به گزارش ایکنا، حاج سیّد ابوالحسین طیّب، صاحب تفسیر عالی اطیب البیان، در جلد چهاردهم اين تفسير نوشته است که علت نوشتن این تفسیر خوابی است به شرح زیر:
«در عالم رؤیا دیدم در اصفهان در محله بیدآباد کنار نهری که به نهر باباحسن معروف است، ماشینی توقف کرده است که رانندهاش را نمیبینم ولی حضرت رضا (ع) را دیدم که در طرف دیوار روی صندلی جلو ماشین و حضرت بقیّةالله الاعظَم (عج) ارواحنا له الفداه در جنب نهر، نشسته بودند و در میان این دو بزرگوار هم جوانی خردسال با کلاه نشسته بود که او را نشناختم.
به طرف نهر آمدم دیدم، امام زمان (عج) زانوی مبارکش را پشت ماشین نهاده بود، روی ماشین را بوسیدم؛ امام (عج) در ماشین را باز کردند و فرمود: میخواهی ببوسی؟ ببوس.
من زانوی مبارکش را بوسیدم و به چشم کشیدم؛ سپس به جدّ بزرگوارشان امام رضا (ع) اظهار کردند زائران شما زیاد شدهاند چنانچه بخواهیم حوائجشان را روا کنیم، مشکل است؛ حضرت فرمود: مانعی ندارد (بدین معنی که امام (ع) نسبت به همه زوّار خود اهتمام دارد و برآوردن همه حوائج آنان را از خدای تعالی درخواست مینماید).
بعداً امام زمان (ع) از ماشین پیاده شدند و دست حقیر را گرفتند و به مدرسه میرزا مهدی که در همان محل بود بردند؛ (آن مدرسه هم اکنون هم در همان محل است و به مدرسه «سرجوی» معروف است) و به من فرمودند: حجرهات کدام است؟ من حجره وسط مقابل را نشان دادم و بعد خدمت آن حضرت عرض کردم: آیا شما از من راضی هستید؟ فرمود: نعم (آری). چون تو دین را ترویج میکنی.
پس از آن با هم در مسجد حجّةالاسلام سیّد شفتی (اعلی الله مقامه) آمدیم؛ در آنجا فرمودند: من سابقاً کتابی در عقاید منتشر کردم (که بعضی از علمای اعلام فرمودند: مراد کتاب «کلم الطّیب» است که نوشته و منتشر نمودهاید) اکنون میخواهم کتابی در تفسیر، به دست یکی از شما بنویسم؛ خوب است به تو محوّل کنم؛ فعلاً هزار تومان وجه آن موجود است.
من با شادی از خواب بیدار شدم و به نوشتن تفسیر تصمیم گرفتم؛ صبح جمعه که در جلسهای درباره عقاید و اخلاق صحبت میکردم، با شادی و سرور، آن خواب را هم بیان کرم؛ صاحب منزل، هزار تومان آورد؛ گفتم: کاغذ برای من بخرید تا مصرف این تفسیر کنم، ایشان به تهران رفته، با مقداری بیش از آن پول، کاغذ خریده، آورد و اضافه آن را هم از من گرفت. در مدت ده سال هفت یا هشت مجلد آن تفسیر را نوشتم؛ مجدّداً شبی در رؤیا دیدم که خدمت امام زمان (عج) مشرّف شدم؛ عرض کردم: آیا این تفسیر مرضیّ شما هست؟ فرمود: نعم (آری). عرض کردم: پس امضاء بفرمایید؛ حضرت یک نقطه در پایین آن تفسیر نهادند؛ حقیر دیدم که از آن نقطه نوری متصاعد میشود؛ لذا با کمال جرئت و با بانگ بلند میگویم که این تفسیر نوشتن هم به امر مبارک امام زمان (ع) بود و هم به امضای آن حضرت رسید و این رؤیا از رؤیاهای صادقه است.
امّا نکات مورد استفاده از آن خواب، علاقه آن بزرگوار به ذکر عقاید و توصیه به تفسیر، اهمیت خاص داشتن ترویج دین از نظر امام زمان (عج) از این جهت که در جواب من فرمودند: رضایت من از تو، به خاطر این است که دین را ترویج میکنی، این خانواده، خانواده کرمند و از این جهت است که نمیخواهند زوّارشان دست خالی برگردند؛ زیرا که فرمودند، برآوردن حوائج همه زوّار مانعی ندارد اما زوّار هم باید ادب را مراعات کنند».
نظر شما