دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۶ - ۰۶:۵۲
۰ نفر

ابوالفضل شاهی: انگشت‌شمار هستند روستا‌ها و شهر‌هایی که تولیدات هنری‌شان از خودشان معروف‌تر باشند.

جوشقان و کامو، 2 روستایی که چند وقت پیش با هم یک شهر شده‌اند، از این‌جور جاها هستند؛ 2 روستای ‌آباد و زیبا که در دره‌های کوه‌های کرکس قرن‌هاست خوابیده‌اند.

کوه‌های کرکس مانند یک جزیره دراز در وسط کویر مرکزی و لوت هستند از این آبادی‌های کوچک و سرسبز و بکر که روستاها و مزارع ارزشمندی لابه‌لای شیار‌ها و دره‌های آن قایم شده‌اند.

در ساحل جنوبی این جزیره هم بنادر کامو و جوشقان نشسته‌اند و قرن‌هاست یکی از زیباترین دستبافته‌های ایران را می‌بافند؛ بافته‌هایی که محصول بداهه‌بافی زنان کامویی و جوشقانی هستند.

قالی جوشقان سال‌هاست که در موزه‌های دنیا خودنمایی می‌کند و سفره‌های کامو قرن‌هاست که زینت‌بخش نان‌های کامویی است.

بد نیست بدانید

جوشقان و کامو در 60 کیلومتری کاشان و 90 کیلومتری اصفهان قرار گرفته‌اند.

سنگ‌های بنای میدان آزادی همه از کوهی در جوشقان کنده شده‌اند. 

از مزارع جوشقان و کامو سالی 500 تن گل‌محمدی به‌دست می‌‌آید و به خاطر هوای خوب اینجا، بوته‌های گل‌محمدی تا 60 روز گل دارند.

به عقیده آرتور پوپ در کتاب هنر ایران، جوشقان در دوره صفویه مرکز کارگاه‌های سلطنتی بافت بوده است. از حدود 150 قالی نفیس ایرانی که او در کتابش معرفی کرده، 36 نمونه آن جوشقانی است.

  برشتوک یک نوع شیرینی است که در جوشقان، مادرعروس روز بعد از عروسی برای پذیرایی از مهمان‌ها می‌پخته است.

  کلمه «دودریه» به معنی «گره جفتی» در جوشقان به کار می‌رود. گره جفتی یعنی به جای اینکه نخ را به دوتار گره بزنند، به چهارتار گره بزنند که نوعی حقه‌بازی در کار قالی‌بافی است.

  در جوشقان و کامو، 35 روز قبل از عید، روز اول سال است و رسم است که مردان به زنان هدیه‌ای بدهند که به آن «اسفندی» می‌گویند. اسفندی یک جورهایی شبیه هدیه والنتاین است.

  در ماه دوم پاییز، دامداران مراسم «قوچ پاجن» را برگزار می‌کنند. قوچ به معنی گوسفند نر و پاجن به معنی بز نر است. در این ماه جشن می‌گیرند،  غذاهای گیاهی درست می‌کنند، به صحرا می‌روند، انار به شاخ قوچ‌ها می‌زنند و می‌گویند با این کار،  بره‌های زیادتری به دنیا می‌‌آیند.

  محلی‌ها به جوشقان «کوشکون» می‌گویند. کوشک به معنی کاخ شاه یا حاکم محلی است. این نامگذاری به این خاطر است که 2 کوشک در جوشقان بوده است؛ یکی در جنوب و دیگری در شمال.

اثر هنری مردم کامو سفره‌هایشان است. این سفره‌ها مثل بافته‌های عشایر، بدون نقشه از پیش تعیین شده بافته می‌شوند و به همین خاطر هیچ 2 سفره‌ای شبیه هم نیست. به قول پرویز تناولی - هنرمند معاصر - چون بافنده گرفتار سلیقه خریدار و فشار سفارش‌دهنده نبوده، سفره‌هایی که بافته شده‌اند کاملا برآمده از احساس و قریحه دختران و زنان کامویی است و هر کدام از آنها یک اثر هنری‌اند.

کاربرد سفره‌ها برای خمیر کردن آرد و همین‌طور نگهداری نان بوده است. در سفره کم‌نقش‌تر، آرد را خمیر می‌کردند و روی آن را می‌پوشاندند تا ورز بیاید و نان‌های پخته شده را در سفره‌های زیباتری  جمع می‌کردند. مشخصه سفره‌های کامو که در رنگ‌ها و اندازه‌های متفاوت بافته می‌شوند، نوارهای نوک تیز حاشیه‌های آن است.

این روزها زنان کامو نان نمی‌پزند و دیگر سفره هم بافته نمی‌شود مگر به سفارش دلالان گلیم و فرش. سفره‌های سفارشی هم روح و زندگی سفره‌های قدیمی‌ را ندارند. (عکس از کتاب سفرهای کامو اثر پرویز تناولی )

 «رنگ‌های صنعتی در جوشقان لعنت شده‌اند و هیچ‌کجای ایران رنگ قرمز را به خوبی جوشقان عمل نمی‌‌آورند». این را سیسل ادوارد - مولف کتاب قالی ایران - می‌گوید. او بافندگان جوشقانی را به خاطر اینکه به اصرار و انکار بازار و غوغای دلالان بی‌اعتنا بوده‌اند و تا امروز کار خود را کرده‌اند، قابل تحسین می‌داند.

مشخصه نقشه قالی جوشقان، ترنج لوزی شکلی است که با خطوط دندانه‌ای رسم شده. رنگ زمینه ترنج همیشه با رنگ لچک‌ها یکی است و زمینه را هم لوزی‌های کوچکی که شکل گل و برگ و بیدمجنون هستند، می‌پوشانند. حاشیه‌های قالی را هم گل‌های برگ نخلی تجریدی پرمی‌کنند.

شیر و خورشید در زیارتگاه 2 تن از نوه‌های امام سجاد. جوشقانی‌ها می‌گویند که این 2 امامزاده از دست حاکم ظالم دررفته‌اند و در درختی که نزدیک زیارتگاه است غیب شده‌اند. مراسم تعزیه‌خوانی و نخل‌گردانی جوشقان هم از مراسم مشهور این ناحیه است و همه جوشقانی‌های مقیم شهرهای دیگر، هنگام برگزاری مراسم به آنجا برمی‌گردند. یکی از تعزیه‌خوان‌های معروف زمان قاجار، آقا سید آقا جوشقانی بوده که در دهه محرم در حضور ناصرالدین‌شاه تعزیه‌خوانی می‌کرده است.

این آقا احسان علیزاده از بچه‌های باهوش جوشقان است. احسان می‌گوید هفته پیش اینجا یک شتر کشتند. می‌گویم به عید قربان که خیلی مانده،  و او می‌گوید نه، رسم است اینجا وقتی آدم زیاد می‌میرد یک شتر می‌کشند و یک تنه‌اش را هم خاک می‌کنند تا زمین سیر شود و دست از سر آدم‌ها بردارد... بقعه‌ای که پشت سر احسان پیداست، مقبره میرعلاءالدین جوشقانی است که روی ضریح چوبی‌اش تاریخ 950 قمری را دارد. محلی‌ها می‌گویند سنگ قبر بقعه با یک کبریت مانند پنبه آتش می‌گیرد و بعد فوری خاموش می‌شود و این از کرامات میرعلاء الدین است. 

 کوه‌های کرکس مانند سدی باعث بکر ماندن زبان جوشقانی‌ها و کامویی‌ها شده‌اند. جوشقانی‌ها و کامویی‌ها هنوز به زبان اجدادی ما حرف می‌زنند. حاجی کاکلی - یکی از پیرمردهای جوشقانی - چند تا شعر به زبان پهلوی برایم می‌خواند و بعد می‌گوید قدیم‌ها از بته‌های صحرا موادی می‌گرفتیم و با آن شمع درست می‌کردیم که به آن می‌گفتند قولی. شام‌مان را که می‌خوردیم زود خاموش‌اش می‌کردیم تا تمام نشود، مثل حالا نبود که لامپ و برق باشد.

 طبیعت، حجت را بر مردم کامو تمام کرده و کم پیش آمده که این روستا مزه کم‌آبی و قحطی را بچشد. باغ‌های پر از گردو و تاکستان‌های پر از خوشه انگور، لب دهقانان را خندان و صورتشان را شاد نگه می‌دارد. دشت‌های کامو بهشت گوسفندان ناحیه مرکزی ایران است. هر سال گله‌داران نواحی مرکزی ایران به کوه‌های سرسبز کامو می‌‌آیند. هر فصلی که به کامو بیایید، از زیبایی‌های طبیعی این منطقه انگشت به دهان می‌مانید.

 این قلعه، تاریخ مشخصی ندارد ولی حداقل 300 سال را برای آن تخمین زده‌اند و شاید تنها قلعه مسکونی ایران باشد. یک قلعه دیگر هم در جوشقان وجود دارد که به قلعه دز معروف است که فقط دو تا از برج‌هایش مانده. این هم شاید همان قلعه دز معروف شاهنامه باشد. قلعه میرزا حسن خان در کامو چند سال پیش در فهرست آثار ملی ثبت شد.

کد خبر 31648

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز