حالا بهنظر محققان علوم پزشکی توجه کنید که به تازگی اعلام کردهاند زن و شوهرهایی که دائم در حال جنگ و دعوا با همدیگر هستند، بیشتر از سایرین احتمال دارد که به بیماریهای قلبی دچار شوند.
در این مطالعه که در دانشگاه کالج لندن انجام شده، مشخص شده افرادی که در رابطه با همسرشان مشکل دارند، تا 34 درصد بیشتر در معرض خطر این بیماریها هستند.
این نتایج از بررسی 12 ساله بیش از 9 هزار شهروند انگلیسی به دست آمده است. در این بررسی از شهروندان خواسته شده ابتدا کسی را که نزدیکترین رابطه را با او دارند، مشخص کنند و در مرحله بعد سؤالاتی از آنها پرسیده شده که میزان بحث و جدلها را بین این 2 نفر مشخص میکند.
این افراد در عرض 12 سال از لحاظ انواع بیماریهای قلبی پیگیری شدند و معلوم شد آنها که رابطه پرتنشتری داشتهاند، بیشتر دچار حملههای قلبی شدهاند.
در این تحقیق، اثر سایر عوامل خطر بیماریهای قلبی مانند فشار خون، سیگار، سابقه فامیلی، چاقی و غیره حذف شده است.
البته این نتایج در مورد سایر افرادی که فرد با آنها رابطه نزدیکی دارد هم صادق است. به این ترتیب که رابطه پرتنش با دوستان نزدیک هم میتواند به همین اندازه برای قلب و عروق خطر داشته باشد.
به گفته این محققان، عامل اصلی در این رابطه، تنش و استرس بیش از حدی است که بهطور مداوم در زندگی به فرد وارد میشود و او را مستعد حملههای قلبی میکند.
نتایج این مطالعه، در نشریه آرشیو پزشکی داخلی منتشر شده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده که این مطالعه پس از آن طرحریزی شد که تحقیقات مختلف نشان داده بود افراد مجرد بیشتر در معرض بیماریهای قلب و همچنین روانپزشکی هستند و ازدواج میتواند تا حد زیادی از بروز این بیماریها پیشگیری کند. در این مطالعه قصد محققان این بود که ببینند کیفیت رابطه زناشویی چقدر در بهبود یا اختلال در سلامت افراد متاهل تأثیر دارد.
جالب این که مطالعه جدیدی نیز چندی پیش در نشریه طب روانتنی چاپ شد که به همین موضوع اشاره داشت و نتایج آن تا حدی متفاوت با این مطالعه بود. آن مطالعه نشان میداد زنانی که با شوهرشان مشکل دارند، اما به جای این که آن را مطرح کنند، مشکل را اصطلاحا توی خودشان میریزند و سکوت میکنند، بیشتر در معرض مرگ ناشی از بیماریهای قلبی هستند.
به این ترتیب، کارشناسان در توصیه به مردم، دچار اندکی شک و دودلی شدهاند؛ آیا مردم باید حرفها و شکایتهایشان را پیش همسرشان طرح کنند یا این که موضوع را پیش خودشان نگه دارند؟ بهنظر میرسد پایان دادن قطعی به زندگی پرتنش زناشویی نیز راهحل مناسبی نباشد، چرا که مطالعات گوناگون نشان داده بسیاری از افراد، به ویژه زنان، بعد از طلاق نیز دچار انواع استرسها و مشکلات میشوند که احتمالا همین اثر را برای آنها خواهد داشت.
ضمن این که از سایر عواقب و عوارض نامطلوب طلاق نیز تأثیر خواهند پذیرفت؛ تأثیراتی مانند آسیبهای روانی به فرزندان، مسائل مالی و مانند آن.
شاید بهترین توصیهای که بتوان در این مورد داشت، این باشد که اولا راههایی برای شناخت بیشتر 2 طرف از همدیگر قبل از ازدواج به وجودآید تا انتخاب همسر با دقت و احتمال درستی بیشتر اتفاق بیفتد و در درجه بعدی، زن و شوهرهایی که با همدیگر مشکل دارند، به جای این که باهم جنگ و جدل داشته باشند، با مراجعه به مشاور و استفاده از راهنماییهای او، به حل ریشهای مشکلشان بپردازند تا فرسایش ذرهذره همدیگر و بهدنبال آن بستری در بخش سیسییو!