26 مرداد ماه وقتی یکی ازساکنان برجی مسکونی درشمال تهران، به انباری آپارتمان خود رفت، با کیسه مشکی رنگی روبرو شد که در کف انباری او رها شده بود.
صاحبخانه با گشودن کیسه، برای لحظهای مات و مبهوت ماند،2اسلحه کمری،3 گاز اشک آور، 2 کلاه مشکی کاموایی، 2جلیقه ضد گلوله، دهها دستبند پلاستیکی، باتوم و دستکشهای پلاستیکی تنها تعدادی از تجهیزاتی بود که در داخل کیسه سیاه رنگ قرار داشت.
با گزارش موضوع به پلیس، عملیات ویژهای برای یافتن مالک ناشناس کیسه سیاه کلید خورد. در حالی که به نظر می رسید مالک این تجهیزات، دست به سرقت مسلحانهای زده و یا قصد سرقت داشته، گروه ویژهای از کارآگاهان اداره یکم آگاهی - مبارزه با سرقت مسلحانه - در عملیاتی مخفیانه به بررسیهای تخصصی پلیسی درباره ساکنان برج دست زدند.
در جریان این تحقیقات پسر معتاد یکی از همسایهها به عنوان اصلیترین مظنون پرونده مرموز شناخته شد، اما بهرغم انکارهای او، هنگامی که آثار انگشت و موهایی که متعلق به متهم بود و در تحقیقات تیم تشخیص هویت آگاهی ازصحنه کشف کیسه بدست آمده، شکی باقی نماند که کیسه متعلق به این مرد جوان است، به این ترتیب وی تحت بازجوییهای دقیق پلیسی قرار گرفت.
سرهنگ کارآگاه سعید لیراوی معاون جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ روزگذشته با اعلام این خبر گفت :وقتی مرد جوان با وجود شواهد غیرقابل انکار تحت بازجویی های فنی و روانشناسانه پلیسی قرار گرفت، چارهای جز اعتراف نداشت.
او در جریان بازجویی ها گفت: مدتی بود که به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بودم، بیکاری باعث شده بود نتوانم خرج موادم را تامین کنم، در حالی که با مشکلات مالی روبرو شده بودم، به فکر سرقت از یک صرافی در مرکز شهر افتادم.
از آنجا که برای ارتکاب سرقت احتیاج به همدست داشتم، موضوع را با دوستم، که اوهم معتاد به موادمخدربود، درمیان گذاشتم و با خرید تجهیزات کامل تصمیممان برای سرقتی کاملا حرفهای جدی شد.
سرقت جلوی چشمان یک دزد
وقتی تمام تجهیزات برای ارتکاب سرقت آماده شد، برای بهدست آوردن اطلاعاتی برای انجام نقشهمان، به مدت چند روز صرافی را تحت نظر قرار دادیم،اما درست همان روزی که فردایش قصد سرقت داشتیم، در کمال ناباوری چند سارق مسلح نقابدار در جلوی چشمانمان وارد صرافی شده و پس از سرقت، از آنجا فرار کردند.
با فرار سارقان، پلیس منطقه را به محاصره درآورد، من که با دیدن این صحنه بدجوری خودم را باخته بودم پس از بازگشت به خانه، دراولین اقدام اسلحهها و دیگر تجهیزات را درکیسهای ریختم و در حالی که از بدشانسی خودم، بدجوری حالم گرفته بود تصمیم گرفتم آنها را نابود کنم.
بنابراین آنها را در انباری همسایه گذاشتم تا بعدا بردارم، اما از بخت بد، همسایه که سالی یکبار هم به آنجا سر نمی زد به آنجا رفت و ماجرای نقشه ناکاممان لو رفت.
معاون جنایی پایتخت دراین باره به خبرنگار همشهری گفت: پس از اعترافات این متهم، همدست وی نیز در محاصره پلیس قرار گرفت.
سرهنگ لیروای با احتمال اینکه متهمان با داشتن این تجهیزات کامل، دست به سرقت هایی زده باشند که قصد انکار آن را دارند از شهروندان خواست درصورتی که در دام 2 سارق نقابدار با مشخصات ظاهری سارقان دستگیر شده افتادهاند،به اداره یکم آگاهی تهران بزرگ مراجعه کنند.