اين مرد روز 20بهمنماه سال93 با ورود به خانه دوستش در منطقه گلابدره همسر او را به قتل رساند و در ادامه جان مادر و پسر دوستش را نيز گرفته است. او براي اينكه ردي از خود به جا نگذارد، شيلنگ گاز خانه را پاره كرد كه پس از فرار او انفجار مهيبي رخ داد. دقايقي بعد و زماني كه آتشنشانان به محل حادثه رسيدند با 3جسد روبهرو شدند.
به همين دليل بازپرس جنايي و كارآگاهان آگاهي براي كشف واقعيت راهي محل حادثه شدند و عامل جنايت را كه براي از بين بردن سرنخ به آنجا بازگشته بود، در محل حادثه دستگير كردند. اين مرد به قتل همسر، مادر و فرزند دوستش اعتراف كرد و در نهايت پرونده اتهامياش با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه چهارم به رياست قاضي اصغر عبدالهي و با حضور 2مستشار دادگاه برگزار شد، اولياي دم مقتولان كه احساسشان از روبهرو شدن با متهم بهشدت جريحهدار شده بود يك به يك در جايگاه ايستادند و خواستار قصاص متهم شدند. سپس مرد جنايتكار به دفاع از خودش پرداخت و گفت:من هم سرقت و هم قتل را قبول دارم اما باور كنيد قصد ارتكاب جنايت نداشتم.
وي ادامه داد: من و دوستم روابط نزديكي با هم داشتيم و به خانه يكديگر رفتوآمد ميكرديم. مدتها بود قرص ترامادول و دراگون مصرف ميكردم و يك شب كه آنها به خانهمان آمده بودند بر اثر توهم مواد نسبت به دوستم بدبين شدم و تصميم گرفتم رفتوآمدم با آنها را قطع كنم. مدتي جواب تماسهاي تلفني دوستم را نميدادم تا اينكه يك روز كه باز هم تعداد زيادي قرص خورده بودم، تصميم گرفتم با همسر دوستم راجع به اين مسئله صحبت كنم.
به همين دليل درحاليكه دوستم در خانه نبود، زنگ خانهشان را زدم. به همسرش گفتم حرف مهمي دارم و وارد خانه شدم. اما بر اثر مصرف مواد در حال عادي نبودم و در آن وضعيت همسر دوستم با من درگير شد و سر و صدا كرد و من سيم سشواري كه آنجا بود را دور گلويش پيچيدم و او جانش را از دست داد. سپس 2النگويي كه در دستش بود، سرقت كردم و ميخواستم فرار كنم كه در راهرو مادر دوستم را ديدم.
او در واحد روبهرويي زندگي ميكرد و با ديدن من تعجب كرد. او به من شك كرد و براي همين با يك گلدان به سرش كوبيدم و با چاقو چند ضربه به وي زدم. ميخواستم هر چه زودتر فرار كنم اما زنگ خانه به صدا درآمد. پسر 7ساله دوستم بود.
قصد كشتن او را نداشتم و ميخواستم از پشت گردنش را بگيرم و او را داخل اتاق بيندازنم. همين كار را هم كردم اما در اتاق يك آينه قدي بود و او من را ديد. به همين دليل وي را هم با ضربه چاقو به قتل رساندم و در نهايت با پاره كردن شيلنگ گاز فرار كردم. در راه به اين فكر افتادم كه آثار انگشتانم روي وسايل خانه مانده. پس برگشتم تا آثار باقيمانده را از بين ببرم كه دستگير شدم.متهم در آخرين دفاع از خودش گفت: قبول دارم با نامردي اين جنايت را مرتكب شدهام اما اميدوارم خانواده مقتولان حلالم كرده و قضات دادگاه هم زودتر حكم قصاصم را صادر كنند.
نظر شما