راستی بد نیست قبل از اینکه یادداشتها را بخوانیم، سه نکتهی مهم را هم یادآوری کنیم:
1. متأسفانه فضای صفحهی شهرفرنگ محدود است و یادداشتهای شما زیاد؛ اما همهی یادداشتهای خوب و قابل چاپ در نوبت چاپ قرار میگیرند. فقط ممکن است چاپ آنها زمان ببرد.
2. از اول قرارمان این بود که فقط فیلمهای ایرانی را معرفی کنید؛ آن هم فیلمهایی که دیدهاید و دوست داشتهاید.
3. سعی کنید تا جایی که میتوانید یادداشتتان را کوتاه بنویسید. لازم نیست داستان فیلم را تعریف کنید؛ وقتی داستان فیلم را از اول تا آخر برای کسی تعریف کنید دیگر نمیرود آن فیلم را ببیند! بگویید چرا فیلم را دوست داشتهاید و چرا تماشاي آن را به بقیهی نوجوانها پیشنهاد میکنید. سعی کنید نظر خودتان را بگوييد. همه میتوانند از بازی بازیگرها یا داستان فیلم تعریف کنند، اما گاهی میتوانید به نکتهای اشاره کنید که فقط خودتان به آن رسیدهاید و این، یادداشت شما را خاص میکند.
دربارهي رابطههاي مجازي
ليلا موسيپور، آپاراتچي نوجوان ِ17ساله از تهران، به فيلم «رخ ديوانه» ساختهي «ابوالحسن داوودي» كه به تازگي اكران شده بود، پرداخته و در بخشي از يادداشتش میگوید:
«من فيلمهاي زيادي ديدهام كه مدام به حوادث گذشته فلاشبك ميزنند و گاهي اين فلاشبكهاي متوالي فقط بيننده را گيج ميكند. اما در اين فيلم با هر فلاشبك، مخاطب اطلاعات تازهاي بهدست ميآورد و براي ديدن بقيهي فيلم هم ترغيب ميشود. يكي از نكتههاي قابل تحسين فيلم پرداختن به اختلاف طبقاتي بين خانوادههاست كه ميتواند باعث كينه و اختلاف شود. يا اينكه رابطههاي سرسري مجازي چند نفر، چهقدر بياساس است و ممكن است آنها را وارد بازياي كند كه تا آخر عمر عذاب بكشند. در مجموع فيلم قشنگ و متفاوتي است؛ هم از نظر داستان و محتوا و هم از نظر زاويهي ديد.»
يك فيلم شاعرانه
آريا تولايي، آپاراتچی نوجوانِ 17ساله از رشت، فيلم «در دنياي تو ساعت چند است؟» ساختهي «صفي يزدانيان» را كه هنوز در برخي از سينماها در حال نمايش است پيشنهاد ميكند. آريا در بخشي از يادداشت بسيار طولانياش نوشته:
«فيلم، داستان سادهاي دارد. اما پرداخت حرفهاي اين داستان ساده، آن را به يكي از بهترين فيلمهاي سينماي ايران تبديل كرده است.
اين فيلم، شاعرانه است. تكتك ديالوگهاي فيلم شاعرانهاند و با دقت نوشته شدهاند. شاعرانگي فيلم، آنقدر زياد نيست كه مخاطب عادي سينما خسته شود، بلكه با بياني نرم و لطيف مضامين مورد نظرش را به تماشاگر منتقل ميكند.
فيلم ريتم كندي دارد، اما اين كندي با كارهاي بامزهي «فرهاد» با بازي زيباي «علي مصفا» شيرين ميشود و بيننده را خسته نميكند. در اين فيلم، زمان سيال است و رفت و برگشتهاي مداوم به حال و گذشته و حتي تخيل شخصيتها دارد و اين يكي از ويژگيهاي فيلم است.
موسيقي فيلم از بهترين موسيقيهاي فيلمي است كه شنيدهام. من فكر ميكنم بخشهاي زيادي از انرژي نهفته در فيلم را موسيقي زيباي آن آزاد ميكند. تلفيق عجيب موسيقي فرانسوي و گيلكي كه به فضاي فيلم هم خيلي نزديك است، كار جالبي است.
به نظرم فضاي فيلم خيلي شبيه نمايشنامههاي اكبر رادي است و پر از حسهاي نوستالژيك و زيباست.»
روايت تصويري مفهوم انتظار
مهسا بابايي، آپاراتچی نوجوان از شهريار، دربارهی فيلم «بوسيدن روي ماه» ساختهي «همايون اسعديان» كه در شبكهي نمايش خانگي توزيع شده مينويسد:
«بوسيدن روي ماه، فيلمي آرام و صميمي است. اين فيلم دربارهي انتظار دو مادر است، اما تفاوت اصلي آن با فيلمهاي ديگر، فداكاري يكي از مادرها براي ديگري است.
فيلم پر از نكتههاي ساده است؛ رابطهي «نگار» با مادربزرگش و «خالهفروغ» اصلاً مصنوعي نيست و كاملاً گرماي وجود يك خانواده را ميرساند.
البته فيلم نقصهايي هم دارد؛ مثلاً سكانسهايي كه «احترامخانم» به ستاد ميرود، خستهكننده و كسالتآور است. اما با اين حال اين فيلم سينمايي بهخوبي مفهوم انتظار يك مادر را به تصوير كشيده و اين انتظار در شخصيتهاي احترامخانم و خالهفروغ، بهخوبي ديده ميشود.»
نظر شما