روزهای خاک گرفته را فراموش کردهایم و غرق در دنیای کوچک خود روز و شب میگذرانیم. به قرار آیین اسلامی و رفتار مسلمانی از حلول رمضان هر سال روزه میگیریم و پایان ماه روزه به جشن میرسیم. هر سال و هر سال این روال را ادامه میدهیم.
هر سال رمضان در برگهای تقویم جلوه میکند و بعد هم کهنه میشود تا سالی دیگر. در مرور این تقویمهای کهنه آنچه یکسان است و همواره به وجودش ادامه داده، زندگی است و رسم و آیین و مذهب و آنچه که تغییر یافته روال روزمرگیها است که در کهنگی انبار جا خوش کردهاند.
بیبهانه سراغ روزهای دور رفتیم. قرار ثابتمان طول رمضان و روزهداری بوده و البته به این بهانه اخبار چند ماه مانده به آغاز دهه50 را هم مرور کردیم. اخباری که حالا با گذر زمان، مرورشان جنبه خبری ندارد و صرفا گردگیری دلنشین تقویم کهنه را میماند. اخباری از زندگی، از مردم و از روزهای دور.
10 آبانماه 1349 مصادف با اول ماه رمضان 1390 هجری قمری. این یعنی اینکه ایرانیها روزهای ماه مبارک را آغاز کردهاند.
مهمترین خبر دومین روز ماه رمضان افزایش نرخ تلفن است و افتتاح درمانگاه شماره6 تامین اجتماعی در محله خزانه تهران که اورژانس 24ساعته دارد. روزهای آغازین ماه رمضان 1390 هجری قمری برای آنهایی که رمضان را فرصتی برای کسب فیض میدانستند هم با یک آگهی، خاطرهانگیز شده بود؛ دورههای تجوید، تعلیم و تلاوت قرآن کریم از سوی مؤسسه خیریه تحقیقاتی، تعلیماتی، علمی و دینی حسینیه ارشاد برای خیلیها سبب خیر شده بود.
عدد و رقمهای خاک گرفته
آبان ماه از نیمه گذشته و کمتر از 5 ماه دیگر دهه 40 برای ایرانیها خاطره میشود. خبرسازان روزهای کمرکش آبان، شهربازیها و شهرداریها هستند. البته مرکز آمار هم رئوس برنامههایش برای آغاز سرشماری سال 1350 را اعلام کرده است.
شهربانی حسابی عابران پیاده را کلافه کرده و دستور داده هر عابری که از خطکشی عابر پیاده عبور نکند باید 50 ریال جریمه بپردازد. این مبلغ در سال 1349 رقم بسیار بالایی در جریمه به شمار میآمده است. شهردار وقت تهران هم اعلام کرد تهرانیها بابت عوارض نوسازی 100میلیون تومان پول به شهرداری پرداختهاند.
در همان روزها بود که «محمد بلوری» سلسله گزارشهای بیماران روانی را برای روزنامه کیهان نوشت. در بخشی از گزارش بلوری و به نقل از معاون سازمان پزشکی قانونی آمده است «برای هر 5 بیمار روانی یک تخت در ایران وجود دارد». در صفحات ورزشی آن روز روزنامهها هم خبر انتخاب «ایگورنهتو» مربی روسی به سمت سرمربیگری تیم فوتبال ایران چاپ شد.
در همین روزها «علی گرامی» با دو پای مصنوعی مسیر اندیمشک تا تهران را رکاب زده بود و خبر این کارش نقل محافل بود. ماجرای دعوای مسئولان وزارت منابع طبیعی و شهرداری بر سر زغال سنگ، روزهداران را شوکه کرد.
قیمت توافقی خرید زغال با قیمت تحویل آن به مشتریان تفاوت زیادی داشت و این در حالی بود که بهرغم رواج وسایل گازی و برقی سالانه 100هزار تن ذغال سنگ در ایران میسوخت. تصویب طرح حریم 10 کیلومتری شهر تهران بر اساس طرح جامع شهرداری و ربوده شدن هواپیمای «داکوتا» دو موتوره ایران با 13 مسافر در مسیر دوبی - بندر عباس و فرود آن در عراق از جمله بحثهای داغ آن روزها میان مردم بود. آبان ماه تا آخرین روز خود 48 ساعت فاصله داشت که اولین برف شمیران را سفیدپوش کرد. ژنرال دوگل درگذشت و اروپا در ماتم فرو رفته بود.
