راضي شدن علي اصغر ژوليده 26 ساله براي مصاحبه قدري سخت بود، اما بالاخره با اعتماد سازي ما اين ديدار حاصل شد و مداح جوان به دفتر جوان آمد تا با او درباره تغيير نسل مداحان صحبت كنيم؛ نسلي كه مثل همه چیز دارد عوض میشود.
حالا جوانان نسل چهارم هستند که دارند سری توی سرها درمیآورند و مجالس عزاداری را قبضه میکنند؛ جوانانی که شاید دغدغههای متفاوتی نسبت به قدیمیترهایشان داشته باشند و البته به مسائل نسل خودشان هم آگاهتر هستند.
- معمولا در محرم چندتا مجلس میروید؟
در دهه اول پارسال، چند جا قول دادم که هم خودم و هم مجالس ضربه خورد. امسال پدرم گفت که غیر از مراسم خودمان جایی قول نده، چون من الان هم پیش حاجمنصور هستم، هم موجالحسین(ع)؛ یعنی در واقع کنار بزرگترها شاگردی میکنم. برای همین امسال جای دیگری قول ندادهام و به این معتقد نیستم که مداحی، محل درآمد شود. نوکر، نوکریاش را انجام میدهد. ارباب خودش بلد است اربابی کند.
- اما تقریبا همه میدانند که بسیاری از مداحان درآمد خوبی دارند.
من دنبالش نیستم، ولی شاید افرادی باشند که تنها راه كسب درآمدشان مداحی باشد. چیزی که ما از استادها یاد گرفتهایم، نوکری است. یک موقع هست که صاحب مجلس صلهای میدهد، یک موقع هم نمیدهد. برای همین من هیچوقت برنامهریزی نمیکنم که قرار است اینقدر پول به من بدهند. چیزی که حاج منصور میگوید این است که ارباب بلد است نوکر را هدایت کند.
- نکتهای که درباره تعداد زیاد مجالس برای یک مداح وجود دارد این است که مداحان قدیمی اینطوری بودند که تنها یک جلسه داشتند، چون به قول معروف قلبشان دیگر تحمل بازگویی مصیبت را نداشت، اما الان مداحان ما گاهی تا ۱۰جلسه هم در روز دارند.
استاداني که بالای سر ما هستند، مثل حاج منصور که بالای ۶۰سال دارد، دهه اول محرم روزانه دو تا مجلس دارند یا حاج حسین سازور سه تا جلسه دارد. به نظر من بستگی به توان خود افراد دارد و اینکه فضای آن موقع با الان خیلی متفاوت است. الان هر جایی، هر چیزی و هر روضهای نمیشود خواند که به آن درجه از درک مصیبت رسید. یک جا هست که خواص روضه جمع هستند. اگر حاجاکبر ناظم آن طور روضه میخوانده چون فضا مهیا بوده و اگر دیگر نمیخوانده، چون کشش نبوده است. وقتی در هيئت همه جور آدمی میآیند، همه طور شعر و روضه و نکته را نمیشود عنوان کرد. باید طوری رفتار کرد که همهگیر و همه فهم باشد. باید مراعات همه را کرد.
- غیر از مقتل، کتب تحقیقی و تحلیلی هم مطالعه میکنید؟
یادگیری ما چند بخش است: یکسری چیزها که شنیداری است؛ یعنی وقتی ما پای منبر بزرگ شدهایم، نهتنها روضه که روضهخوانی را هم یاد گرفتهایم یعنی محتوا را فرا گرفتهایم. وقتی من خواننده به جلسه حاجمنصور میروم، با دید خودم گوش میکنم. مستمع عادی اینطور نیست. من به دهان او و طرز بیان و همه چیزش دقت میکنم و هر جلسه برای من یک تجربه است. یک بخش هم مقتل است؛ مثل کتاب از مدینه تا مدینه. بخش دیگر هم جلسات و کلاسهای آموزشی است که ما شرکت کردهایم و من تا همین دو سال پیش در این کلاسها شركت ميكردم؛ کلاسهایی که در موسسه حاجمنصور ارضی به نام قدیمالاحسان تشکیل میشود و چندین دوره آموزشی دارد مثل آموزش اخلاق، شعر، مقتل، آداب نوکری، دستگاههای آوازی، سبکها، طریقه خواندن، پیش منبری و... یعنی چندین بخش است که با هم تلفیق میشوند و به یک نتیجه میرسند.
