اولين جنايت اين مرد به روز 10 اسفندماه سال91 برميگردد. در آن روز مسئولان بيمارستاني با مأموران كلانتري سيزده آبان تماس گرفتند و خبر از مرگ پسر 30سالهاي به نام مهرداد با ضربات چاقو دادند. در بررسيهاي مأموران مشخص شد روز قبل راننده يك خودروي 206، قرباني را كه بهشدت مجروح شده بود به بيمارستان منتقل كرده و به بهانه انتقال خودرو به پاركينگ از بيمارستان خارج شده و ديگر برنگشته است.
او كه حسن نام داشت بهطور ناگهاني ناپديد شده بود و هيچكس از او اطلاعي نداشت. تا اينكه معلوم شد وي به اتهام سرقت دستگير و زنداني شده است. وقتي وي تحت بازجويي قرار گرفت راز اين جنايت را بر ملا كرد و گفت: من فروشنده موادمخدر هستم. مدتي پيش با يكي از مشتريانم به نام اصغر بر سر پول مواد دچار اختلاف شدم. روز حادثه همراه مقتول در خيابان اصغر و يكي از دوستانش به نام سعيد را ديدم. آنها با ما درگير شدند و مهرداد مجروح شد. من هم او را به بيمارستان رساندم اما از ترس فرار كردم.
تحقيقات پليس براي دستگيري سعيد و اصغر ادامه يافت. بررسيها نشان ميداد كه سعيد به اتهام قتل مرد ديگري دستگير شده و در زندان است. او در بازجوييها به قتل مهرداد اعتراف كرد و گفت: 17روز پيش از قتل مهرداد، جواني به نام بهمن را به قتل رساندم. از او و دوستش يك اسپيكر مخصوص ضبط خودرو گرفته بودم و آنها براي گرفتن اين دستگاه بارها به خانه من آمده و فحاشي كرده بودند. آن روز وقتي مقتول سراغ من آمد با او درگير شدم و بعد از آن با چاقويي كه زير آستين لباسم مخفي كرده بودم به او چند ضربه زدم و پا به فرار گذاشتم.
وي افزود: بعد از قتل به خانه اصغر رفتم و در آنجا مخفي شدم تا اينكه 9اسفندماه وقتي با خودروي او به خيابان رفته بوديم ناگهان او راننده خودروي پژويي را نشان داد و گفت از وي پول طلب دارد كه بعد از تعقيب آنها و درگيري دومين جنايت رخ داد و من اين بار نيز با چاقو سرنشين پژو را به قتل رساندم. بهدنبال اعترافات متهم پرونده وي مدتي قبل در دادگاه به 2مرتبه قصاص محكوم شد اما اين رأي در ديوان عالي كشور نقض شد. قضات شعبه 13ديوان عالي كشور در جريان بررسي پرونده دريافتند كه خانواده يكي از مقتولان برگه انحصار وراثت دريافت نكردهاند و از سويي فرزندان دومين مقتول نيز زير 18سال سن دارند. به اين ترتيب بار ديگر پرونده به دادگاه فرستاده شد.
در جلسه محاكمه كه ديروز در شعبه دوم دادگاه كيفري يك برگزار شد اولياي دم يكي از مقتولان حاضر نبودند اما ولي دم دومين مقتول كه مادر او بود گفت: من قبلا براي قاتل درخواست حكم قصاص كرده بودم اما حالا با اينكه قاتل تلاشي براي بخشش انجام نداده نميتوانم درخواست قصاص كنم. در ادامه متهم بار ديگر جزئيات 2جنايت را شرح داد و گفت: هر دو قتل را قبول دارم اما نميخواستم اين اتفاق بيفتد. من مادر پيري دارم كه براي بخشيده شدن من تلاش ميكند اما پولي براي گرفتن رضايت ندارد. به همين دليل از اولياي دم مقتولان درخواست ميكنم كه من را ببخشند. در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميمگيري در اينباره وارد شور شدند.
نظر شما