«این ماه مبارک»
حتما شما هم دیدهاید افرادی را که در ایام رمضان بهانهای مییابند تا در منابع دینی غور کنند و بحثهای دینی را جدیتر پیگیری کنند. در روزهای دور هم چنین وضعیتی وجود داشت و اهل کتاب و ژرفاندیشان از مکاشفه مسائل دینی بهرهمند میشدند. یکی از بهانههای این مکاشفهها صفحه ویژه روزنامه کیهان به مناسبت این ایام بود.
این صفحه که با سرکلیشه «این ماه مبارک» به چاپ میرسید، هر روز با پیش کشیدن بحثهای جدی در باب فلسفه رمضان، ایام قدر و شبهای ضربت امیرالمؤمنین، طرفداران خاص خودش را پیدا کرده بود.
شاید خاطرهانگیز باشد دانستن اینکه در این صفحه برنامه منبر وعاظ تهرانی هم به صورت روزانه به چاپ میرسید تا علاقهمندان بتوانند در این سخنرانیها شرکت کنند. برنامه یکی از روزها از این قرار است: «حجتالاسلام هاشمینژاد – مسجد امام حسین» «شیخ علی دوانی – ظهر مسجد امیرالمؤمنین امیرآباد و شبها بعد از اذان مغرب مسجد شفا در جاده شمیران».«آقای ناطق نوری بعد از نماز مغرب در مسجد پاچنار خیابان خیام»، «دکتر جواد باهنر ظهرها مسجد هدایت در خیابان اسلامبول و شبها مسجد الجواد در خیابان مفتح (روزولت سابق)».
داد «بازار»
«احداث یک چهارراه ارتباطی، چند پارکینگ و توقفگاه تا چند ماه آینده آغاز میشود». این دستورالعمل شورای عالی شهرسازی برای اصلاح وضعیت بازار تهران بود. طرح اصلاح وضعیت بازار تهران در حالی خبرساز شد که بسیاری از بازاریان از انجام تعمیرات طولانیمدت در بازار ابراز نگرانی کرده بودند.
اولین روز آذر سال1349 اولین سرای سالمندان ایران در پل رومی تهران با 7هزار متر مربع مساحت، 32 اتاق تک نفره و 6 اتاق مسکونی 2 نفره افتتاح شد. آن روز روزنامهها برای شهروندان توضیح دادند که بر اساس آمار رسمی سال1345، ایران 25 میلیون نفر جمعیت دارد و از این میان 6 درصد آنها بالای 60 سال سن دارند. با این حال مردم به این اقدام اعتراض داشتند و این موضوع تا آنجا پیش رفت که وعاظ مساجد آن شبها بارها و بارها از کرامت احترام به والدین برای روزهداران سخن گفتند.
فطریه برای آوارگان پاکستانی
در روزهای پایانی رمضان 1390 هجری چند اتفاق مهم رخ داد که دهان به دهان میان مردم گشت؛اولی توافق میان مقامات امنیتی و وزارت بهداری برای ساخت بیمارستان ویژه معتادان بود. خبر دیگر توفان عظیم در پاکستان بود که هزاران کشته و بیخانمان بهجا گذاشت.
در همان روزها از طرف عدهای از مراجع اعلام شد که مردم فطریه خود را برای کمک به آوارگان پاکستانی اختصاص دهند. یکی از خبرهای قابل توجه در این ایام انتشار داستان زندگی مرد 60 ساله بابلسری در یکی از روزنامهها بود؛ روحالله در سالهای جوانی و در یکی از شبهای ماه رمضان به خاطر تب زیاد و تشنج قدرت تکلم خود را از دست داده بود و از آن سال به بعد نذر کرده بود تا بازیابی مجدد سلامتیاش سحرها مردم را با صدای طبل خود بیدار کند.
حرف روزگار
روزگار آرام و قرار ندارد، زود میآید و زود هم کهنه میشود. آنچه میماند تصویری مبهم و گنگ از گذشته است که گاهی مرورش خاطرهانگیز است. شاعر میگوید خیلی زود دیر میشود. امسال که مهمانی رمضان را آغاز کنیم، سوژه سالیان بعد آنهایی را فراهم کردهایم که میخواهند بدانند ما امروز چه کردهایم، چه شنیدهایم و چه گفتهایم.