زن ادامه داد: «پسرم ماهی یک بار میآد و مثل جن غیب میشه. الان 2ساله که زن ناخوشش و دو تا بچه 4 و 5 سالهاش پیش من هستند.» با التماس نگاه کرد به جناب سروان و گفت: «دزدی نکنم چه کنم؟» جناب سروان نگاهش کرد و گفت: «کار کن، مستخدمی، نمیدونم هر کار به جز دزدی.»
پیرزن روسری اش را روی سرش مرتب کرد و در جواب گفت: «نمیتونم، نه جونش را دارم، نه کسی بهم کار میده و نه میتونم بچهها را با مادرشون تنها بگذارم از صبح تا غروب» عروست چه مریضیای داره؟: «صرع داره.»
پسرت کجاست؟ :«میگن با یه زن که از خودش 20 سال بزرگتره ازدواج کرده ولی نمیدونم زیر گل رفته کدوم گوریه؟!» پیرزن این حرف را زد و همانجا روی زمین نشست و شروع کرد به گریه.
پرداخت نشدن نفقه خود معضلی است که این روزها زیرساختهای اجتماعی خانواده را تحت شعاع قرار میدهد. البته باید تاکید کرد، نفقه و مشکلات برآمده از آن همیشه به این شکل نیست و در اکثر مواقع موجب آزار روحی و حتی در مواردی جزو خشونتهای خانگی محسوب میشود تا جایی که طبق آماری غیر رسمی که از 320 خانوار تهرانی گرفته شده 30 درصد از خشونتهای مردان نسبت به زنان خود از طریق ندادن نفقه و 43 درصد تصمیم در امور مالی خانه بدون توجه به نظر همسر بوده است.
مقدار نفقه با توجه به استطاعت مرد، برابر میزانی است که موجب گذران زندگی زن شود و تقریبا مایحتاج اولیه زندگی زن را اداره کند که شامل خوراک، پوشاک، دارو، درمان و وسایل آرایش است.
اگر زنی در منزل پدر خود خدمتکار داشته است مرد نیز قاعدتا موظف است برای او خادمی استخدام کند. مرد موظف است که در بیماریهای سخت برای زن خدمتکار بگیرد! اثاث منزل در حد عرف و مسکن هم در حد شئون زوجه است.
البته نفقه برای خانم هم شرایطی را پیش میآورد. اولا باید ازدواج دایمی باشد. و ثانیا تمکین است. به طور کل باید گفت، در ازدواج موقت، زن استحقاق دریافت نفقه را ندارد مگر اینکه در حین عقد شرط کرده باشد، اما در ازدواج دایمی به محض تمکین، زن مستحق دریافت میشود.
و اما تمکین به چه معنا است: در مورد تمکین باید گفت، که بر دو نوع است:
اول) تمکین عام برابر ماده 1108 قانون مدنی: وظایف عمومی زن در منزل شوهر است مثل حق شغل، حق سکونت، اطاعت از شوهر و... دوم) تمکین خاص برابر ماده 1085 قانون مدنی: انجام وظایف خاص زناشویی است.
البته در اینجا لازم است معنای اصطلاح حقوقی نشوز را هم بدانیم. چنانچه زنی وظایف زناشویی خود را انجام ندهد، ناشزه است پس نفقه به او تعلق نمیگیرد، اما همچنان مهریه او پابرجاست.
و اما در مورد تفاوت «عدم تمکین» با «نشوز» باید گفت، هر نشوزی، عدم تمکین است ولی هر عدم تمکینی، نشوز نیست؛ مثل استفاده از حق حبس، اگر دختری قبل از عروسی، تا زمانی که مهریهاش را دریافت نکرده است از انجام وظایف زناشویی خودداری کند مشمول عدم تمکین میشود، ولی ناشزه نیست زیرا در این حالت هم مستحق مهریه میباشد و هم مستحق دریافت نفقه است.
به شکل دیگر نیز میتوان گفت، مرد در صورت نشوز زن میتواند از او شکایت کند اما در صورت هرگونه عدم تمکینی نمیتواند شکایت کند. البته مواردی نیز وجود دارد که عدم تمکین زن جنبه شرعی و قانونی دارد که به آنها نیز اشاره میشود:
1) نامناسب بودن محل سکونت زن 2) بیماری زن 3) سفر واجب: مثل حج تمتع 4) درمان در خارج از کشور به تجویز پزشک 5)بیماری واگیردار زوج 6) خوف از ضرر جسمی، شرافتی، جانی و مالی البته فقط زن ناشزه نمیشود بلکه مرد هم ناشز میشود.
