جلد مياندازد و روي محصولات بيكيفيت چيني چاپ ميكند و به بازار ميفرستد اما اينجا ما قريب به 6ماه فقط روي طرح جلدها كار كردهايم، بعد هم از بهترين محصولات ايراني بهرهبردهايم و اينها ارزشهاي كار است.
- نمونههاي مشابهي قبلا شكست خوردهاند.آنها را آسيبشناسي كردهايد؟
در نمونههاي ايراني، بعضا متأسفانه دلايلي خارج از حيطه بازار موجب شكستشان شده؛ از يك طرف هميشه ترسي هست بين توليدكننده و فروشگاهها كه محصولات فروش نرود و از طرف ديگر هم سوءمديريتها و حتي رسانهها مسئله ساز ميشوند. ما از تجربيات موجود در كشور به خوبي استفاده كردهايم.
- رسانهها چطور باعث موفقيت يا شكست محصولات فرهنگي ميشوند؟
بايد ذائقهسازي شود و براي ذائقهسازي هم نياز به تبليغات و كار رسانهاي هست. ما مدتي اصلا مصاحبه نميكرديم چون احساس ميكرديم مصاحبه بهكار آسيب ميزند. گاهي پيش ميآمد با صدا و سيما مصاحبه ميكرديم و بهخاطر محدوديت زمان و آنتن، سؤالات و انتقاداتي پرسيده ميشد و به محض اينكه ميخواستيم جواب مبسوط بدهيم، مجالمان تمام ميشد و همين باعث ميشد به جاي ترويج، تنها انتقادات شنيده شود و هيچ پاسخي هم داده نشود و كار ناقص معرفي شود و ضربه بخورد!
حتي يكبار يكي از مجلات براي مصاحبه با ما، مبلغي را از مؤسسهمان درخواست كرد، درحاليكه بهنظر ميرسد نقش رسانه معرفي و ترويج همين مسائل فرهنگي باشد وگرنه چطور ميتوانيم روي ذائقه مردم كار كنيم؟
- الان رسانهها متوجه رسالت خود شدهاند؟
تا حد زيادي اين روزها اوضاع بهتر شده. براي مثال چند شب پيش، از مسئولين همين مؤسسه با صدا و سيما مصاحبه ميكرد و مجري پرسيد: «چرا براي انيميشن از رسانه ملي كمك نميگيريد؟» درحاليكه اصل ماجرا به شكل ديگري است. رسانهاي كه خود بايد حامي چنين حركتهايي باشد، در همين چند سال از ورود به اين بحث واهمه داشته. ولي همين هم كه پرسيده ميشود چرا انيميشن نساختهايد، اتفاق خوبي است؛ يعني حالا رسانهها هم متوجه اين شدهاند كه بايد كاري در اين زمينه انجام دهند.
- رقابت گروههاي مشابه پروژه شما، ميتواند در درازمدت آفاتي هم داشته باشد. به آنها فكر كردهايد؟
گروههاي مختلفي كه توليد نوشتافزار ايراني اسلامي ميكنند، مجمع نوشت افزارهاي اسلامي ايراني را تاسيس كردهاند كه الان مسئولش آقاي حسيني از پروژه روشنا هستند. در اين مجمع آمدهايم تا سياستهاي كلانمان را همسو كنيم. در اين طرح ميخواهيم دست همديگر را بگيريم و از آفتها پرهيز كنيم؛ مثلا محصول كم كيفيت توليد نكنيم يا نرويم به سمت محصولات صرفا اقتصادي و مسئله فرهنگ را در تنگنا قرار دهيم.
براي مثال وقتي بحث حجاب و عفاف داغ شده و توليد انواع چادرها مرسوم شده بود، يكباره ديديم عدهاي چادر اندامي توليد ميكنند! خب، اين كار با نفس كار فرهنگي كه بهخاطر آن توليد چادر ايراني باب شد، مغاير بود! براي همين و براي اينكه چنين آفتهايي براي نوشتافزارها پيش نيايد اين مجموعهها به يك همفكري رسيدند كه كارها از مسير خود خارج نشود.
