مدل اهميت دادن آنها به شهرشان كرج، شكل جالبي دارد كه در اين گزارش به آن پرداختهايم. اما دليل اصلي گفتوگوي ما با گروه اين است كه آنها با ايدهاي جالب، شروع كردهاند به فروش كاكتوسهاي كوچك رنگياي كه قرار است پول فروش آنها بهدست شيرخواران برسد. با بهزاد قندهاري، 26ساله، كارمند وزارت بازرگاني و يكي از اعضاي اين گروه به گفتوگو نشستهايم.
- چطور شد كه از صفحه مجازي كرج اينستا به فروش كاكتوس رسيديد؟
من و دوستم محمدرضا عباسي علاقه زيادي داشتيم كه شهرمان را به مردم شهرهاي ديگر بشناسانيم. بقيه پيجها درخصوص شهر كرج اين كار را كرده بودند اما صرفا با قرار دادن چند عكس اينترنتي از كرج سعي در شناساندن شهرمان به ديگران داشتند كه اين بهنظر من نتيجه جذاب و مطلوبي نداشت. براي همين من و دوستم تصميم گرفتيم خودمان شهر را بكاويم و از هر جا كه لازم است عكس بگيريم و با توضيحات در صفحهمان منتشر كنيم. هدف ما اين بود كه وقتي يك نفر اسم كرج را ميشنود، مردم فقط ياد جاده چالوس و ترافيكي كه اين شهر دارد نيفتند و جاهاي ديگر آن را بشناسند و حتي براي بازديد به آنجا بروند.
- پس حتما شما جزو كساني هستيد كه اين شهر را مثل كف دستشان ميشناسند؟
ما هم همراه فالوورهايي كه در اينستاگراممان هستند شروع كرديم به شناخت كرج و الان خيلي بيشتر و بهتر از قبل جاهاي ديدني شهر را ميشناسيم. قبلا شناخت ما هم در حد همان جاده چالوس بود و بس!
- صفحه اجتماعيتان در اينستاگرام چه زماني آغاز بهكار كرد؟
16مهر 93 كارمان را با افتتاح صفحه اجتماعيمان شروع كرديم. براي اينكه كارمان حرفهاي باشد هر جا كه ميرفتيم و عكس ميگرفتيم با مردمي كه در آنجا بودند صحبت ميكرديم و هر اطلاعاتي كه آنها از محل زندگيشان ميدادند را زير عكس مينوشتيم.
- اين كار را صرفا براي شناساندن كرج به مردم كرديد يا سود مالي هم برايتان مهم بود؟
اوايل فقط براي معرفي شهرمان بود و هدف ديگري نداشتيم اما بعد از 10ماه نخستين تبليغمان را گرفتيم و با پول آن يك مسابقه برگزار كرديم و به 2نفر جايزه داديم. در واقع براي خود ما هيچ سود مالياي دربرنداشت و پول تبليغ تبديل به جايزه شد و به برندهها تعلق گرفت.
- ماجراي مسابقهتان چه بود؟
در راستاي همان هدفي كه براي شناساندن شهرمان داشتيم يك مسابقه برگزار كرديم به اسم «شهر لبخند». هدف مسابقه اين بود كه مردم كرج و شهرهاي اطراف با هر نمادي كه در شهرشان دارند درحاليكه لبخند ميزنند عكس بگيرند و براي ما ارسال كنند تا در مسابقه شركت داده شوند. استقبال زيادي از اين مسابقه شكل گرفت و مردم از نقاط مختلف كرج و شهرهايي مثل طالقان و هشتگرد عكس ميگرفتند و براي ما ارسال ميكردند.
- چه عكسهايي در اين مسابقه برنده شدند و جايزه گرفتند؟
مسابقه ما 2برنده داشت؛ يكي از آنها را مردم انتخاب ميكردند و يكي ديگر را داورمان. عكسي كه مردم انتخابش كردند پسري بود كه در اوج شلوغي گوهردشت و بين تردد مردم يك صندلي گذاشته بود وسط خيابان و با لبخند مشغول خوردن قهوه بود. عكس ديگري كه توسط داور ما انتخاب شد 2نفر را نشان ميداد كه دست در دست هم روبهروي پارك فاتح كرج ايستاده بودند و برگهاي در دست داشتند كه روي آن قلبي كشيده شده بود. به گفته داورمان اين عكس همه نمادهاي شادي و لبخند را داشت و بايد جايزه ميگرفت.
- خب برسيم به بحث كاكتوس و كار خيري كه شما انجام ميدهيد. ماجراي فروش اين كاكتوسها از كجا شكل گرفت؟
نزديك به يكماه قبل يكي از دوستانم به اسم بابك زارع 150كاكتوس به ما هديه داد و گفت هر كاري دوست داريد با اينها انجام بدهيد. همان موقع فكر فروش و كار خير به ذهنمان رسيد. ايده جالبي بود، اما اينكه با اين مقدار گل چه كنيم را نميدانستيم. بعد فكري به سرمان زد و عملياش كرديم و خدا را شكر الان از اين بابت راضي هستيم.
- چه فكري؟
فروش كاكتوسها بهصورت اينترنتي يا در محلهايي كه امكانش بود. از آنجا كه پيج ما بيشتر از 52هزار فالوور داشت تصميم گرفتيم كاكتوسها را در پيج خودمان بگذاريم تا مردم براي خريد آن اقدام كنند و هر قدر كه خريد كردند به شيرخوارگاه امامعلي(ع) هديه بدهيم.
- استقبال مردم از اين كار چطور بود؟
خدا را شكر تا الان خوب بوده و اميد داريم هر روز از قبل بهتر شود. ما هدفمان از اول اين بود كه لبخند را به شهرمان بياوريم. با فروش اين كاكتوسها هم ميخواهيم لبخند را مهمان لبهاي بچههاي شيرخوارگاه امام علي(ع) كنيم.
- گلدانهايي كه داشتيد از اول همينقدر رنگي و قشنگ بود يا خودتان آنها را درست كردهايد؟
نه گلداني وجود نداشت. ما رفتيم 150گلدان رنگي خريديم و كاكتوسهايي كه بابك در حياط خانهشان پرورش داده و به ما اهدا كرده بود را داخل گلدانهاي رنگي گذاشتيم تا ميل براي خريد اين گلدانها بيشتر شود. گلدانهايي كه خريديم هر كدام 1800تومان بود و بعد از فروش گلدانها قصد نداريم اين پول را كسر كنيم و آن را هم هديه ميدهيم به شيرخوارگاه.وقتي گلدانهاي رنگي رسيد، به خانه بابك رفتيم و 3،4نفري با كمك دوستان ديگر كاكتوسها را در گلدانها گذاشتيم و آنها را با سنگريزهها تزيين كرديم. سعي كرديم سود كارمان دوطرفه باشد؛ هم مردم از ما خريد كنند هم گلدانهاي خوشگل ببرند خانه و نماي خانهشان زيبا شود. بابك علاوه بر اهداي گلها در تمام مراحل كنار ما بود.
- چرا تصميم گرفتيد پول حاصل از گلدانها را به بچههاي شيرخوارگاه امامعلي(ع) بدهيد؟ جاي ديگري را درنظر نداشتيد؟
معمولا آدمها وقتي ميخواهند براي خيريه خرج كنند سراغ مؤسسههاي خيريه بزرگ ميروند كه همگي نام و نشان دارند و خيرين مخصوص بهخودشان به آنها كمك ميكنند اما شيرخوارگاه امامعلي(ع) اينطور نبود. من از قبل با آنها آشنايي كمي داشتم و چند عكس از شيرخوارگاه را در اينستا كرج گذاشته بودم. روزي كه حرف اين حركت خيريه شد تصميم گرفتيم به يك مؤسسه در كرج كمك كنيم و سود فروش گلدانها را به آنها بدهيم.2 سال است كه نذر كوچكي براي حضرت رقيه دارم. سال قبل نذر را بين بچههاي شيرخوارگاه امام علي پخش كردم و حس خوبي از حضور بين بچهها داشتم. اين شد كه اينجا را پيشنهاد كردم.
- الان گلدانها به غيراز صفحه اينستاگرام در كجا قابلدسترسي هستند؟
در يك كافه كه براي دوستانمان است چند گلدان گذاشتهايم و در چند رستوران ديگر از گلدانهاي ما استقبال كردند و براي فروششان پيشقدم شدند اما مهمترين اتفاق براي ما وقتي افتاد كه شيرخوارگاه در سايت خودش تبليغ كارمان را كرد و پوسترمان را گذاشت. اين كار هم به فروش ما كمك ميكرد هم به اينكه مردم مطمئن باشند سود حاصل از اين كار به شيرخوارگاه ميرسد.
- پس گلدانها را نمادين ميفروشيد؟
تقريبا. البته قصد ما اين نبود، مردم خودشان كار را به اين سمت بردند. الان بعضيها مبلغي براي گلدان پرداخت ميكنند اما بيشتر از مبلغ اصلي است؛ دقيقا حالتي كه براي خيريه بليت ميفروشند و براي بليت 6هزار تومني هر شخص به وسع خودش پول ميدهد و برگزاركنندگان خيريه به نتيجهاي كه ميخواهند ميرسند. ما تا هر وقت كه اين گلدانها موجود باشد آنها را به شكل نمادين ميفروشيم و اين پويش را ادامه ميدهيم.
- اگر كسي بخواهد گلدانش را تحويل بگيرد چطور بايد اقدام كند؟
كساني كه قصد شركت در اين خيريه را دارند براي سفارش بايد به پيج ما يا آيدي تلگراممان مراجعه كنند. براي تحويل هم اگر خريدار داخل تهران باشد با پيك ميفرستيم و اگر كرج باشد خودمان در خانهها تحويل ميدهيم.
- قبلا هم كار خيريه انجام دادهايد؟
بله. يكبار برنامه نمايشنامهخواني داشتيم، همه كارهايش را هم كرديم اما به نتيجه نرسيد و برنامه اجرا نشد. اما خدا را شكر اين يكي انجام شد و به نتيجه رسيد. اين كار حس بسيار خوبي دارد. اگر الان 10 تا خيريه هم برگزار شوند ما دوست داريم گوشهاي از كارشان را تقبل كنيم.
- اقوامتان از اين ماجرا باخبر هستند؟ از شما خريد ميكنند؟
بله. خودم و خانوادهام حدود 20تا گلدان خريدهايم. اتفاقا هفته گذشته اقواممان از اصفهان آمده بودند، آنها هم گلدان خريدند و به شهر خودشان بردند.
نظر شما