از ديرباز سالنهاي سينما جزو مهمترين اماكن فرهنگي محسوب ميشدهاند. مكاني كه براي خانوادهها و نسل جوان محيطي امن و فرهنگي فراهم ميكند تا تجربهاي جمعي را پشتسر بگذارند. همين تجربه جمعي است كه باعث شده رفتن به سالن سينما جذابيتي فراتر از تماشاي فيلم در منزل داشته باشد. با وجود اين، بسياري از سينماهاي پايتخت كه روزگاري تماشاگران پرتعداد داشتند حالا با كمترين ميزان استقبال مواجه ميشوند.
اگر مقايسهاي ميان تعداد تماشاگران فيلمهاي اين سالها به مخاطبان سينما در سال هاي نهچندان دور انجام دهيم، ميبينيم كه تعداد سينماروها به شكل نگرانكنندهاي روند روبهكاهشي را طي كرده است. واقعيت اين است كه مردم نسبت به دهه60 و حتي دهه 70 كمتر به سينما ميروند. اينكه الان رسانههاي رقيب حضور قدرتمندي دارند و تلويزيون و ماهواره و اينترنت به رقباي سينما تبديل شدهاند، تنها يكي از دلايل كاهش مخاطبان است.
به عنوان فردي كه سالهاي سال سينماداري كردهام و از نزديك شاهد برخورد و واكنش مردم نسبت به فيلمها بودهام، ميتوانم اذعان كنم كه يكي از دلايل مهم قهر مخاطب با سينما، پايينآمدن كيفيت فيلمهاست. اگر روزگاري تماشاگر دسترسي به فيلمها و برنامههاي جذاب نداشت و با توقعي پايينتر از امروز به سينما ميآمد، حالا ديگر اينگونه نيست و شرايط تغيير كرده است. هر سال چند فيلم انگشتشمار با استقبال نسبي مردم مواجه ميشود و بقيه فيلمها، تماشاگر چنداني نمييابند.
مديران و تصميمگيران در همفكري و همراهي با اهالي سينما بايد ريشهيابي كنند و با آسيبشناسي دقيق و كارشناسانه به ارزيابي دلايل كاهش مخاطب بپردازند. براي برخي از سينماگران ما، ميزان اقبال مردم از آثارشان اهميتي ندارد، چون سازوكار توليد اين آثار بهگونهاي است كه بازگشت سرمايه به مفهوم فروختن فيلم در گيشه، اهميتي براي سازندگانش ندارد. دليلش يا پشتگرمي به حمايتهاي مالي نهادهاي دولتي است يا جشنوارههاي خارجي افق مطلوب فيلمساز است.
آفت اصلي هنگامي رقم ميخورد كه چنين آثاري تبديل به جريان غالب شوند. در حالي كه جريان اصلي فيلمسازي بايد در ارتباط با مردم شكل گيرد. وقتي فيلمها به فروش قابلقبولي دست پيدا نميكنند و قهر مردم با سينما تداوم مييابد، سينمادار هم متضرر ميشود. در سالهاي اخير بسياري از سينماداران با ضررهاي هنگفت ناچار به تعطيلكردن سينماهايشان شده اند.
با وجود حمايتهاي دولت از سينماداران، همچنان نياز به همراهي بيشتر در اين زمينه احساس ميشود. از آغاز دهه80 روند تعطيلشدن سينماها در تهران و شهرستانها شدت گرفت. هر چند كوشيده شده با تاسيس پرديسهاي مدرن و مجهز، ناوگان سينمايي كشور دچار آسيب نشود ولي در حال حاضر وضعيت سينماداران بخش خصوصي چندان مطلوب نيست.
فعالان اين حوزه با عشق به كارشان ادامه ميدهند و با سيلي صورتشان را سرخ نگه ميدارند ولي معلوم نيست تا كي بتوانند دوام بياورند. سينما به عنوان محلي كه امكان تفريحي سالم و فرهنگي را در اختيار مردم قرار ميدهد براي سرويسدهي بهتر به مخاطبان نيازمند حمايت بيشتر است و در كنارش چرخه توليد و اكران بايد در مسير درستي قرار گيرد. براي اين كار ابتدا بايد پاسخ درستي به اين پرسش داد: «چرا مردم در سالهاي اخير كمتر به سينما ميروند؟»
- رئيس انجمن سينماداران
نظر شما