گویا سیزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی، گرفتار نحسی عدد 13 شده بود، چون بعد از وفقهای چهار ساله، 29 مرداد ماه افتتاح شد و هفته گذشته به کار خود پایان داد.
شاید بتوان افتتاح این جشنواره را آرزوی هنرمندانی دانست که به کارهای سنتی و آیینی علاقه خاص دارند و این جشنواره را ویترینی برای ارائه کارهای خود میدانند؛ جایی برای دیده شدن، ارتباط با مخاطب و صد البته جذب مخاطب.
« درضرورت وجود جشنواره هیچ شکی نیست. نمایشهای آیینی و سنتی، به دست فراموشی سپرده شده است، اما به کمک حضور جشنواره، دوباره طرح مسئله شده است و این کار باعث شده که توجه بیشتری به این نوع نمایشها جلب شود و اینگونه نمایشها به دست فراموشی سپرده نشود.»
داود فتحعلیبیگی با هیجان از حضور جشنواره آیینی و سنتی میگوید. علاقه او را به اینگونه نمایشها، میتوان از تعداد کارهای او چه به عنوان نویسنده و چه به عنوان کارگردان در جشنواره امسال دید.
متنهای «الماس چاقوفروش»، «عروسی دختر شاه پریان با حاکم ملایر»، «سایه تو سایه»، «رام کردن زن سرکش»، «قصه باغ زالزالک»، از نوشتههای او بود. نمایش «مبارک و خاتون پردهنشین» هم به نویسندگی و کارگردانی او اجرا شد. علاوه بر آن در بخش طومارخوانی با «ابومسلم خوانی» حضور داشت.
او در ادامه صحبتهایش به سالهای اولیه جشنواره اشاره میکند. سالهایی که او دبیر جشنواره نیز بوده است: «سالهایی که تازه جشنواره راهاندازی شده بود متقاضیان اغلب، هنرمندان و دستاندرکاران قدیمی نمایشهای سنتی بودند، اما به تدریج دانشجویان و هنرمندان تحصیل کرده به این جمع پیوستند.
ترکیب شرکتکنندگان در جشنواره امسال نشان داد که 90 درصد کسانی که در این جشنواره شرکت کردند، سابقه طولانی در اجرای این نمایشها ندارند و از هنرمندان ثابت و خاص این رشته هم نیستند بلکه در این رشته آموزش دیدهاند و در جشنواره شرکت کردهاند و این نشان میدهد که جوانان به این حوزه علاقه مند هستند.»
از جوانان علاقه مند به نمایشهای سنتی و آیینی، میتوان به افشین هاشمی اشاره کرد که در جشنواره امسال با نمایش «حسن و دیو راه باریک پشت کوه» شرکت داشت. او درباره لزوم و تداوم این جشنواره میگوید: «جشنواره سنتی و آیینی به دلیل اینکه میتواند مجموعهای از آثار را که به لحاظ شکلی با نمایشهای ایرانی همخوان هستند، در یک مکان جمع کند، جشنوارهای مفید است.
ما جشنوارههای مختلفی چون جشنواره تئاتر دفاع مقدس، جشنواره تئاتر بانوان و... داریم که اینها جشنواره های محتوایی هستند، یعنی محتوای آثار نقش تعیین کنندهای دارد و شکل اجرایی، نقش مهمی دراین جشنوارهها ندارد اما در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، شکل اجرا مهم است و بنابراین میتواند احیاء کننده نمایشهایی باشد که به فراموشی سپرده شده است.»
نمایش عروسکی در ایران قدمت طولانی دارد و هر شهرستانی برای خود نمایش خاص عروسکی دارد. خیمهشب بازی معروفترین نمایش عروسکی در بین مخاطبان تئاتر است که در جشنواره امسال یک بخش به آن اختصاص داده شده بود. نمایشهای «ازدواج پرماجرا»، «پهلوان پنبه»، «عروسی فرخخان، پسر سلیم»، «پهلوان کچل»، «عروس مبارک» از جمله خیمهشب بازیهایی بود که در کافه تریای تئاتر شهر برگزار شد.
بهناز مهدیخواه که نمایش «عروسک مبارک» را در جشنواره اجرا کرد هم اعتقاد دارد جشنواره آیینی – سنتی نقش مهمی در احیای این نمایشها دارد. او اضافه میکند: تعداد افرادی که خیمهشب بازی کار میکنند، خیلی کم است و اجرای آنها منحصر شده است به چند اجرای سالانه و خارجی. متأسفانه خیمهشب بازی روبه اضمحلال میرود. برای همین برپایی این جشنواره فرصت مغتنمی است.
