آيا ميخواهيم از گذشتهاي كه ديگر در دست نيست، زمان حالي در دسترس بسازيم و دائم به آن خيره شويم كه گاه غصه بخوريم و گاه لذت ببريم؟ يا ميخواهيم توسط آن چيزي به ديگران يا خود يادآوري كنيم يا بياموزيم؟ براي هر شخصي يكي از اين مسائل ميتواند صادق باشد. البته برخي هم در اين ميان به آن گذشته چنگ ميزنند، تا آينده رنگ و بوي شكستها و موفقيتهاي آن را بگيرد.
اما با توجه به سيره معصومين و روش قرآني از بيان تاريخ، گذشته و وقايع تاريخي، بيش از هر چيز ديگري بهكار آينده ميآيد؛ آيندهاي كه گذشته مسير را برايش هموارتر كرده است؛ البته اگر به آن گذشته توجه شود.
مربي عاليقدر بشر و معلم جهان انسان حضرت علي (عليهالسلام) فرزند گرامي خود، امام حسن (عليهالسلام) را مخاطب قرار داده و سفر در زمان را اينگونه به او تعليم ميدهند: اي فرزند عزيز، گرچه عمر من همزمان با عمر گذشتگان نبوده است ولي در كارهاي آنان نظر افكندهام و در تاريخشان با دقت فكر كرده و در آثارشان سير نمودهام تا جايي كه از كثرت اطلاع مانند يكي از آنان بهحساب آمدم، اخباري را كه از گذشتگان دريافت داشتهام بهقدري مرا به وضع آنان آگاه كرده كه گويي خود شخصا با نخستين تا آخرين آنها زندگي كردهام و جريان امورشان را از نزديك ديدهام. بر اثر تعمق در تاريخ آنان، روشني و تيرگي كارشان را شناختم و سود و زيان اعمالشان را تشخيص دادم.
حال سؤال اساسي اين است كه نتيجه و ثمره اين دقتها در زندگي گذشتگان و خودمان چيست؟ عبرت گرفتن، همين و بس. عبرتگرفتني كه منتج ميشود به ساختن آيندهاي متفاوت با ديدي بهتر نسبت به زندگي. همه بايد با امير المؤمنين(ع) همصدا شويم كه ميفرمايند: آنچه را در گذشته حق بوده است، تصديق و باور كن و از گذشته دنيا براي باقيمانده آن عبرت گير؛ زيرا پيشامدهاي دنيا مانند يكديگرند و پايان آن به آغازش پيوسته و همه آن زوالپذير و ازدسترفتني است.
نظر شما