به گزارش ایسنا، یکی از آثار خارجی شرکت کننده در سیوپنجمین جشنوارهی بینالمللی تئاتر فجر نمایشی از عراق با نام «سِلفه» به کارگردانی عامر ابوالهیل بود که در دو نوبت در دومین روز جشنوارهی تئاتر فجر در تالار «هنر» به صحنه رفت.
کارگردان عراقی: انتظار بیشتری داشتم
این نمایش که به دلیل مشکل فنی در تنظیم نوشتار بالانویس (ترجمه) با حدود 30 دقیقه تاخیر آغاز شد، در نوبت اول با استقبال نه چندان زیاد تماشاگران همراه شد. این در حالی است که کارگردان این اثر انتظار داشت در چنین جشنوارهای افراد بیشتری را در سالن ببیند.
«سلفه» داستان دو جوان را روایت میکرد که با تکیه بر موضوعاتی همچون مهاجرت و جنگ لحظات مختلفی از غم و شادی و امید را نمایش میدادند و اگرچه بیشترین حالتی را که بازی میکردند، همراه با حزن و اندوه بود اما در پایان از تماشاگران خواستند به فرد کناری خود حرفی از شادی و دوست داشتن بزنند.
عامر ابوالهیل که اولین تجربهی اجرای خارجی خود را پس از اجرا در عراق پشت سر میگذاشت، دربارهی نمایش خود به ایسنا گفت: من هرچیزی را از زندگی یاد میگیرم و در این نمایش هم جنگ، هجرت و هدف را انتخاب کردم چون به هرحال انسانها در زندگی با آن مواجه میشوند و این سه موضوع را با غم و درد و شادی تلفیق کردم چون بیشتر از هر حس دیگری انسان را درگیر میکنند.
او با اشاره به اینکه بسیاری از هنرمندان تئاتر عراق در سالهای گذشته از این کشور مهاجرت کردهاند، افزود: پایان نمایش مخلوطی از تجربه و امید است، چون باید بدانیم که روسا و مدیران در هر کشوری تغییر میکنند و فقط مردم و ملتها هستند که باقی میمانند پس اگر همدیگر را دوست نداشته باشیم، تنها میمانیم.
ابوالهیل که بخشی از نمایش را به زبان انگلیسی هم اجرا میکرد و این بخش را به طور ویژه برای اجرا در ایران به نمایش خود اضافه کرده بود، همچنین ادامه داد: وقتی «سِلفه» را در عراق به صحنه بردم، واکنشهای خیلی خوبی گرفتم و انتظار داشتم در ایران تماشاگر بیشتری به سالن بیاید، چون اگر این جشنواره در عراق بود تماشاگران زیادی میآمدند.
ردپای داستانهای تهرانی در نمایشی از بندرعباس
یکی دیگر از نمایشهایی که در دومین روز جشنواره در سالن «قشقایی» تئاترشهر به صحنه رفت، نمایش «پنجگانه خون، خور، ملمداس» نام داشت که از بندرعباس اجرا میشد.
این نمایش طبق بروشوری که پس از اجرای نمایش توزیع شد، برپایه یکی از اساطیر کهن هرمزگان اجرا شد که البته اگر سازهای محلی جنوب را از آن حذف میکردند، داستانش بیشتر شبیه کارهایی بود که مشابه آن در فیلمهای سینمایی یا سریالهای تلویزیونی دیده شده است.
طبق اطلاعات معرفی نمایش، «مِلمِداس» روایتگر افسانهای از جنوب است که زنی زیبا همچون پری دریایی را نمایش میدهد که فرد دلباختهاش را با پاهایی به شکل داس، دو نیمه میکند.
این اجرا که تماشاگران نسبتا زیادی هم آن را دیدند، چندان رضایت مخاطبان را جلب نکرد.
استقبال خوب از مستاجر
نمایش ستاره امینیان با نام «مستاجر» یکی از دیگر آثار اجرا شده در روز دوم جشنواره بود که در تالار «حافظ» با حضور زیاد مخاطبان به صحنه رفت.
در این نمایش که براساس رمانی به همین نام و به نویسندگی رولان توپور نوشته شده، بازیگر نقش اصلی نمایش که به نوعی انسان منزوی امروز را روایت میکرد، در پایان مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت.