- فکر میکنید انگیزه جوانانی که به كلاسهاي مداحي مي روند، چیست؟ دیده شدن؟ شهرت؟ یا فقط انگیزه معنوی؟
همیشه نمیتواند شهرت باشد. اصلا وظیفه ما کار برای شهرت نيست. اولین انگیزه برای کار در این دستگاه باید نوکری باشد. از قدیم هم اینطور بوده است. مگر زمان جنگ که پدران ما و کسانی مثل حاجمنصور و حاجسعید میخواندند، انگیزه مشهور شدن داشتند؟ این خود امام حسین(ع) است که شخص را میکشد.
- ولی قبول کنید که مشهور شدن هم جزء این انگیزهها هست.
بله، هست، ولی این جریان باید مدیریت شود. باید بزرگتر و مرشد داشته باشند، وگرنه منحرف میشوند.
- آخر چه نیازی است اين همه مداح داشته باشیم؟
همین الان هم مداح کم است.
- مداح خوب کم است!
بله و مداح خوب هم بدون وجود بزرگتر به دست نمیآید. طی سالهای گذشته از این تعداد زیاد مداحان که بدون راهنما و مرشد بودند، ضربه هم خوردهایم، اما الان اوضاع نسبت به چند سال اخیر خیلی بهتر شده است. نسبت به اوایل دهه80 که موجی از مداحهای جوان وارد این عرصه شدند، چون جوان الان دیگر هر چیزی را قبول نمیکند. رشد فکری بیشتر شده است. مستمع الان هر حرفی را از من قبول نمیکند، برای همین من باید خودم را بکشم بالا. چطوری؟ باید بروم یاد بگیرم، پیش استادان زانو بزنم. رهبری هم این را گفتند. فرمودند مداحی یک هنر است و باید آموخته شود.
- اصالت مجلس به وعظ و سخنرانی است یا روضه و سینهزنی؟
ما همه طور مجلسی داریم. سخنرانمحور مثل شیخ حسین انصاریان. مداحمحور مثل خیلی از مداحان....
- سوال من این است كه از سینهزنی هم چیزی گير جوانان مي آيد؟
شاید جوان برای حاج محمود کریمی به هيئت بیاید، ولی وقتی وارد میشود هم نماز جماعت است، هم از سخنران استفاده میکند، هم روضه گوش میدهد و آخرش هم که سینهزنی است.
- یعنی میشود گفت که سینهزنی و شور گرفتن، یکجورهایی نقش انگیزه را برای جوانان دارد.
وقتی شما جلسه خوبی بروید. جلسه شما را مدیریت میکند. واعظ خوب، روضه خوب و سینهزنی و شور عاشورایی هم دارد.
- این روند مداحیای که داریم قرار است چطور جلو برود؟ از سنتی و پاپ هم جلوتر میرویم؟ این روی موج سلیقه جوانها سوار شدن تا کجا ادامه خواهد داشت؟
الان برخی جلسات هست که فقط سبکمحور است؛ یعنی در یک شب پنج تا سبک شور را پشت سر هم میخوانند. ما سعی کردهایم اینطوری نباشیم و اصالت را حفظ کنیم. حالا هر اسمي میخواهید رويش بگذارید.
- اما واقعیت این است که سبکها عوض شده. در واقع محتوا همان است، اما بستهبندی بهروز شده.
خب دین هم بهروز است. ما باید با روز جلو برویم. خیلی از جلساتی که الان پاپ گفته میشود، من موافقش نیستم. هنوز توی هيئتهای قدیمی نوحه ایستاده خوانده نمیشود.
- فکر میکنید سبک جدیدتری بیاید؟
من چندان با این اسمها و سبکها موافق نیستم و نباید دیگر از این جلوتر برویم که فلان سبک موسیقی جدید هم بیاید توی نوحهخوانی. این دستگاه، بالاسر دارد، اینطوری منحرف نمیشود. انحرافات کمی هست که خیلی نسبت به حجم کل این دستگاه کم است. اصلا چرا باید به جایی برسیم که من بشوم پاپخوان و نسل بعدی من بشود رپخوان؟ نباید اینطور بشود.
منبع:همشهري جوان
نظر شما