پترائوس در گزارش خود که در کنگره قرائت شد، همچنان بر اقدام بلند مدت و کاهش حداقل نیروها اصرار کرد.
این گزارش با هوشمندی در فضایی که نئو محافظه کاران از پیش برای آن مهیا کرده بودند ارائه شد. اولین مرحله از روند ایجاد فضای لازم،مربوط به پخش تیزرهای تبلیغاتی تلویزیونی با مضمون میهن پرستی درروزهای اخیر بود.
این تیزرها با بودجهای بالغ بر 15 میلیون دلار تولید شده بودند و هزینه آن توسط گروه لابی اری فلچر سخنگوی سابق دولت تامین شده بود. در مرحله دوم نهایت اقدامات امنیتی به عمل آمد و هر گونه مصاحبه مطبوعاتی در مورد این قضیه ممنوع اعلام شد و در مرحله آخر پترائوس با لباسی مملو از مدالهای نظامیدر مقابل خبرنگاران و عکاسان ظاهر شد و بیش از آنکه یک ژنرال «ارتشی» باشد یک ژنرال «هالیوودی» بود.
او در مجموع گزارش خود به این نکات اشاره داشت که اهداف نظامیدر این مدت تامین شدهاند، اما حل مشکلات عراق نیازمند یک تلاش بلند مدت است و خروج سریع از عراق تبعات فراوانی خواهد داشت و در یک جمله معتقد بودکه نمایش بایستی ادامه یابد.
متن گزارش او کاملا قابل پیش بینی بود. او که نمودارها و آمار فراوانی را طی قرائت این گزارش ارائه میکرد، شرح داد که چگونه نیروهای ائتلافی و عراقی ضربات مهلکی به نیروهای القاعده در عراق وارد کردهاند یا اینکه عملیات مداوم آنها به کاهش خشونتهای قومیدر عراق کمک کرده است.
وی تاکید کرد اوضاع در استان انبار به خوبی پیش میرود و شرایط کلی امنیتی در کل عراق رو به بهبود است ولی در عین حال خاطر نشان کرد که کاهش شدید نیروهای آمریکایی عواقب جبرانناپذیری خواهد داشت.
آنچه ژنرال پترائوس باوجود برخورداری از حمایت دیپماتیک رایان کروکر –سفیر آمریکا در عراق –بیان نکرد، این بود که آمار او نمیتوانست چندان دقیق باشد.
برای مثال او مدعی بود که میزان خشونتها کاهش یافته است ولی در نمودارهایی که ارائه کرد نشانی از قتل شیعیان یا سنیها نبود و آمار دیگری که توسط موسسات خصوصی تهیه شده است به مراتب دقیقتر و وسیعتر از آمار گزارش پترائوس است.
ولی آیا واقعا ما بایستی چیزی به جز این را انتظار میداشتیم ؟قطعا فردی چون پترائوس،از راهبرد شخصی و منافع مدیر خود، جورج بوش، حمایت خواهد کرد، هر چند یک گروه ضد جنگ چپ گرا در آگهی تمام صفحه خود در چند روزنامه از عبارت«ژنرال به ما خیانت کرد» استفاده کند و در واقع عنوان کند که پترائوس سگ فرمانبردار بوش است.
از سوی دیگر در آماری که اخیرا توسط مؤسسه گالوپ منتشر شده است 53 درصد از افراد نظر سنجی شده، پترائوس را در واقع بیان کننده نظرات و پیامهای بوش میدانند و تنها 40 درصد او را فردی مستقل دانستهاند.
بی دلیل نیست که رسانههای آمریکایی این گزارش را با گزارش کالین پاول وزیر امور خارجه آمریکا در سازمان ملل در فوریه 2003 در توجیه جنگ عراق مقایسه میکنند و البته این دقیقا پیش از آغاز جنگ عراق بود.
پترائوس در آغاز سخنان خود اشاره داشت که خود او این گزارش را نوشته است و همین تاکید او در ابتدای صحبتهایش نشان میدهد که تا چه حد فضای عمومیبرای او پر تنش بوده است.
باوجود تمام پیش بینیهای منطقی که برای این گزارش صورت گرفته بود این امید وجود داشت که پترائوس حداقل خواهان یک تغییر کلی در سیاستهای فعلی شود و به عبارتی آمریکا را از باتلاقی که در عراق گرفتارش شده است بیرون بکشد.
حتی قبل ازاینکه او دهانش را باز کند این امیدواری هم از بین رفته بود، چرا که نمایندگان دمکرات و جمهوری خواه قبل از پترائوس بی پرده در مورد مواضع خود در مورد آینده نیروهای آمریکایی در عراق صحبت کردند و حتی یکی از نمایندگان جمهوریخواه اشاره داشت که ژنرال پترائوس فرد مناسبی برای فرماندهی در عراق است اما 3سال دیر به این سمت رسیده است و در حال حاضر به 250 هزار نفر نیروی تازه احتیاج دارد.
از سویی دمکراتها تصمیم گرفتند تا از تنها نکته مثبت این گزارش برای حامیان عقب نشینی نیروهای آمریکایی به سود خود بهره برداری کنند و این مربوط به کاهش 30 هزار نفری نیروهای آمریکایی تا تابستان 2008 میشد و بدین ترتیب میزان نیروها در عراق به میزانی میرسید که قبل از انجام طرح افزایش نیروها در عراق برای تامین امنیت چنداستان این کشور صورت گرفته بود.
از طرفی، این گزارش در ششمین سالگرد 11 سپتامبر ارائه شد و انتخاب این زمان از سوی کاخ سفید و شخص جورج بوش کاملا آگاهانه بود؛ چرا که او میدانسته قطعا هر سناتوری در سخنانش در این روز به حادثه 11 سپتامبر اشاره خواهد کرد و بنابراین به طور غیر مستقیم میتواند به مرتبط کردن شرایط روز عراق و این حادثه تروریستی در ذهن مردم کمک کند.
هرچند هنوز هم هیچگونه مدرک مستدلی در این زمینه وجود ندارد، ولی شاید این رایان کروکر بود که در حرفهای خود به یک واقعیت کتمان ناپذیر اشاره کرد و گفت: شما ناامید شده اید. مردم آمریکا ناامید شدهاند و من هم هرروزی را که در عراق سپری میکنم، بیشتر ناامید میشوم.
منبع: اشپیگل