فردی به نام «ترلکوفسکی» وارد آپارتمانی میشود که مستأجر قبلی آن، زنی به نام «سیمون شول»، خود را از پنجره خانه به بیرون پرت کرده است.
امینیان نمایشنامه «مستأجر» را بر اساس رمانی به همین نام و نیز «یادداشتهای زیرزمینی» داستایوفسکی نوشته است.
تماشاگرانی که به حرف گوش نمیدهند
«جزیره» به کارگردانی سعید دشتی هم در حالی در دومین شب از سی و پنجمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر روی صحنه رفت که با پُر شدن فضای سالن، تعدادی از تماشاگران ایستاده این نمایش را تماشا کردند.
«جزیره» اثری رئال و کاملا اجتماعی است که زندگی یک خانواده را در 48 ساعت روایت میکند و محور داستان پنج النگوی ارثیهای مادر خانواده قبل از فوت و اعتیاد پدر و داماد خانواده است که مشکلات زیادی را به وجود میآورند. این خانواده هر چند تلاش میکنند در کنار یکدیگر باشند، اما هر کدام در اصل تنها هستند و رازهایی را در خود دارند که ریشهی اصلی روایت «جزیره» است.
داریوش علیزاده نویسنده، خانه را به «جزیره»ای تشبیه کرده که هر کس در آن کار خود را انجام میدهد. در طول روایت داستان، نخست ابهامهایی در ذهن مخاطبان شکل میگیرد و به مرور با فلش بکزدن به عقب، ابهامات نیز برطرف میشوند.
قبل از آغاز اجرا، یاد مرحوم «رکنالدین خسروی» و آتشنشانان شهید «پلاسکو» گرامی داشته شد و طبق روال همیشگی از مخاطبان درخواست شد، تلفنهای همراه خود را تا پایان اجرا خاموش نگه دارند، اما باز هم عدهای به این توصیه عمل نکردند.
«جزیره» هیچ بروشوری یا اطلاعاتی برای معرفی نمایش و بازیگران این اجرا که در دو بخش مسابقه تئاتر جوان و مروری تئاتر ایران در سال 1395 اجرا شد به مخاطبان خود ارائه نداد.
یک دقیقه سکوت «دوازده» برای آتشنشانان
در ادامه این اجراها، «نمایش دوازده» به کارگردانی جواد خورشا هم در تالار «مولوی» روی صحنه رفت و با توجه به موضوع اجتماعی آن که به یک قتل مربوط میشد، استقبال خوبی از آن صورت گرفت.
در پایان این نمایش به درخواست کارگردان و به احترام شهدای آتشنشان حاضران در سالن یک دقیقه سکوت کردند.
اجرای «جاودانگی» نیما دهقان در حضور داوران خارجی
«جاودانگی» به کارگردانی نیما دهقان هم یکی دیگر از نمایشهای روز دوم جشنواره بود که در بخش مسابقهی ینالملل حضور دارد و موضوع آن به مهاجرت ارتباط داشت.
این نمایش بی کلام که با افکتهای تصویری و صوتی همراه بود، اثری تجربهگرا و مدرن به شمار میآید و داستانی از مهاجرت را روایت میکند که دنیای امروز تحت تاثیر جنگهای منطقهای سخت درگیر آن شده است.
نمایش که با حضور داوران ایرانی و خارجی به صحنه رفت، با استقبال خوب تماشاگران همراه شد و با این پرسشها که «فکر میکنید سالانه چند نفر مهاجرت میکنند و زمانی که مشغول تماشای این نمایش بودید، چند انسان درحال مهاجرت بودند و چند نفر که جان خود را از دست دادند، کودک بودند؟» به پایان رسید.
در «جاودانگی»، فرزین صابونی بازی کرده است که در طول نمایش، فرشاد فزونی او را با اجرای قطعاتی از موسیقی همراهی کرد.
توزیع کتاب دو زبانه راهنمای جشنواره
در دومین روز جشنوارهی تئاتر فجر، کتاب راهنمای این رویداد که علاوه بر اطلاعات کامل گروههای نمایشی به دو زبان فارسی و انگلیسی تهیه شده است، نیز توزیع شد.
نظر شما