به موارد زیر توجه کنید: 1) ندادن نفقه 2) اگر مردی دو زن داشته باشد و عدالت را به طور مساوی انجام ندهد. و البته موارد دیگری که موجبات عسر و حرج را پدید میآورد، زن با تکیه بر آن میتواند درخواست طلاق کند. ترک منزل که در بسیاری از موارد از طرف خانمها اعمال میشود و البته گاهی هم آقایان از این روش استفاده میکنند تا طرفشان را تنبیه کنند و البته از سوی طرفین ناپسند است و به منزله فراموشی تعهداتی است که در آغاز ازدواج پذیرفتهاند.
البته اگر زن چند بار خانه را ترک کند ناشزه قلمداد نمیشود، اما در صورت عدم تمکین و ناشزه بودن زن، دادگاه به مرد اجازه گرفتن زن مجدد را میدهد. ولی چنانچه زنی با دلیل موجهی خانه را ترک گوید، مثل سوء معاشرت مرد و ترک منزل از طرف مرد، نفقه و مهریه به او تعلق میگیرد.
باید توجه کرد اگر زن ناشزه باشد یا نباشد مهریه حق او است. مهریه یک دین است که باید تماما ادا شود مگر آنکه با توافق زن مهریه بخشیده شود. طبق قانون، طرفین مکلف به حسن معاشرت با همدیگر هستند و زن و مرد موظف به تقویت بنیاد خانواده هستند و ترک زوج و زوجه از منزل با این امر منافات دارد.
و اما موارد سقوط نفقه: 1) نشوز زن 2) عقد موقت 3) فوت مرد 4) طلاق بائن: یکی از ویژگیهای طلاق بائن این است که رابطه زوجیت کلا قطع میشود و بالطبع نفقه نیز پرداخت نمیشود. ولی نفقه تنها نفقه همسر نیست بلکه اقارب (خویشان نزدیک) نیز مستحق نفقه هستند و به طور کل نفقه دارای ویژگیهایی است که در زیر به آن اشاره میشود:
1) نفقه زوجه مقدم بر نفقه اقارب واجب النفقه است، زیرا پدر و مادر در مقابل فرزند تکلیفی ندارند در حالی که زن در برابر شوهر تکلیف دارد.
2) نفقه در پرداخت دیون برتری دارد.
3) شرط نفقه اقارب، ناتوان بودن والدین است ولی در هر صورت حتی اگر زن استقلال مالی نیز داشته باشد، مستحق نفقه است.
4) نفقه گذشته زن، دین است و مرد باید بپردازد در حالی که دین عقب افتاده نزدیکان دین به حساب نمیآید.
5) نفقهای که مرد به زن هدیه میدهد یا به شکل تامین هزینههای زندگی است یا به صورت وجه نقد میباشد. در صورتی که نفقه به صورت نقد از سوی مرد پرداخت شود و زن پس از مخارج خود چیزی از آن را پسانداز کند، مرد حق مطالبه این مازاد مخارج نفقه زن را ندارد.
6) تنها در یک صورت زن بدون انجام وظایف زناشویی میتواند طلب نفقه کند، آن هم زمانی است که به عقد مردی درآمده است و هنوز عروسی نکرده است. در این زمان برای مطالبه مهریه خود میتواند از حق حبس استفاده کند و استفاده از حق حبس موجب سقوط نفقه نخواهد بود.
ضمانت اجرا
احتمال دارد بعد از خواندن این مطالب فکر کنید که این قوانین تا چه حد قابل اجراست یا به قول حقوقدانها «ضمانت اجرایی نفقه چیست؟» طبق ماده 1129 قانون مدنی اگر مردی ترک نفقه کند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه، تقاضای طلاق بدهد و دادگاه پس از اثبات عدم پرداخت نفقه، حکم طلاق را صادر خواهد کرد.
اگر مردی نفقه همسرش را پرداخت نکند، طبق ماده 642 قانون مجازات اسلامی به سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم میشود. اگر رابطه زوجیت به کلی قطع شود، نفقه به آن تعلق نمیگیرد مگر اینکه زن حامله باشد.
درباره این نکته که نفقه به زن حامله تعلق میگیرد یا به فرزند او، دو نظریه وجود دارد: عدهای معتقدند که نفقه به زن تعلق میگیرد و برخی میگویند به حمل، ولی نظر غالب این است که این نفقه مربوط به فرزند است.