چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۵ - ۰۴:۰۰
۰ نفر

فاطمه محمدصالحی؛ مشاور: می‌شود نماز خواند و جزو سپاه یزید بود. می‌شود به‌ظاهر منتظر امام زمان(عج) بود و در میدان عمل کوفی شد. مصداق این جمله‌های کوتاه، خیلی‌ها را در تاریخ روسیاه کرده است.

دین

اگر بخواهيم براي حسيني شدن و حسيني زندگي‌كردن سال تا سال دست روي دست بگذاريم و فقط منتظر آمدن محرم باشيم، نبايد انتظار داشته باشيم به‌راحتي در زمره ياران خاص و دوستداران ويژه امام حسين(ع) قرار بگيريم. براي حسيني شدن بايد تلاش كرد. يك راه خوب، الگو‌برداري از اصحاب خاص امام حسين(ع) در زندگي است؛ همان‌هايي كه ويژگي‌هاي رفتاري‌شان تاريخ را تكان داده است. يكي از اين اصحاب ويژه، حضرت عباس(ع) است كه فردا، روز منتسب به ايشان است كه به ادب و عقل و ولايت‌پذيري مشهور است. انگار بايد شبيه ابوالفضل شد تا مورد پسند و لايق ديدار شد. مي‌خواهيم به همراه شما بدانيم چطور در اين عاشورا به سبك حضرت عباس بيشتر حسيني شويم؟

  • در كربلاي خصوصي شما چه خبر است؟

زندگي آدم‌ها را باورهايشان مي‌سازد. درس‌هاي عاشورايي را مي‌توان در همين زندگي روزمره هم مرور كرد. كسي به‌خاطر خدا مدافع حرم و حق مي‌شود، يكي آنقدر عقيده‌هايش او را به خدا دلگرم مي‌كند كه مي‌تواند هميشه در برابر سختي‌ها مقاومت كند و راه خودش را برود و در بدترين شرايط هم ديدگاهش اين باشد كه امتحان الهي براي انسان‌ها سرشار از زيبايي است. آن طرف معركه ممكن است كسي به‌خاطر خودش حاضر شود پا روي منافع و شخصيت ديگران بگذارد تا ترقي كند.

بعضي‌ها دير به فكر كارهاي واجب و حمايت از حق و خدا مي‌افتند، بعضي‌ها هم با وعده ديگران عقل و دينشان تعطيل مي‌شود. اگر خوب دقت كنيد مي‌بينيد هركس مي‌تواند شخصيت شبيه به‌خودش را در واقعه عاشورا پيدا كند. براي همين گفته‌اند هر روز عاشورا و همه جا كربلاست. اين باورها آنقدر قدرت دارد كه مي‌تواند در شما انگيزه شبيه شدن به آدم‌هاي خوب كربلا را جاري كند. مثلا عشق به حضرت عباس(ع) مي‌تواند خيلي از عادت‌ها را تغيير بدهد.

اين علاقه به تغيير، در نمونه كوچك روزهاي محرم و به‌خصوص عاشورا و تاسوعا خودش را به خوبي نشان مي‌دهد. امسال از فرصت استفاده كنيد و نقش خود را در كربلاي شخصي و دروني‌تان بهتر انتخاب كنيد. مثلا اگر قبلا شبيه آدم‌هاي دودل كربلاي سال 61 بوديد و دلتان علاقه‌مند به كارهاي خوب، آدم‌هاي خوب و... بوده اما در عمل شبيه اهل‌بيت(ع) نبوديد، حالا فرصت ابوالفضلي بودن را پيدا كرده‌ايد، براي اين تغيير مي‌توانيد از ويژگي‌هاي اخلاقي حضرت عباس(ع) الگو بگيريد. درباره علت نامگذاري‌شان به «عباس» نقل مي‌كنند كه ايشان هميشه در برابر باطل چهره‌شان را عبوس مي‌كرده و از جان و دل حق را ياري مي‌كردند يا اينكه با غيرت بودند و از سر عشق مراقب خانواده‌شان بوده‌اند تا مورد رضايت خدا باشند.

  • امام حسين ع امروز را يادمان نرود

قرآن مي‌فرمايد: «در قيامت مردم هر دوره‌اي با امام‌شان برانگيخته مي‌شوند». رهبر مستقيم آدم‌هاي الان كره زمين امام مهدي‌(عج)است. اگر بخواهيم از عاشورا الهام بگيريم، بايد بدانيم چطور براي امام زمان(عج) مثل حضرت ابوالفضل باوفا باشيم؟ در ذكرتوسل به حضرت عباس 133بار مي‌گوييم «يا كاشف الكرب عن وجه الحسين اكشف كروبي بحق اخيك الحسين» اين كليد ياوري امام زمان(عج) است.

«كاشف كرب»بودن حضرت عباس(ع) يعني ايشان طوري بودند كه غم‌هاي امام زمانشان را كم مي‌كردند و همه توان‌شان در خدمت پيشبرد و جلب رضايت اباعبدالله بود. حالا اينكه امام زمان امروز ما به چه دغدغه‌هايي دچار هستند و به چه حمايت‌هايي نياز دارند را بايد جزو دغدغه‌هاي روزانه گذاشت و براي آن مطالعه كرد، از متخصص‌ها سؤال كرد و برايش به‌خودسازي جدي دست زد. پيش خودتان نگوييد از ما كه گذشت، ما كجا و امام زمان(عج) و حضرت عباس(ع) و ياور بودن كجا؟! يادتان باشد هميشه راه براي برگشت باز است.

حتي نقل شده تعدادي از سربازان عمر سعد در آخرين لحظات جنگ به امام حسين(ع) پيوستند. چند ساعت قبل از آن، حتي تا چند دقيقه قبل با امام جنگيده بودند ولي وقتي با خودشان فكر كردند كه امام و پسر پيغمبر، تنها و غريب است و من وظيفه‌ام است به او كمك كنم، توبه كردند و به لشكر امام پيوستند. اين سربازان را حدود ۳۰ نفر ذكر كرده‌اند كه به كمك امام رفتند و شهيد شدند. آنها منتظران واقعي بودند كه به محض آگاه شدن به وظيفه‌شان عمل كردند.

  • رمزي كه عباس ع مي‌سازد!

امام صادق(ع) در زيارتي كه ابوحمزه ثمالي نقل كرده است، به حضرت ابوالفضل مي‌فرمايند: «السلام عليك ايها العبد الصالح». عبد به‌معناي مطيع و بنده است. مهم‌ترين الگوي رفتاري كه مي‌توان از حضرت عباس(ع) گرفت، همين عبدبودن است كه به قول قرآن، ما را اصلا براي همين آفريده‌اند.

استاد پناهيان درباره ويژگي‌هايي كه يك فرد را عبد مي‌كند اينطور مي‌گويند: وقتي كسي فهميد كه عبد خداست، آن‌وقت زيباترين رابطه خود را با خدا خواهد داشت و رابطه‌هاي ديگر در ذيل رابطه با خداوند برايش معنا پيدا مي‌كند. مثلا اگر همسرش را دوست دارد به‌خاطر اين است كه او را هديه‌اي از جانب خدا مي‌داند. پس به‌خاطر هديه خدا، نافرماني خدا را نمي‌كند. كسي كه خود را به‌معناي واقعي عبد بداند، حتي خود را مالك فرزندان خودش هم نمي‌داند. امام صادق(ع) نيز مي‌فرمايند: «عبادت به سجود و ركوع نيست بلكه به فرمانبري است؛ هركه فرمان آفريده‌اي را كه مخالف فرمان آفريدگار است، اطاعت كند، بي‌گمان او را عبادت كرده است.» كسي كه بداند عبدِ خداست، ديگر سرگردان نخواهد بود.

اگر انسان به ماهيت خودش فكر كند و از خودش بپرسد كه «تو كي هستي؟» از درون خودش پاسخ‌هاي قشنگي دريافت مي‌كند كه يكي از زيباترين پاسخ‌ها اين است: «من يك مولايي دارم كه عبد او هستم». يعني من مال او هستم، در اختيار او هستم، بنده و برده او هستم، تمام زندگي من دست اوست، من از پيش او آمده‌ام و به سوي او باز مي‌گردم.

يكي از راه‌هايي كه بفهميم عبد هستيم اين است كه به مولاي خود نگاه و به او بيشتر توجه كنيم. قرآن خواندن خيلي در اين رابطه مؤثر است. چه خوب است روزي حداقل 50 آيه قرآن بخوانيم و خودمان را در فضاي اين گفت‌وگوي زيبا قرار دهيم تا درك ما از مولاي خودمان بالا برود و حقيقت عبد بودن خود را بهتر درك كنيم.

کد خبر 349054

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha