اما پاسخ جامعه بینالمللی به این اقدام چه بوده است؟ در هفته گذشته کابینه اسرائیل تصمیم گرفت تا منطقه نوار غزه را منطقه حضور دشمن اعلام کند و پس از آن نیروهای دفاعی اسرائیل اقدام به قطع جریان برق و انتقال سوخت به این منطقه 5/1 میلیون نفری کردهاند که یکی از محرومترین مناطق روی زمین محسو
منطقه نوارغزه روزانه حدود 200 مگاوات برق مصرف میکند که 65 مگاوات آن در غزه تولید شده و 120 مگاوات آن از اسرائیل و 17 مگاوات آن از مصر تأمین میشود.
اما این همه ماجرا نیست و محدودیتهای دیگری نیز اعمال شده است که از آن جمله ممنوعیت داد و ستد، نبود آزادی تحرک، ملاقات نداشتن زندانیان در زندان های اسرائیل و به احتمال فراوان یک حمله نظامی در آینده نزدیک خواهد بود.
به بیان خلاصه همانطور که روزنامههاآرتص اشاره داشت، این طرحی برای محدود کردن امکانات موجود برای غیرنظامیان بود. رفت و آمد به این منطقه هم بسیار مشکل شده است و تنها راه عبور و مرور از مصر خواهد بود. همچنین هیچکدام از 200 هزار کودک ساکن فلسطین اشغالی در سپتامبر امسال به مدرسه نرفتند.
آنها چیزی به جز کتاب هایشان در اختیار نداشتند چرا که اسرائیلیها به این باور بودند که کاغذ، جوهر و خودکار جزو کمک های بنیادی انسانی نیست و ملزومات مدرسه را به این منطقه نفرستادند.
اما در رامالله شرایط متفاوت است چرا که این شهر در کرانه باختری است و کرانه باختری منطقه دوستانهای است، ولی غزه منطقه دشمن است.
از این رو ساکنان کرانه باختری میتوانند شکرگزار باشند که گرفتار مجازاتهای جمعی نشدهاند گرچه هنوز باید درگیر دستگیریهای خودسرانه، دهها پست بازرسی و حملات نظامی باشند.
به تعبیر شبکه اینترنتی رسانه عرب (AMIN) دولت فتح میتواند دولت حماس را که در غزه مستقر است به خاطر این شرایط بد نکوهش کند.
اما در شرایطی که این خبر اعلام شد، جورج بوش رئیس جمهور آمریکا و متحدان سنی عرب او در محور وحشت- از عربستان سعودی و مصر تا اردن،کویت و شیخنشینان خلیج فارس- کارهای مهمتری برای انجام دادن داشتند و بیشتر وقت خود را در جلسات مشترکشان صرف بحث پیرامون تهدید از سوی ایرانیها و سرکوب داخلی در اراضی اشغالی کردند.
القاعده کلاسیک هم از طریق شخص ایمن الظواهری و صدای بنلادن بیشتر علاقهمند بود تا در ویدئو جدیدی خواهان جهاد علیه پرویز مشرف، متحد جورج بوش باشد.تنها اینبان کی مون، دبیر کل سازمان ملل بود که از اسرائیل خواست تا در تصمیمش تجدیدنظر کند چرا که اقداماتش برخلاف وظایف این کشور در قبال جمعیت غیرنظامی طبق قوانین بینالمللی بوده است؛ آن هم در شرایطی که آمریکا عراق را به اشغال خود درآورده است و اهمیتی به رنج مردم غیرنظامی عراق نمیدهد!
استراتژی اسرائیل این است که استاندارد زندگی در غزه را پایین بیاورد تا حدی که برای ساکنان آن قابل تحمل نباشد و در این شرایط حاکمیت حماس بر نوار غزه را به خطر بیندازد.
وشکهای قسام که به اسرائیل شلیک شده (و بهانه این اقدام اسرائیل بوده است) از سوی حماس شلیک نشد، بلکه بهوسیله گردان شهدای الاقصی به سوی این کشور شلیک شد و آنها هم با جهاد اسلامی در ارتباط هستند.
به هر حال این تحریم قبل از هر گونه اقدام نظامی از سوی کابینه اسرائیل اعمال شده است.
اما دولت آمریکا که در هر امری دخالت میکند، در این مورد نیز به اظهار نظر پرداخته است.
کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا که هماکنون مشغول لابی برای کنفرانس آمریکایی صلح خاورمیانه است، اظهار داشت که قطعاً حماس دشمن آمریکا نیز محسوب میشود اما هیچکس نپرسید که واقعاً رایس برای کدام نوع صلح در خاورمیانه مشغول لابی کردن است.
رایس افزود که آمریکا هر تلاشی را برای تأمین کمکهای بشردوستانه فلسطینیها انجام خواهد داد.
حماس این اقدام را اعلان جنگ نامید اما محمود عباس، رئیس دولت خودگردان که این هفته با جورج بوش در نیویورک دیدار خواهد کرد فقط آن را سرکوبگرانه نامید.
اما برخی چهرههای منطقی در اسرائیل از جمله موسی بیلین، رهبر حزب اپوزیسیون مرکز حداقل این شجاعت را داشتند تا ضمن محکوم کردن این طرح آن را احمقانه و خطرناک بنامند.
جوان کول، استاد دانشگاه میشیگان، غزه را بدترین نتیجه کولونیسم غربی در خارج از جمهوری کنگو خوانده است و همانطور که بلژیک هر گونه ارتباطی را با شرایط کنونی کنگو منکر میشود، اسرائیل نیز هرگز مسئولیت آنچه را که بر سر فلسطینیها میآید نمیپذیرد.
تعجبی ندارد که بنیامین نتانیاهو، سوپراستار حزب لیکود این شیوههای منحصر به فرد حزبش را میپذیرد و این اقدامات اثبات میکند که چگونه اکثریت سیاستمداران اسرائیلی هنوز اقداماتزعو ژابوتینسکی صهیونیست را الگوی خود قرار دادهاند.
در شرایطی که خود او ستایشگر فاشیسم دهه 1930 اروپا بود این رفتار با فلسطینیها تمامی عناصر اقدامی فاشیستی را داراست. ناسیونالیسم افراطی، نژادپرستی، توسعه طلبی، مقدمهچینی برای دیکتاتوری نظامی و بیتفاوتی به شرایط بد فقرای فلسطینی.
در شرایط فعلی امنیت و صلح برای اسرائیل تنها بهانهای است تا سیاست سرکوب خود را در منطقه غزه اعمال کند.