بسیار شنیدهام که مردم میگویند "فلان موضوع صرفا یک نظریه است و اثبات نشده است". این باور که نظریات علمی باید اثبات شوند از چنین تفکری منشاء میگیرد. در علم تجربی هیچ چیزی قطعاً اثبات نمیشود و عبارت "نظریه" متضمن "اثباتناشدگی" و "مورد تردید بودن" نیست. نظریهها مدلهایی برای توجیه و پیشبینی تجربهها و مشاهدات ما هستند.
با توجه به توضيح، شايد واضح باشد كه چرا گاهی اوقات شرایط کاری و نوع مسئولیت افراد ايجاب میكند که به نوع رفتاري خاصي در محل كار خود در پيش بگيرند. شايد اين افراد به تجربه چيزي را آموختن كه از نظر علمي ثابت شده نيست. اينكه اين رفتارها در باور عموم يا من و شما درست است يا نادرست؛ تنها به تجربه و در نتيجه رفتارهاي آنان باز ميگردد.
این مقاله به يك نوع از اين گونه رفتارها ميپردازد كه مزایای شگفتانگيز آن به تجربه اثبات شده است. تكنيك يا رفتار "بلاهت گونه"، وانمود كردن به ناداني و ندانمي به زبان عاميانه خنگبازي در محیط کار و...!
نويسنده در اين مقاله از تجربههاي شخصي خود استفاده ميكند و مينويسد؛ شاید در وهله اول اين مطلب به نظر شوخی بياييد. اما با توجه به تجربه شخصی من، استفاده از این تکنیک بسيار پر فايده و سودمند است.
قصد ندارم در اين نوشتار معایب و آسیبهای "وانمود کردن" را بررسي كنم. و هيچ اصراري براي انجام چنين كاري ندارم. بلکه تنها بررسي و مطالعه یک نوع خاص شخصیت و رفتار در محیط کاری را طرح میکنم.
اغلب افراد شخصیت کاری و فردی متفاوتی دارند. به عبارتي، شايد یک مدیر همیشه عصبانی و بد اخلاق در اداره، يك فرد مهربان و آرام در محیط خانواده و دوستانش باشد.عکس این شخصيت نيز وجود دارد. يعني همکار صبور و دلسوز شما که همیشه با آرامش مشکلات را حل و فصل میکند، در محیط خانوادگي وغیرکاری اینگونه رفتار نكند. اين گونه رفتارهاي متناقض را شايد بيشتر افراد تجربه و مشاهده كرده باشند.
مدتی پیش درگیر مناقصه و عقد قرارداد با یک شرکت بزرگ دولتی بودم. بندهای قراردادی و حقوقی مدام در جلسههای مختلف تغییر میکرد و متاسفانه مورد تایید قرار نمیگرفت. کار بسیار پيچيده و کلافهکننده شده بود. روزی اين مسئله را، برای مدیر ارشد سازمان گفتم. او بعد از مطالعه و بررسی پرونده لبخندی زد و گفت؛ تنها راه حل وانمود كردن است. يعني وانمود کنی كه متوجه خواستههای آنان نمیشوی و صحبتهاي آنان را نميفهمي!
بدون در نظر گرفتن مخالفتهاي آنان؛ مواردی که برای سازمان اهمیت دارد را در قرارداد گنجانده و براي امضا براي آنان ارسال كن. جالب است بدانيد كه اين ترفند نتيجه داد. چرا كه بعد از چندماه كلنجار، بحث و گفتگو قرارداد امضا شد!
حال با اين توضيحات اجازه دهيد چند مورد را باهم بررسي كنيم. تصور كنيد؛اگر در محیط کار؛ خود را به ناداني و بلاهت بزنيد، چه خواهد شد؟ چه نتايجي از اين كار دريافت خواهيد كرد؟ آيا مفيد خواهد بود يا مضر؟ تجربات شخصي من به شما خواهد گفت كه در چنين شرايطي اتفاقها و شرايط زير پيش خواهد آمد؛
اگر شما خود را به ناداني و ندانمي بزنيد؛ ديگر هیچ کس نظر و عقيده شما را درباره مسئله يا كاري نخواهد پرسيد و اگر بنا به دلايلي هم پرسيد، مطمئنا باشيد كه روي آن حساب نخواهد كرد. در نتیجه چون نظر مخالف از شما شنیده نميشوديا ایده و فکری را بر خلاف میل آنان بيان ميكنيد، دشمنی نیز در آن محيط نخواهید داشت.
شایعه سازي، حرف و حديث در مورد شما بسیار اندك شايد هم اصلا وجود نخواهد داشت. در چنين شرايطي هرگز اظهار نظر صریحی و سختي علیه شما گفته نخواهد شد.
به عبارتي؛ با اين رفتار ديگر برای همكاران خود خطري نداريد! رئیس شما از وجود شما احساس ناامني نمیکند که مباد شما بخواهيد يا در تلاش آن باشيد كه جای او را بگیرید و يا جاي ساير همکاران را...بنابراين، چون شما هيچگونه تهديدي براي افراد اداره محسوب نميشويد؛ میتوانید با خیال آسوده سرکار بروید و برگرديد.
