به این ترتیب انسان مومن، در آغاز و پیش از انجام هرگونه رفتار و برخورد با این ماه، در تب و تاب به دست آوردن آگاهى از چیستى ماه رمضان و کسب معرفت لازم درباره مقام، موقعیت و جایگاه آن است.
آن گونه که امام زینالعابدین(ع) این آگاهى و معرفت را ملتمسانه از پروردگارش طلب مىکند:«خدایا بر محمد و آل او درود فرست و شناخت فضیلت ماه رمضان و بزرگداشت حرمتش را به ما الهام فرما.»
شناخت ماه مبارک رمضان، تعیینکننده نحوه برخورد با آن، پىبردن به ماهیت و موقعیت ماه رمضان و آگاهى از چیستى آن است. در پرتو شناسایىِ موقعیت و جایگاه ماه خدا است که انسان مومن هنگام حلول و تشریف فرمایى آن، مىتواند استقبال شایستهای از آن به عمل آورد.
در حقیقت با این شناسایى و شناخت راه چگونگى برخورد با این ماه و نوع رفتار با آن هموار مىشود. در این خصوص، این گزارش انس بن مالک شنیدنى است: هنگامى که ماه رمضان فرا مىرسید پیامبر (ص) مىفرمود: «منزه است خدا، بنگرید که به استقبال چه مىروید و چه به شما روى میآورد و این جمله را سه بار تکرار میفرمود.»
در سایه این شناخت و شناسایى است که نقش بىبدیل، تاثیر شگرف و آثار و فواید ارجمند آن هویدا مىشود و تلاش و تقلاى انسان مومن براى شرفیابى به محضر آن، رعایت وظایف و آداب، بهرهمندى از برکات و کوشش براى نگهدارى و از دست نرفتن لحظات و ساعت آن را بر مىانگیزد.
چنانچه در روایت ابو مسعود انصارى از پیامبر اکرم(ص) مى خوانیم:«اگر بنده، از آنچه در ماه رمضان قرار داده شده آگاهى داشت، با تمام وجود دوست مىداشت که همه سال، ماه رمضان باشد.»
به هر حال برخوردارى از درک درست از ماه مبارک رمضان، زمینه و موجبات به دست آوردن مواهب و برکات الهى و هدایا و عطایاى ربانى در این ماه را فراهم مىکند.ماه رمضان نعمتى بسیار بزرگ و موهبتى بسیار عظیم است که بىتردید هرکس با بهرهمندى درست و شایسته از آن نیکبختى خود را رقم زده، قله سعادت و ظفرمندى را فتح کرده و مدال پر افتخار رستگارى را نصیب خود مىکند؛ نعمتى که از شدت گرانقدرى و ارجمندى نمىتوان براى آن قیمت و بهایى تعیین کرد. از این رو سزاوار است، کسى که از این نعمت بزرگ بهرهمند شد خداوند را شکر فراوان و سپاس بسیار گوید: «اگر آنچه را که در ماه رمضان براى شما قرار داد شده مىدانستید فراوان شکر خدا مىگذاشتید.»
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «نفحتهاى حق، بوهاى خوش الهى، عنایت و رحمتها و دم مبارک خداوندى، اندر این ایام پى درپى میآیند، یعنى در تمام اوقات و در همه ساعات؛ پس اى کسانى که نفحات الهى را طالب هستید این اوقات را که نفحه حق به شما مىرسد با گوش هوش، غنیمت شمرید و این ساعات لطیف و شریف را دریابید.»
شناسایى و شناساندن ماه رمضان
یکى از اوصاف ماه رمضان که در برخى از روایات و ادعیه بدان تصریح شده صفت «مبارک» است، اینک تعدادى از آنها را با هم مرور مىکنیم:
پیامبر(ص) فرمود: «ماه رمضان به سوى شما آمد؛ ماه مبارک؛ ماهى که خداوند روزهاش را بر شما واجب کرده است...»
