خداوند اجازه داده تا بندگانش با اعتراف به بندگی و استغفار از گناهان و عرضۀ نیازها و گستردن آرزوهایشان، به پیشگاه الهی باریافته و آرامش یابند، و خداوند اجابت همه را و اعطای آنچه را که بالاتر از آمال و آرزوهایشان و بلکه فوق آنچه را که قابل تصور باشد، به بندگانش وعده داده است.کسانی که به استقبال عید فطر میروند، چند گروهند:
الف) گروهی که «روزه» را یک «تکلیف» میشناسند و از این رو، رنج خودداری از خوردنی، آشامیدنی را بر خود هموار کرده، و گمان میبرند که «پیروی» همین است، حال آنکه مراقبت و مواظبت بر اعضا و جوارح خویش نداشتهاند. به همین جهت رشتۀ روزۀ خود را با دروغ و غیبت، گسسته و با تهمت، افترا، ناسزاگویی و آزار، تباه ساختند و در عین حال، خود را سوار بر مرکب راهوار پویندگان راه اطاعت پنداشتند. انگار در روزهای که داشتهاند بر خداوند منت دارند، حال آنکه به خاطر گناهان و نادانیهایی که دارند، نزد صاحبان خردناب، رسوایند.
ب) کسانی که میدانند خداوند در تکالیف، منت و نعمت بزرگی بر آنها ارزانی داشته است و هم، میدانند که روزه به کمال خود نمیرسد مگر با نگهداری اعضا از گناه و نافرمانی. اینها روزه را با سختی و رنج انجام داده، رعایت وظایف اعضا و جوارج خویش را نیز کردهاند؛ اما گاه، در این مورد ناسازگاری کرده، در حال بیم و امید معصیتی هم مرتکب شدهاند. به هر حال اینان آمیزهای از کردارهای نیک و بد را به جای آورده، در «عید» با ترس، خجلت، آزرم و امید حضور مییابند؛ اینانند که خداوند، وعدۀ آمرزش، ثواب، تبدیل بدیهایشان را به نیکی و ایفای پاداش عباداتشان را به بیش از حد انتظارشان داده است.
ج) گروهی که بر حسب عادت، روزه گرفتند و در ماه رمضان نیز همچون ماههای دیگر در غفلت و گناه به سر بردند و هم از روی عادت در مراسم عید حاضر شدند، آنها امیدواران به کار خدا هستند. با، عنایت الهی، حضور در عید شامل آنها شده یا به جهت بزرگداشت کردارهای صالح اهلالله، مورد رحمت و غفران خداوند قرار میگیرند یا به خاطر پلشتی اعمال خود دچار حرمان از رحمت الهی شده، به تبهکاران میپیوندند.
د) کسانی که در ماه رمضان، ندای خدا را با روزه گرفتن و شب زندهداری پاسخ گفته، تمام تلاششان را در جهت مراقبت از فرمانهای الهی به کار بستهاند و به انجام برخی از کارهای نیک دل خوش نکرده وکوشیدند تا همه نیکیها را فراچنگ آورند و همه این اعمال را در حالی به جا آوردند که دلهایشان لرزان بود که مبادا در سپاس این نعمت که مخاطب ندای الهی واقع شدهاند، کوتاهی کرده باشند.
هـ) کسانی که لذت ندای خداوند جل جلاله، رنج گرسنگی و تشنگی را از آنها برداشته، با شوق و سپاس بلکه با وجد و مستی به استقبال آن رفته، در سیر و سلوک در این راه، جدیت و تلاش کردهاند و خطاب پروردگار را در نهانها، لبیک گفته، به نثار جانشان در راه برداشتن پردهها همت گماشته، در راه قرب او، به مراد خویش دست یازیده و به پروردگار خود پیوستهاند. در واقع، زمان پرتوافکنی آثار کردارهای ماه رمضان و بهرهمندی از پاداش عبادتها، روز عید است. پس کسی که در شب عید، مراقبت نیکی از فرامین خدایی کرده، در این شب، کاستیها و کوتاهیهایی که در ماه رمضان داشته، جبران کند و جان خویش را آماده پذیرش عید کند و با بندگان درستکار خدا درآمیزد، امید میرود که خداوند عید او را همانند درستکاران بپذیرد، و از مهرورزیهای خاص ناامید نکند.
عبادت شب عید، بسیار عظیم است. چنان که امام سجاد(ع) به فرزندانش سفارش میفرمود: «این شب کمتر از شب قدر نیست». پس لازم است که انسان، در این شب عزیز جدیت و کوشش به خرج دهد زیرا شب عید، علاوه بر شرافتی که دارد، هنگام دریافت پاداش و پایان کار هم هست، پس تکاپوی بیشتری هم میطلبد.