کتاب قرمز جدی، یک مجموعه داستان شامل داستانهایی با عناوین یک روز تمرین شده، آفتاب آمد دلیل آفتاب، چشم دوربین، قمز جدی، صبا میلرزد، وقت نیست، هر از گاهی، دستور نامه اندر شرح حال فرداهای شبهای کاری نداری؟ میخوام برم، بلاهت ماژور، آیینهی مقعر توی جیب و بِبَرگ است.
اين كتاب از ۱۲ داستان کوتاه تشکيل ميشود که در برخي از آنها داستان، روايتي از همزماني صحنه و پشت صحنه تئاتر و يا روايت احوال بازيگران سينما در مقابل و پشت دوربين را با يک راوي سرخوش و شاد ارائه ميکند.
بخشي متن کتاب:
حالا آمادهام تا این اتول لاستیک عوض کردهی تازه نفس را دوباره به گردش ببرم انگار. به علامت استحکام و سکون، در حالت ایستاده، یک پا را بالا میبرم و صد و هشتاد درجه خط صافی را درست میکنم که انگار با تنم به آن تکیه کرده باشم. با دامن به آن بزرگی که دو سرش به مچ پاهایم دوخته شده، هلالی مثل دم طاووس درست میشود. شبیه تیر چراغ برقی که توی یک کوچه آشتی کنان، اتول را بیخ آن پارک کرده باشند. حالا پارک کردهام. قرا نبود پارک کنم. باید آنقدر سرخوشانه میچرخیدم تا جفتم بیاید. کارگردان باید دیگر سکته کرده باشد، یا دارد برنامه ریزی میکند چگونه خرخرهام را بجود.
مجموعه داستان قرمز جدي نوشته دنيا مقدم راد در 93 صفحه به قيمت 6 هزار تومان با تيراژ 1000 نسخه در تابستان سال 93 از سوي انتشارات نشر چشمه منتشر و روانه بازار كتاب شد. علاقمندان جهت تهيه آن ميتوانند از طريق تلفن 66492524 در تهران و يا با مراجعه به سايت www.cheshmeh.ir اين كتاب را تهيه كنند.
نظر شما