از امام على (ع) روایت شده که فرمود: روزى رسول خدا (ص) چنین فرمود: مردم، ماه خدا همراه با برکت و رحمت و مغفرت به شما روى آورده است...
در گزارشى از سلمان فارسى آمده است: «رسول خدا (ص) در آخرین روز ماه شعبان براى ما سخنرانى کرد و چنین فرمود: ماه رمضان؛ماهى مبارک؛ ماهى که در آن ماه، شب قدر که از هزار شب برتر است، سایه خود را بر شما گسترده است...»
نیز از رسول خدا (ص) روایت شده که آن حضرت همیشه در شب اول ماه رمضان اینگونه دعا مىخواند:«حمد و سپاس خدایى را که ما را به تو اى ماه مبارک کرامت بخشید...»
از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت در آخرین شب ماه شعبان و در نخستین شب ماه رمضان این دعا را مى خواند: «بارالها! این ماه مبارک را که در آن قرآن، براى راهنمایى مردم، نشانه هدایت و جداکننده حق و باطل فرو فرستاده شد، فرا رسید...»
به هر روی، فراوانى اطلاق عنوان «مبارک» بر ماه رمضان در متون دینى موجب شده این عنوان جزو مشهورترین اوصاف و عناوین این ماه شناخته شود.
معنى برکت و مبارک در لغت و قرآن
علماى لغت واژه «برکت» را به فزونى و رشد همراه با ثبات و دوام معنى کرده اند.
در کتاب لسان العرب به نقل از ابن عباس آمده است: «معنى برکت، فراوانى در هر چیز خیر است».
راغب اصفهانى نیز آن را به معناى ثبوت و استقرار خیر الهى در چیزى مىداند، چنانچه برکه «چیزى شبیه حوض» به جایى که آب در آن مجتمع و مستقر مىشود، گفته مىشود، اما مبارک، به آنچه که در آن خیر فراوان وجود دارد و از او بروز و صدور مییابد اطلاق مىشود.
زجاج مىگوید: «مبارک آن چیزى است که از آن خیر فراوان برآید». راغب نیز مىنویسد:«به آنچه که خیر و فایده الهى در آن ثبوت و استقرار داشته باشد مبارک گفته میشود».
بنابراین، آنچه در آن خیر فراوان و نفع و فایده بسیار، ثبات و قرار داشته و از آن صادر شود، مبارک نامیده مىشود، اما عنوان «با برکت» و «مبارک» در آیات قرآن کریم و در این موارد به کار رفته است:
1) ذات اقدس الهى که خیر محض و برکت ناب است: «تبارک الله رب العالمین»، «فتبارک الله احسن الخالقین».
2) قرآن کریم: «وهذا کتاب انزلناه مبارک»، «وهذا کتاب انزلنا مبارک فاتبعوه...»، «کتاب انزلناه الیه مبارک لیدبروا آیاته...».
3) خانه خدا (کعبه): «ان اول بیت وضع للناس للذى ببکه مبارکا وهدى للعالمین».
4) مسجد الاقصى: «.. الى المسجد الاقصى الذى بارکنا حوله...»
5) شب قدر: «انا انزلناه فى لیله مبارکه...»
6) پیامبران الهى: «وجعلنى مبارکا اینما کنت...»، «وبارکنا علیه وعلى اسحاق...»
7) باران: «ونزلنا من السما ماء مبارکـا...»
راز مبارکى ماه رمضان
بى تردید مبارکى و نامبارکى و سودمندى و زیانبارى هر چیزى که به انسان منتسب مىشود، با حیات آدمى و ابعاد وجودى او رابطهاى تنگاتنگ و گسست ناپذیر داشته و با مصالح و مفاسد حیات و جنبههاى مختلف وجود او ارتباط کامل دارد. به همین علت، براى پى بردن به «مبارکى» ماه رمضان و برکت زایى آن براى انسان، توجه و تامل در نکات زیر ضرورى است:
1ـ حقیقت حیات و گوهر وجود انسان: روشن است که آدمى علاوه بر جنبههاى مادى و زندگى حیوانى از جنبههاى معنوى و زندگى انسانى نیز برخوردار است. این جنبه معنوى و انسانى در پرتو اعطاى وجودى برتر به او بخشیده شده است: «.. ثم انشاناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین»، «فاذا سویته ونفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین».
این وجود برتر و حقیقت فراتر که اساس هستى و گوهر حیات انسان را تشکیل مىدهد همان روح آدمى و جان انسانى است که دیگر موجودات از آن بهرهاى ندارند؛ غیر این جانى که در حیوانات است آدمى را عقل و جانى دیگر است که در صورت نبود این گوهر ارجمند، آدمى از حیات انسانى تهى شده و در ردیف دیگر حیوانات قرار خواهد گرفت.
2ـ نیازمندیها و موجبات حیات انسانى: همان گونه که براى حیات حیوانى و جنبه مادى انسان نیازمندیها و خواستههایى متناسب با آن وجود دارد و در صورت تامین نشدن و پاسخ ندادن به آنها حفظ و بقاى آن ناممکن است، براى حیات انسانى و معنوى نیز نیازها و تمایلاتى وجود دارد که حفظ و بقاى آن تنها در پرتو تامین و برآورده کردن آنها امکان پذیر خواهد بود.
پیداست که نیازمندیها و خواستههاى این دو جنبه وجود و دو بعد حیات انسانى متناسب با تفاوت و اختلاف آنها متفاوت و مختلف خواهد بود؛ تغذیه، رشد، بالندگى و نشاطِ بعد حیوانى و جنبه مادى انسان، به امور مادى و تامین خواستههاى حیوانى وابسته است و از امور مورد نیازِ بعد انسانى بیگانه و بىخبر؛ اما براى تغذیه، فربهى، شادابى و پرورشِ بعد انسانى و جنبه معنوى و روحى انسان موجبات و نیازمندیهاى دیگرى وجود دارد و این گونه نیست که با به دست آوردن عوامل و زمینههاى شادابى، فربهى و آسایش تنى، زمینه تنومندى، رشد، نشاط و آرامش جان نیز فراهم شود.
3ـ هدف ماه رمضان: بنابراین، در خصوص هدف و نقش ماه رمضان براى پرورش، رشد و بالندگى جان و تامین خواستههاى آن باید به سراغ امورى غیر از عوامل تامین کننده نیازهاى تن شتافت.
هدف اساسى و نتیجه نهایى و دستاورد اصلى «روزه» که برجستهترین وظایف مسلمان در ماه مبارک رمضان بوده، تقوا است:«اى کسانى که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده؛ آن گونه که بر آنها که پیش از شما بودند نوشته شد، تا پرهیزکار باشید.»
تقوا که همان نگهدارى، کنترل و مهار تمایلات حیوانى و خواستههاى نفسانى است، یک امر واقعى و عینى است که در سایه روزه و روزهدارى در وجود انسان محقق مىشود.
ماه رمضان با همه آنچه به همراه دارد (و برجستهترین آن روزه است)، در صدد کنترل انسان و مهار تمایلات جسمانى و ایجاد و تقویت روحیه مقاومت در برابر جاذبههاى نفسانى است تا بتواند بعد حقیقى و گوهر اصلى وجود انسان را سرزنده، بالنده، با نشاط و فربه کند؛
تا تو تن را چرب و شیرین مىدهى
گوهر جان را نیابى فربهى
4ـ ارتباط ماه رمضان با حیات حقیقى انسان:انسان براى تامین حیات معنوى خود و تقویت، پرورش و فربهى روح خویش به این ماه الهى نیازمند است.
