ساعت 5 بامداد صدای شلیک گلوله، سکوت صبحگاهی خیابان میرزای شیرازی را شکست.
شلیک گلوله پس از آن رخ داده بود که مأموران پلیس گشت کلانتری 105(سنائی) به 2 مرد مرموز مشکوک شده و به آنها دستور ایست داده بودند، اما آنها بدون توجه به دستور پلیس به سرعت اقدام به فرار کرده بودند.
با فرار این 2 مرد، عملیات پلیسی برای تعقیب آنها آغاز شد و منطقه در محاصره قرار گرفت، ولی لحظاتی بعد هنگامی که یکی از مأموران به چند قدمی مردان مرموز رسید، یکی از آنان ناگهان قمهای را که در لباسش مخفی کرده بود بیرون کشیده و با قراردادن آن بر روی گلوی مامور پلیس اقدام به تهدید کرد.
در این هنگام مأمور پلیس که با تهدید روبهرو شده بود برای دفاع از خود اقدام به شلیک کرد که بر اثر آن گوش مرد مرموز هدف قرار گرفت و سرانجام وی تسلیم شد، اما در همین فاصله همدستش متواری شد.
کمربند جادویی جیمزباند
با انتقال متهم به کلانتری 105 وی تحت بازرسی بدنی قرار گرفت و هنگامی که مأموران با کمربند عجیب وی که دهها کلید و تجهیزات پیشرفته برای گشودن گاوصندوق از آن آویزان بود روبهرو شدند، احتمال دادند که وی یک سارق شبرو باشد که یا قصد سرقت داشته یا آنکه سرقتی را رقم زده است.
لحظاتی بعد وقتی که از جورابهای این مرد، 11 میلیون تومان چک مسافرتی و مقدار زیادی اسکناسهای خارجی وایرانی کشف کردند، فرضیه سرقت قوت گرفت.
با مشخص شدن این موضوع، کارآگاهان پلیس به بازجویی از این مرد دست زدند و در این هنگام بود که وی مجبور به اعتراف شد.
سارق شبرو در توضیح ماجرا گفت: من و دوستم سارقان حرفهای وسابقه دار هستیم که پس از طراحی نقشه سرقت از شرکتها، دست به سرقتهای میلیونی از گاوصندوق آنها میزدیم، شب گذشته نیز ساعت 23 به قصد سرقت وارد شرکت بزرگی در حوالی میدان ولیعصر شده و با استفاده از تجهیزاتی که با خود به آنجا برده بودیم، در گاوصندوق را گشودیم و دست به سرقت زدیم، اما وقتی در حال بازگشت به مخفیگاهمان بودیم، پلیس سر رسید و به رفتارهای ما مشکوک شد.