اينكه چطور ميشود روزگار جواني را بهگونهاي گذراند كه درآينده موجب حسرت نشود و اينكه چطور ميشود دوران جواني را به دوران افتخار تبديل كرد و ثروت جواني را به بهترين شكل خرج كرد مهارتي است آموختني.
- فكر بكاريد، انگيزه بچينيد
از ما ميپرسند عمرت را در چه راهي گذراندي؟ اين يعني بايد بتوانيم همه عمرمان را در يك جمله جمع كنيم و مطمئن باشيم كه بيفكر به ميدان نزدهايم. انگيزه مثل موتور حركت است كه با وجود آن انگار چيزي از درون، شما را به سمت هدفهايتان حركت ميدهد. دو ويژگي اهلفكربودن و با انگيزه زندگيكردن، آنجا به هم وصل ميشود كه بتوانيد به وسيله انگيزههايتان فكرها را به هدف تبديل كنيد. حتما هم ميدانيد كه هدفهاي جدي انگيزهسازند. اگر بخواهيد دلمردگي و تنبلي را از خودتان دور كنيد و براي با انگيزهشدنتان كاري كنيد نياز به اين تمرينها داريد:
تصميمها و جملاتي را كه بر پايه و اساس درست فكركردن بوده و نتيجه خوبي برايتان داشته را بهخاطر بياوريد و خودتان را به خاطرش تشويق كنيد.
خرابكاريهايي كه بهواسطه فكرنكردن برايتان بهوجود آمده را مرور كنيد تا از تكرار آنها بپرهيزيد.
مهارتها و خواستههايتان را به ياد آوريد تا با بيشتر فكر كردن درباره آنها بتوانيد از آنها هدف بسازيد. مثل زمانهايي كه يك تكيه كلام از فيلمها و... را دائم بهكار ميبريد؛ از جملههاي «اجازه بدهيد فكر كنم» و «بايد برنامهريزيام را چك كنم» همه جا استفاده كنيد تا از مسير هدفهايتان دور نشويد.
براي شخصيت، وقت و امكاناتتان ارزش قائل باشيد و آنها را قابل احترام بدانيد تا براي تصميمگيري درموردشان عجله نكنيد و از هدفتان دور نشويد.
دائم پيشرفت و ركود خودتان را در رسيدن به هدفهايتان بررسي كنيد تا پسرفت نداشته باشيد.
- جوانان بهوش و اميدوار
به هدفهايتان اسم رؤيا ميدهيد و ميگوييد آرزو بر جوانان عيب نيست! اين هم تعبيري است اما جوانهايي كه حواسشان به همه محيطشان هست و امكانات و نيازهاي آن را ميدانند بيشتر، هدف دارند به جاي اينكه آرزو داشته باشند. هوشياري كه باشد دوست و دشمنشناسي آسان ميشود. اما در اين ميان ممكن است وسوسهها شما را دربر بگيرند كه: «آنقدر عقبي كه سالها با ديگران فاصله داري، پول و زور و پارتي شرط است و...» اما هر زمزمهاي كه واقعيتها را ناديده بگيرد و فقط ضعفها را نشانتان دهد بوي نااميدي ميدهد و از سوي شيطان است. سرمايه اميدواري شيعيان بيش از مردم همه دنياست و اين را براي مثال ازجمله ديگراني چون فوكوياما، فيلسوف آمريكايي به خوبي ميتوان فهميد: «شيعه بهخاطر اعتقاد به آينده سبز مهدوي، اميدوار و شكستناپذير است». براي اينكه مطمئن شويد حواستان جمع است و اميدوار هستيد، از اين تمرينها كمك بگيريد:
1- خودتان را در معرض اخبار و اطلاعات روز قرار دهيد.
2- براي خودتان اصول و ارزش و خطقرمزهاي مشخص و منطبق با معيارهاي عقل و شرع داشته باشيد تا قضاوت روزهاي سخت برايتان آسان شود.
3- براساس خطقرمزهايتان افرادي را انتخاب كنيد تا مثلا تحليلهاي ريز اقتصادي و اجتماعي آنها را ملاك عمل قرار دهيد.
4- موفقيتهايتان را يادداشت كنيد تا با مرور آنها، اميد به آينده پيدا كنيد.
5- بهخودتان يادآوري كنيد كه يكي از قانونها و سنتهاي خداوند توفيق است كه فقط مخصوص مومنهاست؛ يعني خدا به افراد مومن از نتيجه تلاشهايشان بركت ميدهد.