در جبهه معارض شما ميبينيد شخصيتها خيلي زياد نيستند، چند تا محدودند و بهطور كلي اجازه نميدهند اين شخصيتها بهقدري زياد شوند كه مخاطب سردرگم شود. يك پازل بزرگ است كه اينها مديريت ميشود كه شخصيتها با هم تداخل نداشته باشند. ما هم در اينجا همين مديريت را ميخواهيم اعمال كنيم تا كارگروههاي مختلف توليدكننده با هم تداخل پيدا نكند.
- فازهاي بعدي پروژه قاصدك چيست؟
داستان و سايت و بازي و سرگرمي جزو فازهاي بعدي كار هستند كه از روي بازخوردهايي كه از كودكان و خانوادههايشان ميگيريم در حال آماده شدن براي توليد و عرضه هستند.
- آماده همكاري با ديگران هم هستيد؟
از ايدهپرداز تا طراح و هنرمند و توزيع، هر كس بتواند كمك كند ما مشتاق به همكاري هستيم. ما حتي آمادگي استقبال از انتقادات را هم داريم. هر كس نقدي داشته باشد كه بتواند كمكمان كند ميتواند از طريق اينترنت و حتي از روي نظرسنجيهايي كه روي دفترها و لوازم التحريرهايمان هست به ما بگويد و ما هم پيگيري كنيم تا كارها سال به سال ارتقا پيدا كند.
ثنا و سينا و ثمين زنده ميشوند
محصولات قاصدك علاوه بر اينكه گامي در جهت ايراني و اسلاميشدن نوشتافزارهاي كودكان برداشته، براي توسعه اين روند، از فناوريهاي روز هم بهره برده كه به تازگي استفاده از «واقعيت افزوده» كه پيشتر مخاطبين روزنامه همشهري آن را تجربه كردهاند نيز به آنها اضافه شده است. آقاي شاهوردي اين طرح را اينطور معرفي ميكند؛ «طرحهاي روي جلد دفترهاي قاصدك، هر كدام بار معنايي خاصي در ارتباط با سبك زندگي ايراني و اسلامي به كودكان منتقل ميكنند اما براي اينكه بضاعت اين طرحهاي صامت محدود است، از طرح واقعيتافزوده براي توسعه نفوذ اين پيام در مخاطب بهره بردهايم تا در هر فريمي از اين طرحها، نكته و جملهاي يا حتي داستان كوتاهي از زبان شخصيتهاي ثنا، ثمين و سينا به گوش كودك برسد و اثر كند.از آنجا كه امروزه اكثر والدين تلفن همراه هوشمند دارند، بهنظر ميرسيد بايد راهي براي برقراري ارتباط بين كودكان و لوازمالتحريرشان از طريق همين فناوري تلفنهاي هوشمند بهوجودآيد، به همين منظور از نرمافزار واقعيتافزوده كه تجربه اول آن در روزنامه همشهري هم مشاهده شده بود، براي زندهكردن شخصيتهاي مربوط به نوشتافزارهاي قاصدك بهره برديم.واقعيت افزوده براي محصولات توليدي قاصدك، بهطور مجزا دخترانه و پسرانه دارد كه هنگام دانلود از سايت مربوط به محصولات، قابل انتخاب است.اين نرمافزار به شكل آفلاين بوده و تنها يكبار نياز به دانلود دارد و بعد از آن ديگر هر وقت تلفن همراهي كه اين نرمافزار را دارد روي تصاوير محصولات قاصدك (اعم از پازل و دفتر و دفترچه يادداشت) گرفته شود، بدون نياز به اينترنت، صوت و تصوير و گفتوگويي از شخصيت روي جلد دفاتر را پخش ميكند.
نظر شما