دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۶ - ۱۰:۳۰
۰ نفر

زهرا رضائیان: ماه مبارک رمضان که ماه مهمانى خدا و ماه نزول قرآن، ماه در بردارنده شب هاى عظیم و مبارک قدر و ماه بهار قرآن است، فرصت بى بدیلى براى پرداختن به قرآن است.

قرآن کتابى است که در تمام شئون انسان؛ از مبدأ و معاد و خلق و ایجاد، در باره فضایل اخلاقى و عمومى‌انسان نظر دارد، قوانین اجتماعى و فردى حاکم بر نوع انسان را به وضوح بیان کرده و هیچ مطلب  کوچک و بزرگی  از نظرش مخفى نمانده است.

متأسفانه باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که هنوز توجه به قرآن در جامعه ما یک امر عمومى‌نشده و قرآن همچنان در مهجوریت است. این کتاب مقدس براى ما به کتابى تبدیل شده که تنها در بعضى اماکن یا مراسم چون سر سفره عقد، مراسم عزا، موقع سفر، اسباب کشى، استخاره و...استفاده مى‌شود؛

در حالى که در حدیثى امام صادق(علیه السلام)فرمودند: «القرآن عهدالله الى خلقه فقد ینبغى للمرء المسلم أن ینظر فى عهده و أن یقرأمنه فى کلّ یوم خمسین آیة؛ قرآن پیمان خداوند با خلقش است. پس شایسته است مسلمان در این پیمان [نامه] نگاه کند و هر روز 50 آیه بخواند.»

مهجوریت قرآن

بدیهى است که سفارش به تلاوت قرآن به جهت درک مفاهیم آن و عمل به آیات الهى است. اگرچه در بعضى موارد به قرآن مراجعه و از آن استفاده مى‌کنیم اما این استفاده تنها به قرائت و یا حفظ آن براى ثواب و پاداش قرائت و حفظ محدود مى‌شود و لذا تأثیرى که باید، از قرآن دریافت نمى‌کنیم و عمده تلاش ما مصروف ظواهر آن از جمله قواعد تجوید و لحن زیبا مى‌شود.

حال آن که قرآن بنابر آیات و احادیث « ریسمان الهى» است، هم چنان که رسول اعظم(ص) فرمودند: «قرآن ریسمان خدا و نور آشکار و شفاى سودمند و نگاه دارنده براى کسى است که به آن تمسک جوید و رهایى است براى کسى که از آن پیروى کند.»

در گامى‌فراتر از این، عده‌اى از ما قرآن را مى‌خوانیم و تا حدودى نیز به معناى آیات توجه مى‌کنیم، اما گویا حقایق آن را باور نداریم و در زندگى خود پیاده نمى‌کنیم و این حقایق از حد شعار و حرف فراتر نمى‌رود.

از این رو به هنگام عمل، طبق آن رفتار نکرده بلکه طبق باورهاى قبلى خود که چیز دیگرى است عمل مى‌کنیم. به عبارت دیگر قرآن برنامه عملى زندگى ما نیست درحالى که قرآن عهدنامه الهى و برنامه عمل انسان است. گاه حتى قدم از این نیز فراتر نهاده و نمى‌گذاریم که قرآن خود حرف بزند. گاهى به قرآن مراجعه مى‌کنیم و با بضاعت‌اندکى که در فهم زبان عربى داریم، هر چه فهمیدیم به قرآن نسبت مى‌دهیم. 

راهکارهاى قرآنى شدن و وظایف ما

به راستى براى قرآنى شدن چه باید کرد؟  به برخی از این راهکارها اشاره می‌کنیم:

1- خواندن قرآن تا آنجا که ممکن است :براى قرآنى شدن و عمل کردن به وظیفه‌اى که در قبال این کتاب الهى داریم ابتدا باید تا مى‌توانیم قرآن تلاوت کنیم «فَاقرو ا ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءانِ؛(مزمل/20) پس به‌اندازه‌اى که براى شما ممکن است از قرآن تلاوت کنید.» قرآن در دو بُعد لفظى و معنوى ویژگى‌هایى منحصر به فردی دارد.