- براي خوبيها دل به دريا بزنيد
جواني، دل به دريا زدن است. جسارتي كه جوان را به ريسك كردن تشويق ميكند، فرق پيشرفت دوران جواني نسبت به ركود ميانسالي در بعضي افراد است. اين شجاعت است كه دل جوان به وعده خدا مطمئن ميكند كه مثلا تلاش كن و از ازدواج نترس، خدا هم وعده داده كه از فضل خودش بينيازت ميكند. برعكس، اين از وسوسههاي شيطان است كه جنس مخالف را در ذهن فرد، زيادهخواه معرفي ميكند تا ترس از ازدواج و انجام اين كار خير را به جوان تزريق كند. شجاعت در كار خير كه كمرنگ شود، پايه تصميمگيريها و مصمم بودن هم ميلرزد و به جاي آن غريزههاي مقطعي جا باز ميكنند.
نگاه رهبر معظم انقلابمان را هم به آدمهاي شجاع بخوانيد تا نخستين قدم معاشرت با حرفهاي يك آدم شجاع در وجودتان گل كند: «يك آدم شجاع، وقتي حق را ديد و شناخت، آن را دنبال ميكند، از چيزي نميهراسد، رودربايستي مانع او نميشود، خودخواهي مانع او نميشود، عظمت جبهه دشمن يا مخالف، مانع او نميشود. اما يك آدم غيرشجاع چنين نيست. گاهي حقي بهخاطر شجاع نبودن يك انسان در اظهارنظرش، ناحق ميشود و باطلي به جاي حق درميآيد. اينجا اگر شجاعت اخلاقي، شجاعت اجتماعي و شجاعت در عرصه زندگي- كه بالاتر از شجاعت در ميدان جنگ است- وجود داشته باشد، چنين مسائلي پيش نميآيد. 20/11/74- نمازجمعه»
- فعال و با اعتماد به نفس باشيد
دوره ميانسالي و پيري براي بيشتر افراد با كسالت و درگيريهاي جسمي عجين ميشود اما دوران جواني است كه اتفاقا وقت محدودي براي نشاط و فعاليت است. ويژگيهايي كه جوان را روي مبل در حال خيالبافي، موبايل بهدست و درگير دائم با بازي و شبكههاي اجتماعي و حتي دلگرم به درسخواندنهاي سطحي نگهدارد، انگار ميخواهد جواني را هم به كسالت دوران پيري گره بزند. بيكار بودن، داشتن كار كاذب و يا دوري كردن از شغلهاي حلال اما سخت و... هم روي ديگر سكه است كه ميخواهد نشاط واقعي مستقل بودن و توليدگري را از جوان دور كند. اگر قصد برنامهريزي براي فعاليت با اعتمادبه نفس داريد اين عادتها را با خودتان مرور كنيد.
1- آيا سبك زندگي جسميتان مثل تغذيه، ورزش، ساعت خواب و بيداري برايتان قوت فكري، عادت به سحرخيزي و نيروي حركت ذخيره كرده است؟
2- دنبال رضايت همه نباشيد، صفر و صدي بهخودتان نمره ندهيد و از بيان نظر شخصيتان نترسيد تا بتوانيد از قدمهاي كوچك رشد اجتماعيتان را شروع كنيد.
3- از بين آنچه مورد هدفتان است، به سختترها اولويت بدهيد، با دوستانتان گروه تشكيل دهيد تا ضعفهاي يكديگر را كمرنگ كنيد و... .
- تمرين شجاعت در مسير حق
1- هركس شرايط منحصربهفردي دارد. شما در شرايط زندگي خودتان چه حقي را ميشناسيد كه عملي شدن آن به شما بستگي داشته باشد؟
2- با افرادي كه اهداف رشد زندگيشان را براساس حداقلها درنظر نگرفتهاند و هدفهاي مهمي را با جديت و مصمم بودن به انجام رساندهاند ارتباط بگيريد، رفتوآمد كنيد، زندگيشان را مطالعه كنيد و توصيههايشان را بهكار ببريد.
3- اگر وقوع شرايط را خارج از دست خودتان تلقي كنيد و خودتان را ضعيف بهحساب بياوريد، به روحيه سرسختي و مصمم بودنتان آسيب زدهايد.
نظر شما