به هر حال گاهي كار به اينجا ميرسد كه شما و همسرتان از هيچكدام از روشهاي صبر و مدارا و گفتوگو و مشاوره و... به نتيجهاي نرسيده و مجبورميشويد به سراغ اين سياهترين حلال خداوند برويد. تكليف بچهها چه ميشود؟ بچههايي كه يك عمر آرزوي داشتنشان را داشتهايد و سالها مراقبتشان كردهايد تا به اينجا برسند و دوست داشتهايد جلوي چشم شما بزرگ شوند. حالا اين گلهاي كوچك در ميانه توفاني كه خودتان بهپا كردهايد گرفتار شدهاند و هر لحظه به سويي كشيده ميشوند. قطعا شما و همسرتان، نگران بچهها هستيد اما شايد ندانيد كه چگونه ميتوانيد ميزان آسيبپذيري بچهها را در اين اتفاق شوم به حداقل برسانيد. اگر تا پايان اين نوشته با ما همراه باشيد راهكارهاي صحيح مراقبت از اين گلهاي توفان زده را مرور خواهيم كرد.
- تأثيرات طلاق بر فرزندان
طلاق و مجموعه مشكلات قبل و بعد از آن يكسري اثرات نامناسب بر روح و روان فرزندان ميگذارد كه بايد با شناخت دقيق آنها براي كاهششان برنامهريزي كرد. احساس ناامني و هراس از آينده، ترس از تركشدن، احساس طردشدگي، احساس گناه و مقصر بودن در اختلاف بين پدر و مادر، بلاتكليفي، اندوه، اضطراب، تنهايي، خشم و افسردگي اثرات كلي طلاق بر فرزندان است. به دلايل مختلف اين نشانهها در پسرها بيش از دختران بروز ميكند. اما اين اثرات را ميتوان در دورههاي سني مختلف فرزندان نيز تفكيك كرد. در هر دوره سني، پارهاي از مشكلات شديدتر و محتملتر هستند كه درزير آنها را بررسي ميكنيم.
2 تا 6 سالگي:
بچهها در اين سنين بيشتر با خشم و افسردگي نسبت به طلاق والدين واكنش نشان ميدهند. آنها همچنين افسرده و ناراحت بهنظر رسيده و زود به گريه ميافتند و گاهي در رفتارهايشان زياده خواهي و لجبازي به چشم ميخورد.
بسياري از دخترها در اين سنين عصبي و تندخو ميشوند اما عدهاي ديگر رفتارهاي بزرگسالانه در پيش ميگيرند. اين دسته از بچهها بيش از حد مراقب رفتارها و نظافت خود هستند و ديگر بچهها را مانند بزرگترها سرزنش و تنبيه ميكنند و گاه آنها را پند و اندرز ميدهند. پسرها ناآرام و خشن ميشوند و رفتارهاي شيطنتآميز آنها بيشتر ميشود. اين كودكان بيشتر ترجيح ميدهند تنها باشند و شوقي به بازي نشان نميدهند و در محيطهاي جمعي مثل مهدكودك، به جاي بازي و همراهي با ديگران لجبازي ميكنند و اخلال و بينظمي بهوجود ميآورند.
7 تا 11سالگي: بچههاي 8 - 7 ساله معمولا پس از جدايي دچار افسردگي شديد ميشوند. پسرها معمولا شديدتر واكنش نشان ميدهند و خيلي زود به گريه ميافتند.
با بالاتر رفتن سن بچهها افسردگي و غم، جاي خود را به خشونت و انتقامگيري ميدهد. بچههاي 9 تا 11ساله پس از جدايي واكنشهاي خشمگينانه شديدي از خود بروز ميدهند و درگيريهايي در مدرسه با معلمين و اولياي مدرسه پيدا كرده و كاركرد آموزشيشان پايين ميآيد. پسرها از ملاقات با پدر استقبال نميكنند و بهشدت در مدرسه دچار مشكل ميشوند.
12تا 17سالگي (نوجواني): نوجوانان در اين سنين به نسبت بچههاي كوچكتر، سازش بيشتري با مسئله طلاق نشان ميدهند. اين ممكن است بهدليل حس استقلالطلبي و نداشتن ارتباط نزديك با والدين در اين سنين يا بهدليل درك بيشتر آنها نسبت به مشكلات ميان پدر و مادر باشد. آنها در اين شرايط معمولا خود را از پدر و مادر دور نگه ميدارند و تلاش ميكنند برنامه و چارچوب زندگي مستقل و متفاوتي را دنبال كنند. پارهاي از آنها در دوران ابتداي جدايي احساس فريبخوردگي كرده و واكنشهاي خشمگينانهاي از خود بروز ميدهند و سعي ميكنند تا حد ممكن از خانه و پدر و مادر دور باشند.
- چطور فرزندان را از تصميم طلاق با خبر كنيم؟
هرچند بچهها از اختلافات شما باخبرند اما احتمالا اعلام صريح اين موضوع كه شما قصد داريد از يكديگر جداشويد يكي از سختترين كارهايي است كه در زندگيتان قرار است انجام بدهيد. احتمالا بچهها از شنيدن اين موضوع شوكه خواهند شد و شما بايد مراقبت و دقت زيادي در اين مرحله از كار داشته باشيد. اين يكي از سختترين مراحل زندگي بچههاست. پس دقت داشته باشيد تا در شرايط دشواري نباشند يا آمادگي لازم را براي شنيدن آن داشته باشند. زمان تغيير مدرسه يا مهدكودك، بيماري، عيد نوروز، امتحانات مدرسه و يا زمانهايي از اين دست به هيچ وجه زمان مناسبي براي شنيدن چنين خبري نيست.
زماني را انتخاب كنيد كه هر دوي شما حضور داشته باشيد و بچهها هم فرصت كافي براي روبهروشدن با اين خبر را داشته باشند. يك روز تعطيل كه شما و باقي خانواده در خانه باشيد زمان مناسبي براي چنين كاري است. اين خبر را بهصورت دو نفره، يعني همراه با همسرتان به آنها بدهيد.
اگر چند فرزند در خانه داريد بهتر است اين يك جلسه دسته جمعي باشد و همه فرزندان حضور داشته باشند. احتمالا بچهها پس از شنيدن اين خبر مدتي سكوت خواهند كرد و پس از آن سؤالات زيادي از شما و همسرتان خواهند داشت. سعي كنيد با آرامش به سؤالات آنها پاسخ دهيد.
بچهها در هر سني كه باشند حق دارند بدانند والدينشان به چه دليل نميخواهند با هم زندگي كنند. البته با بچهها با زبان خودشان صحبت كنيد. آنها بايد 2 چيز را بدانند: آنچه اتفاق افتاده و اينكه چرا اتفاق افتاده.
مهمترين پيامي كه بايد به بچهها منتقل كنيد اين است كه «مامان و بابا قرار است در خانههاي جداگانه زندگي كنند».
مهم است كه فرزندانتان يكباره و ناگهاني در جريان حرفهاي شما قرار نگيرند.
به بچهها اطمينان بدهيد كه هروقت بخواهند ميتوانند با هردوي شما صحبت و سؤالاتشان را مطرح كنند.
مهمترين كاري كه شما ميتوانيد در اين لحظات براي آنها بكنيد اين است كه بدانند هر دوي شما آنها را دوست داريد و دوست خواهيد داشت و براي برنامههاي مربوط به آنها با هم همكاري خواهيد كرد و هر وقت كه بخواهند ميتوانند هركدام از شما را ببينند.
- فهرستي از تصميماتي كه بايد بگيريد
فهرست زير به شما كمك ميكند تا همچنان كه به جدايي و مشكلاتتان فكر ميكنيد، بچهها و مسائل مربوط به آنها را هم درنظر داشته باشيد.