در بُعد لفظى که در آن مقوله زیبایى مطرح است و از آن به فصاحت و بلاغت ـ در حدّ اعجاز ـ تعبیر مى‌شود، به گونه‌اى است که تقلیدناپذیر و انکارناپذیر بوده و کاملا گویاى این است که منبع آن جداى از فکر بشرى و حتى پیامبر(ص)بوده است.

2 - خواندن قرآن با تدبر و ادا کردن حق آن: در کتاب «کنزالعمال» متقی‌هندی به نقل از تورات آمده است که خداوند فرمود: «اى بنده من! آیا از من خجالت نمى‌کشى وقتى نامه یکى از دوستانت به تو مى‌رسد و تو در راه و در حرکتى، به کنارى مى‌روى و به خاطر آن مى‌نشینى و آن را مى‌خوانى و در تک تک حروف آن تفکر و تدبّر مى‌کنى که مبادا مطلبى از آن را از دست بدهى، درحالى که این کتاب من است که من به سوى تو فرستاده ام، ببین چه مطالبى براى تو آورده ام؟ چندبار در آن تکرار کردم که تأمل و درنگ کنى؟ سپس تو از آن رویگردان شدى.‌اى بنده من! آیا من نزد تو از دوستت کمتر و بى مقدارترم؟ دوستت نزد تو مى‌نشیند و تو با تمام رویت به او اقبال مى‌کنى و با تمام وجودت به سخنش گوش مى‌دهى و اگر کسى سخنى بگوید یا شخصى بخواهد تو را از سخن او به خودش مشغول کند به او اشاره مى‌کنى که ساکت شود، در حالى که من به تو رو آورده ام و باتو سخن مى‌گویم و تو با قلبت از من اعراض مى‌کنى و مرا نزد خویش بى ارزش‌تر از دوستت قرار مى‌دهى.»

یکى از روش‌ها براى خواندن قرآن با تأنى،‌ترتیل قرآن است؛ زیرا از مزیت‌هاى‌ترتیل، خواندن قرآن، دقت در معانى آیات و تدبر و تفکر در آن‌هاست. تلاوت با ‌ترتیل، سنتى است که هنگام نزول آیات بر پیامبر(ص) به کار بسته شده: «ورَتَّلنـهُ‌ترتیلا». آرى، تلاوت قرآن صرفاً اصرار بر الفاظ و مخارج حروف و... نیست، بلکه تلاوت حقیقى قرآن، خواندن آیات آن و آگاهى به دقایقش و التزام عملى به مضامین آن است؛ هم چنان که خداوند مى‌فرماید: « کسانى که کتاب [آسمانى] به آنان داده‌ایم و آن را چنان که باید مى‌خوانند، ایشانند که بدان‌ایمان دارند...»(بقره/21)

3-  مس قرآن با طهارت :خداوند در قرآن مى‌فرماید: «لا یَمَسُّهُ اِلاَّالمُطَهَّرون؛(واقعه/79) جز پاک شدگان بر آن دست نزنند.» مراد از طهارت در این آیه شریفه تنها طهارت ظاهرى نیست، بلکه طهارت باطنى و قلبى و ذهنى را نیز شامل مى‌شود.

امام‌خمینى(ره)در برداشتى از این آیه شریفه فرمودند: «چون قلب را از کثافات خالى کرد مهیا براى ذکر خدا و قرائت کتاب خدا شود و تا قذارات و کثافات عالم طبیعت در آن است استفادات از ذکر و قرآن شریف میسور نشود،... پس از آن که دل را براى ذکر خدا و قرآن شریف مهیا نمود آیات توحید و اذکار شریفه توحید و تنزیه را با حضور قلب و حال طهارت تلقین قلب کند، به این معنى که قلب را چون طفلى فرض کند که زبان ندارد و مى‌خواهد او را به زبان آورد، چنانچه آنجا یک کلمه را تکرار کند و به دهان طفل گذارد تا او یاد بگیرد. همین طور کلمه توحید را با طمأنینه و حضور قلب باید انسان تلقین قلب کند و به دل بخواند تا زبان قلب باز شود.»

4 - ایمان آوردن به حقیقت، راستى و درستى قرآن :آنچه زمینه‌ایمان به قرآن و حقیقت اسلام را در دل و جان انسان‌ها فراهم مى‌کند، شناخت قرآن است.

