او به زبان انگلیسی برای ستاره های محبوبش در هالیوود نامه مینوشت و زندگینامه کسانی چون جان وین، رابرت ردفورد و رونالد ریگان را میخرید و میخواند.
نیم قرن بعد از آن روزها و در سال 2003 او و همسر 40سالهاش به نام امل که نامش در زبان عربی به معنای آرزوست، شاهد تهاجم نظامیان آمریکایی به عراق و سرنگونی صدام حسین بودند.
پسر این زوج عراقی میگوید که در ابتدا آنها به آینده عراق امیدوار شدند. هانا و همسرش از اولین عراقیهایی بودند که به عنوان مترجم به کار در سفارت آمریکا در بغداد مشغول شدند.
این2 در کارشان بهترین بودند. در آن روزها هانا پیش بینی میکرد که عراق روزهای بسیار خوبی پیشرو خواهد داشت. اما اینطور نشد بلکه عراق دچار فروپاشی شد. با ادامه هرج و مرج و ناآرامیها هانا و همسرش درخواست مهاجرت به آمریکا را دادند.
در همین زمان بود که گروگانگیران آنها را ربودند. بعد از ربودن این 2نفر پیامی در سایت اینترنتی یک گروه مرتبط با القاعده منتشر شد که از مرگ این زوج به خاطر اینکه عوامل و جاسوس آمریکا بودند خبر میداد.
یک ماه بعد سفارت آمریکا رسما اعلام کرد که اجساد این زن و شوهر پیدا و شناسایی شده است. بعد از مرگ این زوج رایان کراکر سفیر آمریکا در عراق در یادداشتی از واشنگتن خواست مراحل مهاجرت متقاضیان عراقی خواستار مهاجرت را با سرعت بیشتری انجام دهد.
یک مقام بلندپایه دولتی در آمریکا روند صدور ویزا برای عراقیها را به خاطر طولانی کردن امور از سوی سازمان امنیت داخلی بسیار کند خوانده است.
این روزها در عراق حتی معدود افراد خوش بین به این جنگ هم از شدت خشونتها هراسان شدهاند. کروکر هفته گذشته در نشست کنگره آمریکا در کنار ژنرال دیوید پترائوس فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق این موضوع را با نمایندگان آمریکا در میان گذاشت. کروکر در این ابراز نگرانی شدید تنها نیست.
خشونت و وحشت بیش از 2 میلیون عراقی را مجبور به تبعید اجباری کرده است. سازمان بینالمللی مهاجرت میگوید، 2/2 میلیون نفر از مردم عراق در داخل این کشور بیخانمان شده اند.
بسیاری از خانوادههای عراقی فرزندان خود را ابتدا از کشور به خارج فرستادهاند و خود برای نگهداری از خانه و زندگیاشان در عراق باقی ماندهاند.
هانا دانش آموخته مهندسی پتروشیمی در انگلیس بود و در سال 1965 بعد از اتمام تحصیلات به بغداد بازگشت تا در وزارت نفت مشغول به کار شود. او بعد از ازدواج به همراه همسرش در سال 1969 به انگلیس بازگشت تا مدرک دکترایش را بگیرد.
پسر آنها در سال 1971 در انگلیس به دنیا آمد و یک سال بعد هر3 به بغداد بازگشتند. در سالهای بعد 2فرزند بعدی این خانواده هم به دنیا آمدند. بعد از به قدرت رسیدن صدام هانا از پیوستن به حزب حاکم بعث خودداری کرد و به همین دلیل مشکلاتی برای او به وجود آمد.
در سال 1992 در زمان جنگ اول خلیج فارس هانا توانست پسرش را به طور قاچاق از کشور خارج کند و به آمریکا بفرستد. خود او هم از وزارت نفت خارج شد و درخواست کار به اضافه سابقه کاریش را به دورترین نقاط دنیا و حتی تا سنگاپور و استرالیا فرستاد.
اما تخصص و سابقه کاری او 20 ساله بود و در دنیای به سرعت رو به مدرنیته و در حال تغییر امروز جواب نمیداد. سرانجام هانا توانست شغلی به عنوان مدرس دانشگاه در لیبی به دست بیاورد و دو سال را در این کشور سپری کرد.
در این مدت او حقوق خود را برای گذران زندگی نزد همسر و دو دخترش در بغداد میفرستاد. هانا در سال 1997 به بغداد بازگشت و در سفارت سریلانکا به عنوان مترجم مشغول به کار شد.
بعد از واقعه 11 سپتامبر هانا به خانواده اش گفت که آمریکا بدون شک به دنبال منبع نفتی به غیر از عربستان خواهد گشت و در این راه به عراق خواهد آمد. این اتفاق افتاد و آمریکا به عراق حمله کرد.
بعد از این حمله شرایط هانا و خانوادهش بدتر شد و هر 2 شغل خود را از دست دادند.