در ضمن؛ با چنين رفتاري هیچ کس به شما کار اضافه هم نخواهد داد. چرا كه باور و تصور اطرافيانتان بر اين است كه شما توان انجام كاري بيشتر از كاري كه انجام ميدهيد، نداريد يا نخواهيد داشت. بدين ترتيب کارهای سخت و پرفشار به افراد دیگر واگذار میشود تا كه دغدغه و تردید در تحويل به موقع آنها و يا انجام درست آنها در ميان نباشد.
از طرفي؛ با اين رفتار مردم يا همكارانتان در برابر شما موضع نمیگیرند! و به همین دلیل صحبت کردن و بروز احساساتشان در مقابل شما راحت و بدون دغدغه است. آنان حتي به راحتی شایعات و اخبارهای سازمان و اداره را برای شما فاش و بازگو میکنند.
و نگران اين که شما ممكن است،خبرچینی کنید و به کسی گزارش يا خبر بدهید، نيستند! بسياري از اطلاعات مهم و مفید را که بسياري از همكارانتان در اداره از آن بیخبر هستند را بدون ترس و واهمه در اختیار شما قرار میدهند. البته خصلت بسياري از آدمها است.
آنان اغلب، تمايل به افشاي اسرار دارند و از این که صاحب خبرهای تازه، دستاول و مهم باشند، لذت برده و خود را مهم ميپندارند. تنها مانع آنان براي افشاي علني اين اسرار؛ احساس ترس و خطر از پيامدهاي آن است. پيامدهايي كه ممكن است منجر به از دست دادن شغل يا پست آنان شود.
اين در شرايطي است كه وقتي با شما صحبت ميكنند احساس امنيت ميكنند چرا كه احتمال ميدهند شما دركي از اهميت انها نداشته باشيد و يا اينكه توانايي سوءاستفاده از اين اطلاعات را نداريد. و اين يك امتياز است. شايد بپرسيد، چرا؟ توجه كنيد! اگر زمانی شرکت شما در یک بحران کاری قرار گرفته باشد و یا به دلايل شرایط مالی در حال كاهش نیرو باشد، اين اطلاعات زودهنگام میتواند شما را برای تصمیمگیری صحیح و به موقع بسيار کمک کند.
همچنين ميـوان گفت كه شما هميشه آدم خوبه داستان خواهيد بود! زيرا با وانمود كردن به ناداني و ندانمي شما کمتر مورد توجه و قضاوت همكاران خود هستيد. نیازی نیست، مانند سايرين نگران خوب دیده شدن و بد برداشت شدن از صحبتها و کارهایتان باشید.
ميتوانم به جرات بگويم كه امنیت شغلی شما تضمین شده است! چرا كه با بازي در چنين نقشي شما کمتر مورد خصومت و دشمني اطرافيان و همکاران خود قرار میگیرید. امكان بسياري وجود دارد كه از شما خبرچینی نکنند و در نتيجه موقعیت شغلی شما به خطر نخواهد افتاد.
ميدانيد، مردم اغلب آدمهای نادان را تا زمانی که برای آنان باعث دردسر و مشکل نشوند، دوست دارند! چرا كه اينگونه افراد
معمولا با کسی كاري ندارند، كسي را ناراحت نمیکنند، فضولي يا كنجكاوي در كار كسي نميكنند و در نهايت به دنبال تنش و بحث نيستند.
البته تاکید میکنم؛ این دوست داشتن تا زمانی است که از طرف شما برای آنان دردسر و مشکلی ایجاد نشود.
افرادي كه اين روش يا رفتار را در اداره پيش ميگيرند يك اصطلاح و يك جمله امنیتی براي خود دارند؛ "نمیدانم"!
بنابراین تا زمانی که نقش یک فرد "نميدانمي" را بازی میکنید، هر گونه مشکلی را میتوانید با این جمله امنيتي حل و رفع كنيد و يا اينكه بار مسئوليتان را کمتر کنید. حتي ممكن است با شما همکاری کنند تا مشکل را حل کنید. گاهي به جای گفتن این جمله میتوانید در مواردی وانمود کنید که متوجه منظور مخاطب نمیشوید و اشکال کار را نمیبینید.
نكته ديگر اينكه؛ ممكن است زمانی در یک جمع گروهی منفعت خود را به دیگران ارجح دهيد و یا در كارتان از خودگذشتگي نشان ندهيد. چه خواهد شد؟ به دليل نوع باور و تصورات افراد از شما ديگر آنان منتظر واکنش مناسبی از شما نیستند و در واقع آنان پذيرفتهاند كه شما آنچه در توان داشتهايد را انجام دادهايد و به گونهاي خودخواهی و نفع طلبی شما را نادیده میگیرند و شما را میبخشند.
با اين تفاضيل شما وقت آزاد بیشتری خواهید داشت. چرا كه کمتر درگیر مسئولیتها و تنشهای کاری خواهيد بود. از طرفي همکاران شما برای حل مشکلات و یا گرفتن مشاورههای کاری خود به شما رجوع نخواهند كرد و يا برای شنیدن نظرات شما در جلسههای طولاني اداره، شرکت داده نمیشوید و در نتیجه نیازی نیست، بعد از ساعت اداري مشغول به كار باشيد و زمان خود را محيط كاري صرف كنيد. حال كه وقت و زمان شما آزادتر از همکاران دیگر است و میتوانید از این فرصت به خوبی استفاده كنيد!
- برگرفته از؛ thoughtcatalog
نظر شما