انسان چیزى را باور مى‌کند که به درستى آن واقف شود، هم چنان که خداوند در قرآن مى‌فرماید: «‌اى کسانى که‌ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبر او و کتابى که بر پیامبرش فرو فرستاد و کتاب‌هایى که قبلا نازل کرده، بگروید و هر کس به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز بازپسین کفر ورزد، در حقیقت سخت دچار گمراهى شده است.»(نساء/136)

امام على(ع) نیز در این زمینه فرموده‌اند: «همانا خداوند بزرگ کتابى هدایتگر فرستاد. نیکى و بدى و خیر و شر را آشکارا در آن بیان فرمود. پس راه نیکى در پیش گیرید که هدایت شوید و از شر و بدى پرهیز کنید تا در راه راست قرار گیرید.»

5- پیروى از فرمان‌هاى قرآن :خداوند در قرآن شریف، پیروان خود را خوش فرجام و رستگار معرفى کرده است: «فَالَّذینَ ءامَنوا بِهِ وعَزَّروهُ ونَصَروهُ واتَّبَعوا النّورَ الَّذى اُنزِلَ مَعَهُ اُولئکَ هُمُ المُفلِحون؛(اعراف/157) آنان که به پیامبر(ص)‌ایمان آوردند و حمایتش کردند و از نورى که به او نازل شده (قرآن) پیروى کردند، آنان رستگارانند.»(اعراف/157)

رستگاران همان‌هایى هستند که  با پیروى از دستورهاى قرآن و پرهیزگارى، خود را مورد رحمت خداوند قرار داده‌اند. امام على(ع)در مقام امر به پیروى از قرآن فرمودند: «بر شما باد عمل کردن به قرآن که ریسمان محکم الهى و نور آشکار و درمانى سودمند است که تشنگى را فرو نشاند، نگهدارنده کسى است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد، کجى ندارد تا راست شود و گرایش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود و تکرار و شنیدن پیاپى آیاتش کهنه اش نمى‌سازد و گوش از شنیدن آن خسته نمى‌شود. کسى که با قرآن سخن بگوید راست گفته و هر کس بدان عمل کند، پیشتاز است.»

6-  امام قرار دادن قرآن در زندگى: خداوند قرآن را میزان سنجش قرار داده و فرموده است: «..وهـذا کِتـبٌ مُصَدِّقٌ لِسانـًا عَرَبیـًّا لِیُنذِرَ الَّذینَ ظَـلَموا وبُشرى لِلمُحسِنین؛(احقاف/12) و این (قرآن) کتابى است به زبان عربى که تصدیق کننده [آن]است تا کسانى را که ستم کرده‌اند، بیم دهد و براى نیکوکاران بشارتى باشد.»

امام على(ع) در خطبه‌اى در شهر کوفه بهترین بنده خدا و الگوى انسان کامل را معرفى فرمودند. در بخشى از این خطبه آمده است: «و اختیار خود را به قرآن سپرده و قرآن را امام و پیشواى خود قرار داده است؛ هرجا که قرآن بار‌اندازد، فرود ‌آید و هرجا که قرآن جاى گیرد، مسکن گزیند.»

امام و پیشوا قرار دادن قرآن در تمام مراحل زندگى یعنى این که خود را بر قرآن عرضه کنیم و آن را میزان سنجش خود قرار دهیم همچون مأمومى‌که با امام جماعت نماز مى‌خواند. امام خمینى(ره) در «آداب الصلوه» در این‌باره مى‌فرماید: «وظیفه سالک الى الله آن است که خود را به قرآن شریف عرضه دارد و چنانچه میزان در تشخیص صحت و عدم صحت و اعتبار و عدم اعتبار حدیث آن است که آن را به کتاب خدا عرضه دارند و آنچه مخالف آن باشد باطل و زخرف شمارند... و هم چنین جمیع معارف و احوال قلوب و اعمال باطن و ظاهر خود را باید با کتاب خدا تطبیق کند و عرضه دارد تا به حقیقت قرآن متحقق گردد و قرآن صورت باطنى او شود.»

کد خبر 31670

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز