این «وایت»ها حالا بخشی از جایزههای مهم و معروف جهان شدهاند. جایزههایی که به کتابها، آدمها و فعالیتهایی داده میشود که سفید هستند و این سفید بودن در فرهنگ زبان انگلیسی معنی دومی هم دارد. این سفید بودن یعنی یک جایی صلح است و این صلح در تضاد با جنگ دیده میشود، این سفیدی در تضاد با سیاهی دیده میشود.
این اسم برای بعضی جایزههای فرهنگی در حوزههای سینما، تئاتر و ادبیات انتخاب شده است. این جایزهها که جایزههای صلح نام دارد به افرادی اهدا میشود که درباره یک جنگ نوشتهاند، جنگ آدمها، جنگ مذهبها، جنگ رابطهها. یکی از جایزههای صلحی که در حوزه کتاب داده میشود و جایزه مشهوری است جایزه «.وایتینگ رایترز» است، امسال در یکی از بخشهای این جایزه کتاب «سپتامبرهای شیراز» نوشته دالیا سوفر، نویسنده ایرانیالاصل و یهودی، برنده شد.
سوفر در این کتاب زندگی دو خانواده ایرانی را در سالهای 1359 و 60 به طور همزمان روایت میکند. دادن این جایزه به سوفر از طرف منتقدان ایرانی غیرمنصفانه بود، آنها معتقدند که کتاب سوفر تصویری خشن و غیرواقعی را از ایران نشان میدهد. سوفر خاطرات خانوادگی خود را در این کتاب در قالب یک کتاب نوشته است.
جایزه وایتینگ رایترز چیست؟
جایزه وایتینگ رایترز تفاوتهای زیادی با دیگر جایزههای ادبی دارد. در اساسنامه این جایزه آمده است: «این جایزه به دانشجویان 7 دانشگاه مهم آمریکا داده میشود، برندگان از دانشگاههای برین مائر، شیکاگو، کلمبیا، هاروارد، پریستون، استنفورد و ییل انتخاب میشوند.»
در بخش دیگری از این اساسنامه درباره بخشهای مختلف این جایزه نوشته شده: «از سال 1985 این جایزه توسط وایتینگ گیلز اهدا میشود که ادبیات خلاق یکی از بخشهای مهم این جایزه صلح است.
این جایزه هر سال به 10 نفر در 4 رشته داده میشود. تقسیم بندی این 4رشته به این صورت است، ادبیات، داستانی، شعر، نمایشنامه و هر متن دیگری که در این3 گروه نگنجد با هم و در یک گروه جداگانه درباره آنها داوری میشود. جایزه هر نفر 50 هزار دلار است که بستگی به پایان یا نوع کار هر برنده دارد. داوران این جایزه به صورت افتخاری فعالیت میکنند، آنها از بین نویسندگان، استادان ادبیات و مولفان انتخاب میشوند.»
در این متن درباره حامیان این جایزه نوشته شده: «فعالیتهای این دانشگاه هدای جایزه از سال 2001 شکل متفاوتی پیدا کرده است، یک هیأت داوری از استادان قدیمی پروندههای دانشجوهای دکتری که خودشان استادیار دانشگاه هستند را بررسی میکند. این گروه بعد از بررسی برندههای جایزه را در چند سال آینده مشخص میکنند. دانشگاه با روش، بروکلین و کنیون حامیان اصلی این دانشگاه هستند.»
دالیا سوفر کیست؟
دالیا سوفر سال 1351 (1972) در تهران به دنیا آمده است. او در یک خانواده یهودی متولد شد و دوران کودکیاش همزمان با انقلاب اسلامی ایران بوده است. خانواده او و دالیا سوفر تا یازده سالگی او در ایران زندگی کردند. آنها سال 61 به آمریکا مهاجرت کردند و ملیت خود را تغییر دادند.
سوفر تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ادبیات فرانسه شروع کرد، و همیشه به ادبیات خلاق علاقه داشته. در حال حاضر او دانشجوی دکتری در رشته ادبیات فرانسه در دانشگاه سارا لورنس است. شبهای سپتامبر اولین کتاب اوست که در سال 2007 منتشر شده است.پدر دالیا سوفر سال 58 به اتهام جاسوسی برای اسراییل در تهران دستگیر شد.
سپتامبرهای شیراز درباره چیست؟
سپتامبرهای شیراز، داستان زندگی خانوادهای یهودی اما ایرانیالاصل را در دوره قبل و بعد انقلاب اسلامی در شهر تهران روایت میکند. در این کتاب که به زبان انگلیسی نوشته شده نویسنده تلاش کرده است که از فرهنگ عامیانه مردم استفاده کند، اما وانمود میکند پایه و اصل تفکرش بر مبنای خوبی مطلق و بدی مطلق است.
یک طرف ماجرا انسانهای خوبی قرار دارند که هیچ کار بدی از آنها سر نمیزد و مظلوم هستند و طرف دیگر ماجرا کسانی هستند که فقط به دستگیری، متهم کردن و ایجاد تشویش علاقه دارند. سپتامبرهای شیراز روایت زندگی خانواده «اسحاق امین» است. زندگی این خانواده در فاصله زمانی سپتامبر 1981 تا سپتامبر 1982 که آنها ایران را ترک میکنند روایت شده است.
«اسحاق امین» 60ساله است و صاحب یک جواهرفروشی معروف در تهران است، جواهر فروشیای که خانواده شاه ایران از آن خرید میکردند. داستان مغرضانه در این کتاب آنگونه پیش میرود که امین بعد از انقلاب ایران به اتهام جاسوسی برای اسرائیل مشتریهای خاصی که از دربار شاه و افراد با نفوذ داشته است، دستگیر میشود.
