در سال 1900، بیشتر جمعیت جهان در روستاها زندگی میکردند و تنها 10درصد جمعیت در شهرها بودند. امسال (2007)، بنابر گزارش تقسیمات منطقهای سازمان ملل، برای اولین بار در تاریخ بشر، شهرنشینی بیش از روستانشینی شد.
رشد بیسابقه ابرشهرها که در حال حاضر شمارشان به 20 رسیده است، مشکلات اجتماعی و محیطی زیادی با خود همراه داشتهاست. تنها 2 درصد سطح زمین را شهرها اشغال کردهاند، اما مصرفکننده سه چهارم منابع طبیعی سالانه هستند و در سال، میلیونها تن زباله و گازهای گلخانهای نیمه تجزیهشده تولید میکنند و مواد سمی فراوانی را وارد رودخانهها میکنند.
شهرنشینها، برای تولید غذا، چوب و کاغذ مورد نیازشان، آسیبهای جبرانناپذیری به ذخایر آب، خاک و جنگلها وارد میکنند. مثلا در لندن، برای تأمین منابع مصرفی مردم، فضایی برابر با 125 میلیون برابر فضای شهری لازم است.
اگر به ابرشهرهای اروپایی به اندازه ابرشهرهای آمریکایی اجازه توسعه و ترقی داده شود، آسیبهای ناشی از آن فاجعهآمیز خواهدبود. دانشمندان محاسبه کردهاند که در تقسیمات اکولوژیکی، سهم هر نفر از منابع زمین حدود 8/1 هکتار خواهدبود.
امروز سهم مناطق روستایی در این تقسیمات اکولوژیکی 6/1 هکتار، در شانگهای 7 هکتار و در نواحی شمالشرق و جنوبغرب آمریکا حدود 7/9 هکتار است.
بازگرداندن جمعیت جهان به مناطق روستایی اختیاری نیست. استانداردهای زندگی مدرن، به این معنی است که میان روستانشینان و شهرنشینان تفاوت آن چنانی وجود ندارد.
تقسیم سیاره به قطعه زمینهای کوچک که مردم بتوانند در آنها خودکفا زندگی کنند، فجایع فراوانی به بار خواهدآورد. اگر ما واقعا درصدد حفاظت از آنچه در طبیعت بهجای مانده هستیم، باید برای بهبود کیفیت زندگی ملتهای در حال توسعه، به فکر ایجاد گونه جدیدی از شهرها باشیم.
اندازه یک شهر، مقیاس اقتصادی تولید انرژی، بازیافت و حملونقل عمومی را در آن شهر معین میکند. شهرهای جدید، حتی میتوانند نیازهای خود را نیز برطرف کنند.
اگر شهرها انگلهای جهان نشوند، میتوانند زندگی قابل دوامی را برای جمعیت روبه انفجار جهان ایجاد کنند. این مهم زمانی اتفاق میافتد که شهرها درست ساخته شدهباشند.
دولتها، برنامهریزان، معماران و مهندسان با این نظریه به ایدههای تازهتری دست یافتهاند و در فکر راههای جدیدی برای ایجاد ابرشهرهای سبز هستند. شیوههای آنها بر پایه2 اصل اساسی است: بازیافت هر آنچه ممکن است و کاهش استفاده از ماشین تا حد ممکن.
بنابراین تأکید بر گسترش ساختارهای انرژی کارآمد و افزایش استفاده از وسایل حملونقل عمومی است.
برنامهریزان همچنین درصدد طراحی دوباره سازمان شهری برای ایجاد کار و ایجاد مناطق مسکونی بیشتر هستند. این کار از جداسازی شهرها به مناطق مسکونی، تجاری و صنعتی مطمئنتر است.
تکثر این طرحهای بزرگ، هنوز روی کاغذ هستند. اما شهرهای بسیاری، هم اکنون طرحهای اکوزیستی دارند. مثلا، در خانههای نوساز ملبورن که هزینه ساخت آنها حدود 50میلیون دلار استرالیا (40میلیون دلار آمریکا) است، باغهای معلق، توربینهای آبی و سلولهای خورشیدی بهکار رفتهاند.
