در عصر وب 2.0 که برجستهترین خصوصیتاش اشتراک است و زمانی که دمکراسی دیجیتال هر روز با راه افتادن سرویسهایی، بارزتر میشود، وقتی بهعنوان یک کاربر آماتور با شوق و ذوق میخواهی به سرعت عضو سایتی شوی تا از امکاناتش استفاده کنی، قلبت درد میگیرد وقتی نمیتوانی کشور خود را در فهرست بیابی... کجایی شوم، افغانی و تاجیکستانی بشوم بد نیست، هر چه باشد از خودمانند.
نه! به دلم نمیچسبد! سرانجام به تصادف کشوری را انتخاب میکنم و در دل میگویم: دیدی چه آسان تغییر تابعیت دادی!
اول: خلاصه اینکه ایران از لیست یاهو میل و برخی از سایتهای دیگر حذف شده، هر کس میتواند در مورد نوع واکنش یا عدم واکنش استدلال خاص خود را داشته باشد:
- این یک مشکل سیاسی است که غرب با ما دارد، وبگردیتان را بکنید، اینقدر هویت مجازی دارید، وقتی میبینید در فهرست سایتی ایران نیست، یک کشور دیگر را انتخاب کنید.
- گیرم که غرب با ما مشکل سیاسی دارد، چرا مناقشات سیاسی را به دنیای اینترنت و کاربرانش هم میکشاند؟ مگرتلاش برای حذف یک کشور از لیست کشورهای جهان نبود که منشأ اخبار و تحلیلهای زیادی شد؟ پس چرا ما باید در مقابل حذف نام ایران ساکت بنشینیم؟ پتیشن راه میاندازیم و بمب گوگلی درست میکنیم.
- حس و حال ناخوشایندی نیست، وقتی هویت و احترام گدایی میکنید! شما ممکن است نام اقدامتان را مبارزه و دادخواست یا هر چیز دیگری بگذارید. کلا از بیگانه محبت و توجه دریوزه نباید کرد، باید آنقدر برجسته باشیم که قابل صرفنظر نباشیم.
دوم: فکر میکنم در قبال جنجال حذف نام ایران از لیست یاهو میل، بیشتر کاربران یکی از3 استدلال بالا را در ذهن دارند.
هر یک از آنها، میتواند تا حدی درست باشد و تأکید میکنم که هنگام بحث و مجادله وبلاگی، مهم رعایت احترام و محترم شمردن نظرات طرف مقابل است.
یکی از اشتباهات ما هنگام پیش آمدن موضوعاتی از این دست این است که میخواهیم مانند یک مسابقه ورزشی در مباحثهها شرکت کنیم و در آخر طرف مقابل را تسلیم کنیم و وادار به اعتراف به شکست کنیم.
اگر هم جایی اصطلاحا کم بیاوریم شروع میکنیم به رو کردن پرونده طرف مقابل و افشا کردنش.
هر کس باید با تفکر و استدلال خود، از حرکتی پیروی کند. کلا امیدی به گرفتن نتیجه در حرکتهای پرشور و کمشور نداشته باشید.
در عین حال هیچگاه حرکتهای جمعی از این دست نباید بهعنوان ابزاری برای برجسته شدن فردی مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
سوم: شرکتها و سرویسهای اینترنتی طیفی هستند از یک مجموعه آدم با ملیتها، فرهنگها، اهداف و نظرات مختلف. هندی و چینی و پاکستانی و اروپایی و آمریکایی. خیلی از آنها کسانی هستند که هدفی جز ایجاد سرویسهای جذاب اینترنتی و فراهم کردن امکانات مؤثر و راحتتر بین انسانها و در کنار آن کسب درآمد ندارند.
گیرم که در قسمت مدیریتی گاه مجبور به رعایت قوانین نوشته یا نانوشته کشورشان باشند. فکر میکنم شایسته نباشد به کل یک مجموعه، دادن القابی با ادبیات نادرست. چه باید کرد؟