خجالتي بودن برخي از كودكان ممكن است دلايل ژنتيك يا محيطي داشته باشد. خجالتي بودن كودك اگر بسيار شديد نباشد و ارتباطات اجتماعي او را به كلي مختل نكرده باشند، لزوما نگرانكنده نيست.
در عين حال لازم است والدين به كودكان خجالتيشان كمك كنند تا بياموزند چطور با راحتي با ديگران ارتباط برقرار كنند تا آينده تحصيلي و شغليشان به خطر نيفتد و شبكهاي از دوستان و آشنايان را براي خودشان ايجاد كنند كه بتواند براي حمايت آنان را فرا بخوانند.
اين نكات را براي كمك به كودك خجالتيتان در نظر داشته باشيد
- انتظارات خودتان از كودكتان را وارسی کنید
لازم نیست کودک شما هميشه در مهمانیها باشد، به کاپیتانی تیم فوتبال برسد یا محبوبترین کودک در مدرسه باشد. در عوض هدف والدین با این باشد که کودکانشان شادمان باشند و بتوانند هنگامیکه میخواهند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
بنابراین اگر کودکتان ترجیح میدهد بهآرامی بهتنهایی یا به یکی دو نفر دیگر بازی کند یا از گردهماییهای اجتماعی بسیار بزرگ پرهیز میکند، درصورتیکه احساس شادمانی دارد و کارکرد تحصیلی و اجتماعی خوبی دارد و احساس خوبی نسبت به خودش دارد، مشکلی وجود ندارد.
فقط هنگامی این خصوصیات مشکلساز شمرده میشوند، كه باعث محدود شدن کودک شوند و یا او را اندوهگین کنند یا باعث شوند کودک احساس بدی نسبت به خودش پیدا کند.
- بهطور زودرس مداخله کنید
خجالتی بودن بهندرت در دوران بزرگسالی رخ میدهد، گرچه تجربیات زندگی ممکن است باعث شوند که فرد خجالتیتر یا منزویتر شود. اگر بزرگسالی را میبینید که اضطراب اجتماعی دارد، بهاحتمال بسیار زیاد او در دوران کودکی هم اضطراب اجتماعی داشته است.
به اين دليل بايد از سنین پايين مراقبت کودکان خجالتی باشیم و بهآرامی به آنان بقبولانیم در فعالیتهای اجتماعی بیشتری شرکت کنند، به یک تیم ورزشی بپیوندند یا به دوستی زنگ بزنند.
بهتر است والدین زمان تماشای تلویزیون و نشستن پشت کامپیوتر را محدود کنند، تا کودکان بیاموزند با دیگران بهصورت رودررو ارتباط برقرار کنند. حتی فرستادن بچههای کوچک به کودکستان میتوانند به جلوگیری از بروز اضطراب اجتماعی در آینده کمک کند.
رفتن به کودکستان به کودکان کمک میکند تا دریابند که میتوانند با افراد دیگر رابطه برقرار كنند و اينكه حتی اگر در یک روز اتفاق بدی بیفتد، در روز بعدی اوضاع بهخوبی پیش خواهد رفت.
- بگذارید کودک خودش پيشرفت كند
اگر قدم اول برای مقابله با خجالتی بودن کودکان ترتیب دادن وقت بازی با یک کودک دیگر باشد، قدم دوم این نیست که همه همکلاسیهایش را برای غافلگیر کردن او به مهمانی در خانه دعوت کنید.
والدین نباید این کودکان را بهاصطلاح یکدفعه درون آب بیندازند، بلکه باید به آنان کمک کنند که خودشان وارد آب شوند. باید موقعیتهای سادهتر و بیشتری برای این به اصطلاح «تر شدن» را فراهم آورید، بهطوریکه کودک امکان تجربه محیطهای اجتماعی را به دست آورد و دریابد که آنها لزوماً تهدیدکننده نیستند.
والدین میتوانند فعالیتهای اجتماعی کودک را یک نظام پاداشدهي مرتبط کنند، برای مثال بگويندد که اگر او دوستش را به خانه دعوت کرد، به او در درست کردن پیتزا کمک کنند، یا اگر کودک در شیرینی فروشی بدون کمک بتواند شیرینی سفارش دهد، اجازه انتخاب یک دسر را به او بدهید. اگر برای مثال به کودکتان بگویید که کافی است برای نیم ساعت در مهمانی تولد دوستش حاضر شود، ممکن است احساس ایمنی بیشتری کند. کودکتان با گذشت زمان بهتر میشود
کودکان با افزایش سن معمولاً یاد میگیرند که چطور با موقعیتهای گوناگون کنار بیایند و موقعیت اجتماعی و حرفهایشان را بيابند خوشبختانه زمان و تجربه تأثیر زیادی بهجای میگذارد. هنگامی کودکان به دوران دانشگاه میرسند، ممکن است برای نخستین بار با دانشجویان دیگری مواجه شوند که با آنان علائق مشابهی دارند. هنگامی هم که به دنیای کاری وارد میشوند، ممکن است حرفههایی مستقلتر را در پیش گیرند.
هدف این نیست که کودک را مجبور کنیم که شغلی با ارتباطات اجتماعی زیاد مثلا مأمور فروش بدل شود، هدف این است که او جایگاه خودش را پیدا کند. اگر جایگاه شغلی که او در آن احساس راحتی میکند، حساب دار بودن یا شغلی دانشگاهی در یک آزمایشگاه باشد، مشکلی وجود ندارد.
- کمک بگیرید
گاهی لازم است از کمک متخصصان استفاده کرد. برای مثال شرکت در دوره رفتاردرمانی شناختی به افراد میآموزد تا چگونه با الگوهای فکری منفیشان مقابله کنند. در این دورهها، افراد شرکتکننده باید تکالیفی را به انجام برسانند، برای مثال پرسیدن سؤال در کلاس یا دعوت دوستی برای قهوه خوردن تا بتوانند الگوهای رفتاری درست را بیاموزند.
Huffington Post
- برای اطلاع از تازهترین رخدادهاي ایران و جهان و دستيابي به اطلاعات كاربردي پسزمينهاي (چانك) به کانال رسمي همشهري آنلاين در تلگرام بپیوندید.
نظر شما