گرچه این فریضه الهى مانند دیگر فرایض و تکالیف اسلامى تنها با یک بعد وجود انسان سروکار ندارد و فواید و آثار آن به حیات روحى انسان محدود نمىشود و ضمن تامین نیازهاى روحى و درپى داشتن آثار و نتایج معنوى، بهرهها و برکات مادى و دنیوی را هم براى انسان و جامعه به همراه دارد، ولى هدف اصلى و نقش اساسى و تاثیر عمده ماه رمضان به حیات معنوى و روان انسانى مربوط مىشود و آدمى براى بالندگى، رشد و چالاکى به امساک، منع و محدودیتى که ماه رمضان براى بعد حیوانىِ انسان ایجاد مىکند نیازمند است.
این امساک، هرگز به معناى محرومیت و از دست دادن توانایىها و گرفتار ضعف و ناتوانى شدن نیست.«روزه» براى پیشگیرى از محرومیت انسان و ایجاد قدرت کنترل در برابر شهوات نفس و تمایلات تن و برخوردار ساختن جان انسان از گوهرها و کمالات انسانى بسیار لازم و ضرورى است.
چه بسیار افرادى که با رها کردن نفس و تن دادن به شهوات آنى و هوسهاى زودگذر، در حسرت ازدست دادن گوهر انسانیت نشسته و گرفتار اندوهى همیشگى شدهاند: امام على (ع) فرمود: و چه بسا شهوت یک لحظه که مایه اندوه طولانی شود.
باتوجه به نکات چهارگانه فوق، اکنون مىتوان چهره مبارک و سیماى پر خیر و برکت ماه رمضان را مشاهده کرد و به برکتآفرینى آن براى انسان پى برد. البته این چهره زیبا و سیماى نورانى آنگاه قابل مشاهده است که پرده از دیدگان آدمى برداشته شود و غبار تن، حجاب رخسار زیباى جان نشود و خواهشهاى نفسانى، مانع رویت ارتباط میان نیازهاى جان آدمى با حقیقت و ماهیت روحپرورِ ماه رمضان نباشد و نگاه صحیح نسبت به این ماه و رابطه آن با جان انسانى و نیازهاى او بدست آید.
در این صورت لحظه لحظه این ماه و همه آنچه که به همراه دارد، موجب خیر، برکت و مبارکى براى انسانى است که آن را درک کرده و در آستانش بستر افکنده است. چقدر شنیدنى است این گزارش محمد بن مسلم از امام باقر (ع):«خداوند داراى ملائکهاى است که وظیفه آنان استغفار کردن براى روزهداران در هر روز از ماه رمضان تا پایان این ماه است و در هر شب هنگام افطار به روزه داران بشارت مىدهند: اى بندگان خداوند اندکى گرسنگى را چشیدید و بهزودى سیر مىشوید. شما و آنچه که در شماست مبارک شد» (وسائل الشیعه، ج 6، ص 176.).
آرى، اگر روح انسان را بشناسیم و نیازهاى حقیقى او را بدانیم و رابطه بنده با خدا و راز نیازمندى بشر به ارتباط با عالم ملکوت را به درستى بیابیم، نه تنها ماه رمضان را موجب محرومیت و محدودیت نمىدانیم، بلکه آن را موجب توسعه و پیشرفت وجودى و صعود و تکامل انسانى خواهیم دانست.
در این صورت، براى تکامل و تعالى انسان و رسیدن به کوى حق، روزه و ماه رمضان (و امورى که موجب بالندگى و نشاط و قوت جان مىگردد) را لازم و ضرورى خواهیم شمرد؛ چنانکه در این روایت نبوى آمده است:«کسى که خدا را به درستى شناخته و به عظمت او پى برده باشد، دهان خود را از سخن و شکمش را از غذا بازداشته و رنج روزه و عبادت (نماز و شب زنده دارى) را بر خود هموار مىکند» (امالى صدوق، ص 249).