تداوم و کیفیت
پس از وقفه چهار ساله، هنرمندان برپایی سیزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی آن هم با اجرای هر چند کم و 5 روزه را به فال نیک میگیرند و خواستار ادامه این جشنواره هستند. بهناز مهدیخواه میگویند: «زمانی که بین برگزاری جشنواره وقفه میافتد به کیفیت کارها لطمه میزند، از طرفی مشخص نبودن زمان، باعث شده که گروهها نتوانند تمرین کافی کنند و همینطور بین ارتباط با تماشاچی فاصله میافتد. به نظرم اگر هر دو سال یکبار این جشنواره برگزار شود و تداوم داشته باشد، تکلیف مشخص میشود.»
داود فتحعلیبیگی هم به تداوم و نقش جشنواره معتقد است و البته به نقش حمایت از تئاتر شهرستانها هم اشاره میکند. او میگوید: «بخشی از حمایت تئاتر شهرستانها مربوط به ارشاد هر استان است، اما باید از تئاتر سنتی شهرستانها هم حمایت شود، یعنی مرکز هنرهای نمایشی در حد توان از گروهایی که در شهرستانها کار سنتی میکنند، حمایت کند.»
مکانی برای آیینیها و سنتیها
آرزوی عجیبی نیست، به راحتی هم قابل اجرا است و آن داشتن یک سالن برای اجراهای سنتی در طول سال است. افشین هاشمی میگوید: «اغلب نمایشهای اجرا شده در جشنوارههای مختلف به اجرای عمومی نمیرسند، به عبارت دیگر اجرای عمومی معضلی است برای تمامی جشنوارهها. حاصل تمرین چند ماه یک گروه منحصر میشود به یک اجرا یا نهایتاً اجرا در جشنواره.»
او به امکان دیدن نمایشهای سنتی در کشورهای دیگر اشاره کرده و اضافه می کند: «به عنوان مثال در ژاپن کسانی که بخواهند «تئاتر نو» ببینند حتماً جایی برای اجرا و دیدن نمایشهای اصیل آن هم دارند، در حالی که در مملکت ما این امکان نیست و فقط یکی دو تا سالن در لالهزار وجود دارد که بهگونهای از تئاتر سنتی، یعنی تخت حوضی میپردازد و در آنجا اجرا می شود.»
مخاطب خواهد آمد
وقتی صحبت از سالنهای نمایش میشود، پای نمایشهایی باز میشود که در سالن ویژه و با تعریف خاص باید اجرا شوند. داود فتحعلیبیگی درباره تأمین نمایشهای سنتی میگوید: «شما به من در تهران سالن بدهید، من قول میدهم این سالن ها را با بهترین نمایشهای سنتی ایرانی پر کنم.
زمانی که برای هر نمایش و کاری، بودجه، سرمایه و البته حمایت وجود د ادشته باشد و بستر لازم برای کارگردان تأمین شود، هنرمندان عرضه تئاتر جذب این رشته میشوند و حتی افرادی که سررشتهای از نمایشهای سنتی ندارند علاقه مند میشوند که آموزش ببینند و به این ترتیب نمایشهای آیینی و سنتی حفظ میشود.»
افشین هاشمی هم معتقد است داشتن یک مکان ثابت میتواند در رشد و البته حفظ این هنر کمک کند. او میگوید: «وجود سالن مستلزم این است که هنرمندان حقوق ثابت بگیرند، یعنی برای زنده کردن اینگونه نمایشها نیاز به داشتن مکان ثابت و البته صرف هزینه است.»
بهناز مهدیخواه که به شدت نگران نمایش سنتی خیمهشب بازی است هم از طرح داشتن یک سالن ثابت برای اجرای نمایشهای سنتی در طول سال استقبال میکند.
او میگوید: «در حال حاضر تالار سنگلج اختصاص به کارهای تخت حوضی و سنتی دارد و تماشاچی هم میداند که اگر بخواهد نمایش تخت حوضی ببیند باید به کجا مراجعه کند، ولی متأسفانه مکان ثابتی برای خیمهشب بازی، نقالی و پردهخوانی نیست و مخاطب باید منتظر یک جشنواره باشد تا در یک محوطه، یا پارک بتواند این نمایشها را ببیند و به این شکل ما مخاطبان خودمان را از دست میدهیم.»
او به ارتباط مردم با خیمهشب بازی چه در شهرهای بزرگ و چه در روستاها اشاره کرده و نقش مردم را مؤثر میداند.او میگوید: «اگر جایی برای مبارک در نظر گرفته نشود، تکلیف من و تکلیف مبارک مشخص نمیشود و مردم پارک به پارک، محله به محله، فرهنگسرا به فرهنگسرا و شهر به شهر، باید به دنبال مبارک باشند.»
برای جشنواره چهارده
پرونده سیزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی بسته شد. هر چند که گروهها از کمبود جا، مکانی برای تمرین، هزینههای بالا، فرصت کم و خیلی چیزهای دیگر گلایه داشتند اما امیدوارند که جشنواره از نحسوت عدد 13 دربیاید و چهاردهمین دوره، بدون وقفه و پر انرژی از راه برسد.