جایی در یک گودی، یک تورفتگی که قرار است محل جهاد اکبر مومن باشد؛ محراب؛ شاعرانهترین قبله نمایی که ممکن است ببینی. فرقی نمیکند متعلق به مسجد جامع شهر باشد یا مسجدی کوچک در گوشه شهر. هنرمند سازندهاش هر چه در چنته دارد در سفره محراب میگذارد تا هم تو را مسحور کند و هم خود اجری ببرد.
«خداوند همانند چراغدانی است که درآن چراغی پر فروغ باشد. آن چراغ در حبابی قرار گیرد؛ حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان. این چراغ با روغنی افروخته میشود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده است که نه شرقی است و نه غربی...» میتوان گفت تمام نقش و نگارهای داخل تورفتگی محراب، تمثیلی تجریدی از آیه 35 سوره نور هستند..
بد نیست بدانید
در آیین مهر ، مهراب محل قرار گرفتن مجسمه مهر و محل پرستش اوست. بعضی کارشناسان معتقدند محراب مسجد گرفته شده از مهراب در آیین مهر است. اما بعضی دیگر آن را محلستیز با نفس میدانند و به تشابه این دو اعتقادی ندارند.
مهر در غار متولد شده بود. مهریان هر جا غاری مییافتند، آنجا را مهرابه مینامیدند و در آن به پرستش او مشغول میشدند و اگر غاری در آن اطراف نبود، زمین را میکندند و معبد را در آنجا بنا میکردند. این معابد پنجره نداشتند. تنها نوری که از روزن کوچک سقف معبد داخل میشد، بر نقش مهر میتابید. مهر، فرشته دوستی و مظهر زندگی برای مهریان بود.
معنای لغوی محراب، جایگاه کارزار با شیطان، لانه و پناهگاه شیر است و در معماری به فضای افروختن آتش در آتشکده، محل نشستن واعظ و طاقنمایی که جهت قبله را مشخص میکند گفته میشود.
سلجوقیها سردر تا محراب را در یک مسیر روبه قبله و در یک محور میساختند اما قبل از آنها به این مسئله توجه چندانی نمیشد. گاهی حتی جهت قبله به درستی تشخیص داده نمیشد. چند محرابی بودن بعضی مساجد به همین دلیل است.
مهرابه به شکل متداول آن- با مجسمه مهر در حال قربانی کردن گاو - وجود ندارد اما مهرابههایی به شکل 2 دالان عمود بر هم در کنار آب، هنوز هم در ایران باقی است . مهرابههای غاری قدمگاه در نیشابور و آذربایجان، غار اصحاب کهف در سبزوار و دکان داوود در کرمانشاه از آن جملهاند.
سابقه ساخت محراب کاملاً روشن نیست؛ آنچه مسلم است در زمان پیامبر(ص) وجود نداشته. ظاهرا پیشینه ساخت محراب در مسجد به دوران خلافت ولیدبن عبدالملک باز میگردد. مسلمانان در سرزمینهای مفتوحه، محرابی در جهت قبله میساختند تا به سمت کعبه نماز بگزارند.
وارد کلیسا که شوید، اولین چیزی که شما را به طرف خود میکشد محراب است. دقیقا روبهروی ورودی، طاقچههای مرتفعی میبینید که با نقوش مسیح، حواریون و داستانهای انجیل تزئین شده و محل قرارگیری مجسمه بوده. به محرابهای کلیسا مذبح یا altar گفته میشود. محراب کلیسا برگرفته از مهراب در مهرابههای مهرپرستان است. شکل چهارسویی کلیسا هم از مهرابهها گرفته شده است.
اینجا گنبد خانه زیباترین مسجد کاشیکاری شده ایران است. میلیونها قطعه کاشی رنگی در کنار هم نشستهاند تا فضایی یکدست و پر از زیبایی به نمازگزار هدیه کنند. در میان این همه رنگ و نقش، آن طاقنمای لاجوردی با مقرنسهای سادهاش به راحتی خودنمایی میکند تا اگر اهل اصفهان نبودی، از پرسوجوی جهت قبله بینیازت کند. محرابها را همیشه در گنبد خانه میساختند و با تزئینات یا رنگ، آن را از دیگر قسمتها مجزا میکردند. اینجا مسجد شیخ لطفالله اصفهان است.
آجرکاری از ساسانیان به اجدادمان به ارث رسید تا قرنها با سادگی و یکرنگیاش بسازند و زیبایی خلق کنند. هر جا لازم بود تراشاش میدادند یا رنگش میکردند . این محراب کشیده که به سادگی در ایوان جنوب غربی مسجد گز نشسته، با کتیبهای محصور است که از همنشینی آجرهای ساده در کنار همتاهای لعاب خوردهشان ساخته شده. این محراب و مسجد را میتوانید در 20 کیلومتری شمال اصفهان ببینید.
درِ بهشت دیگر در امامزاده علی بن جعفر قم نیست؛ یادگاری زرین فام خاندان ابی طاهر را به موزه ملی منتقل کردهاند تا هنر نمایی این خاندان کاشانی از گزند نا اهلان در امان بماند. این محراب بینظیر که از کاشی زرین فام ساخته شده و لاجوردیاش چشمت را میگیرد، هنر یوسف ـ نوه خلف طاهر ـ است. او و فرزنداناش 200 سال کاشان را در کاشیسازی بیرقیب نگه داشتند تا آنجا که آوازه لاجوردی کاشیهایشان تا چین هم رفت و در آنجا به ابی محمدی مشهور شد.
یک تورفتگی ساده هم میتوانست محراب مسجد جامع اشترجان باشد اما استاد مسعود کرمانی تمام هنرش را به کار گرفت تا قبله اصفهانیها خالی از زیباییهای معماری ایرانی نماند. دست به کار شد و یکعالمه اسلیمی توری گچی دور تا دور آیههای قرآن گذاشت تا یک شاهکار دیگر به کارنامه گچبریهای ایلخانیان اضافه کند. این محراب 412 سانتیمتری، 263سانتیمتر عرض دارد و کتیبههایش به خطهای کوفی و ثلث نوشته شدهاند.
عمل حیدر؛ این همه چیزی است که از استاد سازنده زیباترین محراب گچبری ایران میدانیم. محراب الجایتو در شبستانی به همین نام در ضلع غربی مسجد جامع اصفهان قرار دارد. الجایتو فرمان ساخت شبستان و شاهمحمود در سال710 هجری قمری دستور ساخت محراب را داد. نام الجایتو روی محراب مانده و نام شاه محمود بر کتیبه زیبای محراب. این محراب گچبری علاوه بر گل و بتههای کم نظیر، با احادیث و روایاتی از پیامبر و علی(ع) به خط ثلث مزین شده است.
تیزی بالای طاق را که بگیری و بالا بروی، همان چیزی را میبینی که به قصدش این همه راه را آمدهای. هنرمندان گچکار و کتیبهنویس، کلی حساب و کتاب کردهاند تا آیه را از پایین محراب شروع کنند و دورش بگردانند تا در بالای تیزه طاق به صلوه (نماز) برسند و در آن طرف محراب آیه را تمام کنند. این محراب متعلق به مسجد جامع مرند است.
این توریهای زیبای گچی روی گچبریهای قدیمیتر سلجوقی کشیده شدهاند تا هم هنرنمایی ایلخانیان را نشان بدهند و هم هنر بی نظیر سلجوقیان را در خود نگه دارند.
عبدالمؤمن بن شرفشاه ـ نقاش تبریزی ـ این محراب را در سال 676 هجری قمری برای مسجد جامع ارومیه ساخته است.