همسر هانا به توصیه یکی از دوستانش در مقر نیروهای ائتلاف به عنوان مترجم مشغول به کار شد. در سال 2004 وقتی سفارت آمریکا در عراق بازگشایی شد این2 از اولین عراقیهایی بودند که به عنوان مترجم در این سفارت مشغول به کار شدند.
هانا به مترجم ارشد سفارتخانه تبدیل شد و مسئولیت ترجمه مفاد قانون اساسی و همچنین قانون نفت عراق را به عهده گرفت.
با گسترش ناآرامیها و آشوبها در عراق این زوج مانند بسیاری از عراقیهایی که برای آمریکاییها کار میکردند تدابیر احتیاطی و محافظتی را برای خود رعایت کردند. این 2برای اینکه کسی نفهمد در سفارت مشغول به کار هستند به طور جداگانه از خانه خارج میشدند و یکی با خودروی شخصی و دیگری با تاکسی به محل کار میرفتند.
هانا و همسرش مدارکی را که نشان میداد این دو در سفارت مشغول به کار هستند را از دید همه پنهان میکردند و به همه میگفتند که هنوز بیکارند. اوائل سال جاری میلادی سرانجام دولت آمریکا در اثر فشار کنگره و رسانهها موافقت کرد که به کارمندان عراقی سفارت آمریکا ویزای مهاجرت بدهد.
اما این روند به درازا کشید. هانا و همسرش از مدتها قبل درخواست ویزا را داده بودند و قرار بود در ماه جولای یعنی تنها یک ماه بعد از مرگشان این اجازه صادر شود. در روز 21 ماه مه این زوج دست به کار خطرناکی زدند.
دوستی که پیش از این عراق را ترک کرده بود از آنها خواسته بود که مقداری پول از حساب بانکی او بگیرند و برایش بفرستند. آنها برای انجام این کار به منطقه خطرناک اماریه رفتند.
بعد از اینکه آنها کارشان را در بانک به انجام رساندند و از ساختمان خارج شدند خودروی گروگان گیران در برابر آنها توقف کرد و هانا را با خود برد. ساعتی بعد ربایندگان در یک تماس تلفنی از امل خواستند که برای آزادی همسرش 250 هزار دلار بپردازد.
دوستان امل به او گفتند که مانند دیگر موارد آدم ربایی با یکی از روحانیون و بزرگان سنی وارد مذاکره شود تا این ماجرا حل شود. اما این زن با اطمینان از اینکه آمریکاییها از او و همسرش حمایت میکنند وارد این ماجرا شد.
سپس ربایندگان از این زن خواستند تا تنها به همراه پول درخواست شده به محل قرار برود.
او به محل قرار رفت و بعد از آن زمان دیگر دیده نشد. یک ماه بعد پلیس جسد این زن و شوهر را پیدا کرد. آنها یک روز بعد از قرار امل با آدم ربایان کشته شده بودند.
یک نیروی محافظ و پلیس عراقی که قصد داشته مانع از ربودن امل توسط آدمربایان شود در این درگیری کشته شد. اما از آمریکاییها هیچ خبری نبوده است.
بیش از 100 هزار عراقی که برای نظامیان آمریکایی یا شرکتهای غیرنظامی آمریکا در عراق کار میکنند هم در انتظار همین سرنوشت هستند. اردن بیش از 750 هزار عراقی و سوریه بیش از 4/1 میلیون نفر از مهاجران عراقی را پذیرفته است.
اما آمریکا تنها 1700 پناهجوی عراقی را پذیرفته است. وزارت خارجه آمریکا اخیرا از سفارتخانههای این کشور در سراسر خاورمیانه خواسته تا درخواست ویزای عراقیهایی که برای نیروهای آمریکایی کار می کنند را خارج از نوبت رسیدگی کنند.
اما مقامات آمریکایی در منطقه به این موضوع توجهی نمیکنند. آمریکاییها دلیل این تاخیر را ایجاد اطمینان از این موضوع میدانند که هیچ تروریستی در میان پناهجویان عراقی به خارج نرود. اما عراقیهایی که برای نیروهای آمریکایی کار میکنند بعد از انجام بررسیهای گسترده امنیتی و آزمونهای چند مرحلهای به استخدام آمریکاییها درمیآیند.
در مراحل کار هم این افراد به صورت مداوم تحت بازرسیهای امنیتی قرار میگیرند. بنابراین شکی درباره آنها باقی نمیماند که مقامات آمریکایی بخواهند دوباره طی چند مرحله تحقیقات سفارت آمریکا مورد بررسی قرار بگیرند.
اما منتقدان آمریکا میگویند کاخ سفید با تعلل در صدور ویزا برای پناهجویان عراقی میخواهد این پیام را به عراقیها بدهد که صدور ویزا و مهاجرت به آمریکا کار آسانی نیست.
آمریکا بدون حضور قربانیانی مانند هانا و امل نمیتواند به کار خود در عراق ادامه دهد. اما از سوی دیگر حاضر نیست هزینه این ماجرا را بپردازد.
هفتهنامه نیوزویک
18 سپتامبر