همسر امین به دنبال آزادی شوهرش است، اما موفق به آزاد کردن او نمیشود. در این میان دختر و پسر امین هم به خاطر روابطشان در فشار قرار میگیرند و شرایط برای خانواه امین سختتر میشود. نویسنده داستان بعد از تعریف ماجرای داستان به تعریف کردن عبارتها و کلمههای علوم اجتماعی و سیاسی میپردازد.
نویسنده که خود را یک یهودی معتقد میداند از صهیونیزم و سکولاریسم دفاع میکند. مطبوعات آمریکا از این کتاب دفاع کردند و در نیویورک تایمز به گونهای بسیار اغراقآمیز از این کتاب تعریف شده است.
همچنین در مقالهای در وال استریت ژورنال درباره این کتاب نوشته شده: «اولین رمان دالیا سوفر فوقالعاده است خانواده سوفر به همراه خود او که 11 ساله بود، در سال 1982 از ایران فرار کردند و به نظر میرسد این رمان تکاندهنده و موجز، مرثیهای برای ترک وطن نویسنده باشد.»
نیویورک تایمز بخش اول این رمان را منتشر کرده:«وقتی اسحاق امین دو مرد که اسلحه داشتند را دید که درست ساعت دوازده و نیم ظهر نیمه پاییز گرم تهران وارد دفترش شدند، فهمید که نمیتواند قولش را عملی کند و ظهر با همسر و دخترش غذا بخورد.
مردی که قدش کوتاهتر بود پرسید: «آقای امین؟» اسحاق سرش را تکان داد. چند ماه پیش دوستش کورش نصیری دستگیر شده بود و هفته بعدش هم خبر رسید که علی نانوا ناپدید شده. «ما از طرف پلیس آمدهایم» مرد قدکوتاه اسلحهاش را گرفت رو به روی اسحاق و چند قدم رفت جلو، به طرف او، قدمهایش را محکم و بلند برمیداشت.
به او نمیآمد بتواند این قدمها را بردارد. «شما بازداشت هستید.» اسحاق دفترچه صورت حسابی را که پشتش بود بست. سرش را پایین انداخت و به میزش نگاه کرد، وسایلش روی میز بودند. پوشههای نامرتب، جعبههای کوچک فلزی که کاغذهایش را آنجا نگه میداشت، پاکت سیگار دانهیل، جاسیگاری کریستال و لیوان چاییاش که تازه ریخته بود و هنوز داغ بود و دو حبه قند که انداخته بود داخل چایی و روی سطح لیوان بودند.
تقویم باز بود، به آن نگاه کرد، امروز 20 سپتامبر 1981 است. امروز برای خودش یک یادداشت بدخط نوشته بود. میخواست در مورد مرواریدها موقع ناهار از خانه به آقای ناکامورا زنگ بزند و ساعت سه بعدازظهر محموله جواهرهای سیاهی را که از استرالیا میرسید تحویل بگیرد. قرار بود کفشهایش را هم از کفاشی بگیرد. قرار بود امروز این کارها را انجام دهد، اما حالا اینها قرارهایی است که به هیچ کدام نمیرسد.
صلح کجاست، جنگ کجاست؟
انگار آدمهای طرفدار صلح روی یک نیمکره زمین زندگی میکنند، آدمهای طرفدار جنگ روی یک نیم کره دیگر. جایزههای فرهنگی برای صلح را آدمهایی که روی نیمکره صلحطلب زندگی میکنند اهدا میکنند، انگار ما هم روی نیمکره جنگطلب نشستهایم و نمیتوانیم این جایزهها را تعریف کنیم و به کسی اهدا کنیم. انگار ما روی این نیمکره جنگطلب نشستهایم و فقط میتوانیم این جایزهها را بگیریم. این داستانهای کلاسیک همیشه ادامه دارد، داستان آدمهای خوب و آدمهای بد البته به رغم نویسندگان معترض و صد البته مغرض .
ماجرای یک خبر
رمان ضدایرانی «سپتامبرهای شیراز» نوشته «دالیا سوفر» برنده بخش ادبیات داستانی جایزه صلح «وایتینگ رایترز» شد. سوفر در این زندگی یک خانواده یهودی را در سال 59 و 60 در ایران روایت میکند و تصویری خشن و غیرواقعی از ایرانیها ارائه میدهد. قبل از چاپ این کتاب مطبوعات آمریکا از انتشار آن خبر دادند و تحلیلهایی درباره آن نوشتند.
نویسندگان بیشتر مقالهها، قبل و بعداز چاپ، این کتاب را مانند یک کتاب تاریخی نقد کردهاند، اما این کتاب خاطرات یک فرد است که هیچ سند تاریخی برای درست بودن آن وجود ندارد. وال استریت ژورنال این کتاب را یکی از تندترین نوشتهها در این باره میداند.
نیویورک تایمز نیز انتقادهای آن را تندو صحنههای توصیف شده در آن را خشن خوانده است.خبر اهدای این جایزه هفته پیش در خبرگزاریها و روزنامهها منتشر شد. مطبوعات و خبرگزاریها درباره غیرواقعی بودن این کتاب و چرایی اهدای جایزه صلح به آن نوشتند، اما نهادهای فرهنگی دولتی و غیردولتی بیانیهای علیه آن صادر نکردند و به چاپ و اهدای جایزه به این کتاب اعتراض جدی نکردند.