قوانين و تدابيري كه براي زندگيتان انديشيدهايد، چه تأثيري بر ديدارهاي شما با فرزندانتان و مراقبت از آنان خواهد داشت؟
بچهها بايد به ديدن كداميك از اعضاي خانواده و بستگان بروند؟
آيا بچهها هر وقت بخواهند ميتوانند به والدين خود دسترسي داشته باشند؟
چه موقع بچهها ميتوانند با والد ديگر خود ملاقات كنند؟
آيا تدابيري كه براي زندگيتان درنظر گرفتهايد ثابت و از پيش تعيين شده هستند يا به اقتضاي زمان تغيير ميكنند؟
تعهدات و محدوديتهاي ماليتان كدامند؟
بچهها در زمان تعطيلات مدرسه چه خواهند كرد؟
براي برگزاري جشنها و اعياد، مانند روزهاي تولد و عيد، چه تدابيري انديشيدهايد؟
والدين تا چه اندازه نزديك هم زندگي خواهند كرد؟
براي انجام دادن كارهاي خانه چه روش مؤثري درنظر گرفتهايد؟
آيا بچهها ميتوانند با دوستان و بستگان در ارتباط باشند؟
كدام يك از فعاليتهاي خارج از مدرسه بچهها ادامه خواهد داشت و چهكسي بر آنها نظارت ميكند؟
كدام يك از والدين قصد دارد در جلسات مدرسه حضور داشته باشد؟
بچهها چگونه ميتوانند ارتباط خود را با والدي كه با آنان زندگي نميكند، حفظ كنند؟
بچهها چگونه ميتوانند ارتباط خود را با ساير بستگانشان حفظ كنند؟
- سؤالاتي كه بايد براي آنها آماده باشيد
در اين مرحله احتمالا بچهها سؤالات زيادي از شما خواهند داشت. ما سعي كردهايم تعدادي از مهمترين اين سؤالات را براي شما فهرست كنيم. دقت كنيد كه بچهها در هر سني كه باشند شما بايد با زبان خودشان و با صبر و شكيبايي به سؤالاتشان پاسخ دهيد. البته شما ممكن است پاسخ بعضي از سؤالات را ندانيد يا نتوانيد براي آنها توضيح دهيد. اين را صادقانه به آنها بگوييد، احتمالا آنها درك خواهند كرد.
چه موقع ميتوانم پدر/ مادر را ببينم؟
مادر، وقتي من در خانه هستم، آيا اجازه ميدهيد كه شبها تا ديروقت بيدار بمانم، مثل زماني كه در خانه پدر هستم؟
نظر مادربزرگ در اينباره چيست؟
اگر من قول بدهم كه تا آخر عمرم واقعا بچه خوبي باشم، با هم آشتي ميكنيد؟
پدر/ مادر چرا ما را ترك ميكنيد؟
آيا پول توجيبي من تغيير خواهد كرد؟
چرا شما بهخاطر اشتباهات و مشكلات خودتان ميخواهيد ما را عذاب بدهيد؟
زمان تعطيلات آيا باز هم به مسافرت خواهيم رفت؟
وقتي قرار است از هم جدا شويد، چطور ميتوانيد بگوييد كه ما را دوست داريد؟
آيا من ميتوانم انتخاب كنم كه با چهكسي زندگي كنم؟
چهكسي در انجام دادن تكاليف مدرسه به من كمك ميكند؟
طلاق پيشنهاد كداميك از شما بود؟
چهكسي مقصر است؟
- كارهايي كه پس از گفتن خبر جدايي بايد انجام دهيد
در اين شرايط اهميت دانستن اينكه شما بچهها را دوست داريد دوچندان ميشود. پس سعي كنيد با انواع گفتار و رفتار اين موضوع را به آنان نشان دهيد. زماني را براي تنها بودن با بچهها، بازي كردن يا گردش رفتن با آنها اختصاص دهيد و بيشتر مراقب احساسات آنها باشيد.
سعي كنيد به بچهها تفهيم كنيد كه طلاق شما قطعي است و امكاني براي بازگشت وجود ندارد. احتمال بازگشت به زندگي پدر و مادر در ذهن بچهها باعث احساس بلاتكليفي و وضعيت احساسي نامناسبي ميشود كه شما با تفهيم قطعيت طلاقتان ميتوانيد از اين احساس نامناسب جلوگيري كنيد.
به خاطر داشته باشيد كه بههرحال شما از همسرتان جدا شدهايد و ديگر زندگي گذشته شما پايان يافته، اختلافات را كنار بگذاريد و براي تربيت صحيح فرزندانتان با يكديگر همكاري كنيد. البته توجه داشته باشيد كه شما بايد در برابر بچهها، رفتاري محترمانه اما جدي داشته باشيد. رفتار صميمانه شما با هم به اميدواري بيهوده بچهها به زندگي مجدد شما با هم ميانجامد و آنها را دچار بلاتكليفي ميكند.
بار ذهني طلاق شما بر دوش بچهها سنگيني ميكند. براي اينكه اين بار را از دوش بچهها برداريد، به آنها تأكيد كنيد كه هيچ نقشي در طلاق شما نداشتهاند براي نرسيدن اوضاع به چنين وضعي هيچ كاري نميتوانسته بكنند و طلاق تصميمي است كه شما و همسرتان شخصا به آن رسيدهايد.
با معلمين و اولياي مدرسه يا مهدكودك در تماس باشيد. اكثر آنها با درك گرفتاري شما، خوشحال خواهند شد تا ايدهها و نظرات خود را با شما در ميان بگذارند. آنها همچنين ميتوانند اطلاعات خوبي در مورد رشد كودك و مسائل و مشكلات او پس از طلاق در اختيار شما بگذارند.
در اسرع وقت هر دو خانه را مرتب و آراسته كنيد و سعي كنيد زندگي به روال عادي برگردد. بچهها در هر سني كه باشند به قوانين مشخص براي زندگي و تربيت احتياج دارند. سعي كنيد زندگي را به روال گذشته برگردانده و اين قوانين را اجرا كنيد.
به بچهها اجازه بدهيد احساساتشان را بيان كنند و در برابر احساسات آنها نسبت به والد ديگر موضعگيري نكنيد. به هيچ وجه از همسرتان بدگويي نكنيد و او را بهعنوان پدر يا مادر فرزندتان محترم بشماريد.
بچهها بايد بدانند در هر شرايطي چگونه ميتوانند به شما يا همسرتان دسترسي داشته باشند و مطمئن باشند كه هر وقت بخواهند، هرچند با تأخير، اما ميتوانند پدر يا مادر خود را ببينند.
- لطفا اين اشتباهات را مرتكب نشويد
بدترين كاري كه شما ميتوانيد بكنيد اين است كه يك روز صبح كه فرزند دلبندتان از خواب برميخيزد به او بگوييد پدر يا مادرش از اين خانه رفته و ديگر برنميگردد. در چنين موقعيتي كودك علاوه بر اينكه علت رفتن پدر يا مادر را نميداند ديگر اطميناني هم به ماندن والدي كه در كنار اوست هم نميتواند بكند؛ يعني به لحاظ روحي امنيت ذهني داشتن پدر و مادر، هر دو را توأمان از دست ميدهد و اين ضربه بزرگي به كودك وارد ميكند. اشتباهات ديگري كه شما بايد سعي كنيد مرتكب آنها نشويد اينهاست:
- پرسيدن سؤال از فرزندانتان، مخصوصا درباره زندگي شخصي همسر سابقتان - لغو قرارهاي ملاقات با بچهها بهگونهاي كه فكر كنند براي شما مهم نيستند.
- برگزاري مناسبتهاي ويژه و جشنهاي مهم با همان سبك و آيين قديمي، بهگونهاي كه غيبت يكي از والدين بيشتر به چشم بيايد.
- خريدن هدايايي كه ميدانيد همسر سابقتان را ناراحت ميكند و بچهها را در وضعيت دشواري قرار ميدهد.
- قرار دادن همسر سابقتان در مقابل بچهها يا ابراز خصومت و دشمني نسبت به او
- استفاده از بچهها بهعنوان پيامآور و جاسوس
- استفاده از بچهها بهعنوان سنگ صبور و محرم اسرار
- سختگيري نسبت به ديدن پدر يا مادري كه دور از فرزند زندگي ميكند.
- بهخاطر اين چشمان معصوم
به چشمهاي فرزندتان نگاه كنيد. اين چشمها، آن چشمهايي نيستند كه شما ميخواستيد از او ببينيد. به زندگي دو پاره شده او دقت كنيد. قطعا اين آن چيزي نيست كه شما بخواهيد براي پاره جگرتان بسازيد. يكبار ديگر و با نگاهي جديد نگاه كنيد؛ بهخاطر چشمان اشك بار دختركتان؛ بهخاطر غرور جريحهدار شده پسرتان؛ بهخاطر مهري به نام «فرزند طلاق» كه تا ابد بر پيشاني فرزندانتان خواهد خورد. آيا از همه ظرفيتهاي اطرافتان استفاده كرده ايد؟ آيا از بهترين مشاوري كه ميتوانستهايد به آن دسترسي داشته باشيد كمك گرفتهايد؟ آيا از صميم قلب به خدا و ائمه اطهار متوسل شدهايد؟ آيا از كمك خانوادهها استفاده كردهايد؟ يكبار ديگر نگاه كنيد. شايد هنوز راهي باقي مانده باشد. شايد هنوز چراغ اميدي در اين شرايط سخت روشن باشد. ايمان داشته باشيد كه پشت دروازههاي طلاق هم زندگي آرماني چشمانتظار شما نيست و سختيها يكباره از بين نخواهند رفت. يكبار ديگر از نو شروع كنيد؛ بهخاطر اين چشمان معصوم...
نظر شما