این توربینها و سلولهای خورشیدی، حدود 85درصد الکتریسیته مورد استفاده در ساختمانها را تأمین میکنند.
از طرفی، آب باران در سقف خانهها ذخیره شده و حدود 70درصد آب مصرفی خانهها را تأمین میکند. در برلین، ساختمان جدیدالتأسیس رایشتاگ (پارلمان) با استفاده از سوختهای طبیعی، همچون کربن و روغنهای گیاهی، 94درصد انتشار دیاکسیدکربن را کاهش دادهاست. در سندیگوی کالیفرنیا، با کاهش استفاده از کامیون، مقدار متان در شهر، بهطور فاحشی کم شدهاست.
در استرالیا، حدود 1500 دوچرخه، اطراف حومه وینا بین مردم توزیع شدهاست. شهر
« ری جاویک» در ایسلند، از اولین مصرفکنندگان وسایل حملونقل هیدروژنی است و در شانگهای دولت با استفاده از یارانه نصب پنلهای سقفی، حدود 100 هزار پنل خورشیدی در سقف خانهها تعبیه کردهاست. درحال حاضر، در چندین شهر چینی طرح اکوشهر درحال آزمایش است.
الگوهای شهرنشینی
متأسفانه در100سال گذشته توسعه شهرها روند اشتباهی را طی کردهاست. طراحان شهرها، طوری شهرها را ساخته بودند که گویی، منابع زمین پایان ناپذیرند و مواد زاید، مشکل خاصی برای جهان ایجاد نخواهند کرد.
بدتر آنکه، بنای شهرها بیش از بهرهوری انسان، بر پایه ماشینها بود. پیشرفتهترین کشور در ساختار نوین شهری، آمریکاست. در این کشور، معمارانی همچون فرانک لیوید، طرح کلیای از شهرهای مدرن آماده کرد.
امروز، این طرح تبدیل به الگویی جهانی شده که از شهرهایی مانند میلتون انگلستان تا شهرهایی در برزیل از آن استفاده میکنند.
در حال حاضر، طراحان و معماران معتقدند که در درجه اول باید شرایط اجتماعی و محیطی شهرها را بهبود داد و سپس به فکر کاهش استفاده از ماشین بود.
آنها میگویند که ماشینهای هیدروژنی و ماشینهایی که با جریان برق کار میکنند و هیچگونه مواد سمی از خود بهجا نمیگذارند، برای جامعه امروز کافی نیستند. هنوز در شهرها به خیابانهای فراوان، آزادراهها و پارکینگهای شهری نیاز هست.
آنچه هماکنون اهمیت دارد، بررسی شکلگیری شهرهای جدید و چگونگی توسعه آنهاست. اولین راه ممکن و مؤثر برای کاهش اتومبیلها در شهر، ساخت شهرها بهگونهای است که مردم بتوانند با وسایل حملونقل عمومی، بهراحتی خود را به محل کارشان برسانند.
در بسیاری از کشورها این طرح درحال اجراست. بعضی طراحان معتقدند که با زندگی در ساختمانهای بلند و شهرهای تازه ساز، دسترسی مردم به فضای سبز کمتر و کمتر خواهدشد. آنها معتقدند مردم برای یک زندگی سالم و شاد، نیاز به فضای سبز و طبیعت دارند. درحال حاضر، عقیده این دسته از طراحان موجب ایجاد بحثهایی با طراحان نواندیش شدهاست.
اما آیا به راستی زندگی اکولوژیکی جدید با شاد و سلامت بودن مردم در تناقض است؟
پژوهشها نشانداده که با افزایش ساخت شهرهای متراکم (شهرهایی بهسبک جدید)، میزان انرژی مصرفی اتومبیلها، کاهش مییابد.
انرژی مصرفی در حملونقل شهرهای در حال توسعه عمودی، مانند هوستون، به مراتب بیشتر از انرژی مصرفی در حملونقل شهرهایی با معماری کمارتفاع مانند لندن و کپنهاگ است. اما با متراکمشدن هرچه بیشتر شهرها، با مشکلات متفاوت دیگری روبهرو میشویم.
هرهای متراکم، هوا را گرمتر از معمول میکنند، چرا که سنگ، بتن و آسفالت به مراتب گرما و انرژی بیشتری جذب میکنند و توانایی آنها در انعکاس این گرما و انرژی، بسیار کمتر از منابع طبیعی همچون سبزه، آب و درختان است.
این مواد مصنوعی، انرژی و گرمای جذبشده را در شب آزاد میکنند. از طرفی، وسایل نقلیه، وسایل تهویه هوا و وسایل الکتریکی نیز گرما آزاد میکنند و ساختمانهای بلند نیز از پراکندهشدن این گرما توسط باد جلوگیری میکنند.
بنابراین، دمای هوای این شهرها حدود یک درجه سانتی گراد در روز و6 درجه سانتی گراد در شب، گرمتر از هوای اطراف است.
هرچه شهری متراکمتر شود، این تأثیرات بیشتر میشود. در شهرهای بزرگ متراکم، با استفاده از وسایل تهویه هوا، هوای داخل ساختمان قابل تحمل میشود. در یک روز گرم، وسایل تهویه هوا میتوانند از هر وسیله و ماشین دیگری انرژی بیشتری مصرف کنند .
مبارزه برای کاهش مصرف انرژی در بسیاری شهرها آغاز شده است. معماران و طراحان سعی دارند با طراحی دوباره ساختمانها، تابش مستقیم خورشید به داخل را کم کنند، وسایل تهویه را افزایش دهند و هوا را با کمک استفاده از فوارههای آبی و استفاده از رنگهای روشن خنکتر کنند.
یکی دیگر از راههای کمکردن دمای هوا، کاشتن درخت در خیابان است. در طول روز، یک درخت میتواند چیزی حدود 400 لیتر آب تبخیر کند و همین باعث خنک شدن هوا میشود. در میامی، محققان دریافتند که در تابستان صورت حساب برق، در محلهایی که بیش از 20درصد درختکاری شدهاند، 10درصد کمتر از مناطق بدون درخت است.
شهرهای کم مصرف
طراحان درپی کمکردن مصرف انرژی در شهرهای بزرگ هستند. آنها در مطالعات وسیع خود، با حلبیآبادها روبهرو شدهاند.
با این که حلبیآبادها ساخته دست مردم عادی و بدون هیچ گونه نظارت طراحان حرفهای ساخته شدهاند، اما نمونه کوچکی از شهرهای نوساز هستند.
حلبی آبادها هم بسیار متراکم هستند، اما خلاف شهرهای نوساز، کمارتفاعاند. کوچهها و خیابانهای آنها، بیشتر برای عبور پیادهها مناسب است تا اتومبیل.
از طرفی، ساکنان این حلبیآبادها، از مواد دورریز شهرهای بزرگ برای ساختن زندگیشان استفاده میکنند. به عبارتی، آنها این مواد دورریز را بازیافت میکنند و این خود یکی از بزرگترین هدفهای شهرهای نوساز است.
درست است که در این مناطق، مراقبت بهداشتی و امنیتی زیادی وجود ندارد، اما تحرک و سرزندگی گمشده در شهرها را میتوان به راحتی در این مناطق یافت.
طراحان گمان میکنند که در کنار آشوبها و ناآرامیهای این حلبیآبادها، میتوانند چیزهایی پیدا کنند که در ساخت زیربنای شهرهای نوساز مفید باشد.
حتی شهرهایی که بنای آنها زیاد بلند نیست هم، میتوانند متراکم شوند و زندگی بدون اتومبیل را تجربه کنند.
همچنین آنها میتوانند از انرژی ذخیرهشده از این راه و بازیافت مواد دورریختنی در ساختن مواد مختلف از فاضلاب تا کاغذ ساندویچ استفاده کنند.
در کنار همه اینها، شهرهای جدید باید طبق علاقه مردم ساخته شوند. راهحل مناسب برای ساختن شهرها بنابه علاقه مردم و متناسب با زندگی امروز، این است که مردم و اکولوژی با هم متصل شوند.