جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۵
۰ نفر

عزیزالله حمیدنژاد: درباره مشکلات و معضلات اجتماعی سخن بسیار گفته شده؛ آسیب‌هایی که به جامعه وارد می‌شود و برخی از این آسیب‌ها شاید هیچ‌وقت جبران نشوند.

عزیزالله حمیدنژاد

در رأس مشكلات بايد سهمي ويژه به معضل بيكاري اختصاص بدهيم. بيكاري ريشه بسياري از بزهكاري‌ها و اتفاق‌هاي تلخي است كه در جامعه رخ مي‌دهد. افزايش ظرفيت‌هاي اشتغالي يكي از مهم‌ترين ماموريت‌هاي دولت است كه هنگام گزارش كاردادن از سوي مسئولان برانجام آن تاكيد مي‌شود ولي آنچه به شكل ملموس مشاهده مي‌كنيم بيكاري گسترده به‌خصوص در ميان جوان‌هاست.

گاهي وقت‌ها گفته مي‌شود اگر كسي اهلش باشد، كار هست ولي عده‌اي حاضر به پذيرش برخي مشاغل نيستند. اين مطلب بيشتر هم در مورد جوان‌هايي كه تحصيلات عاليه دارند گفته مي‌شود. ابتدا بايد ديد اين ميزان مراكز آموزشي و دانشگاه چه هدفي را دنبال مي‌كنند. آيا قرار است صرفا به تعداد فارغ‌التحصيلان افزوده شود يا ‌بايد از تخصصي كه آموخته مي‌شود بهره هم گرفته شود؟ طبيعي است جواني كه سال‌هاي طولاني را به تحصيل در دانشگاه مي‌گذراند انتظارش يافتن شغلي متناسب با تخصصي باشد كه آن را آموخته است.

مشكل اينجاست كه بازار كار تناسبي با خروجي دانشگاه‌ها ندارد. نتيجه اينكه ما هر سال تعداد زيادي فارغ‌التحصيل داريم كه در جامعه شغلي برايشان وجود ندارد. ضمن اينكه گويي سيستم بوروكراسي كشور مقاومتي جدي در پذيرش تزريق خون تازه به كالبدش دارد. به تعبير ساده‌تر عده‌اي حاضر نيستند دست از سر مشاغلي كه سال‌ها پيش به آنها داده شده بردارند و جاي خود را حتي در دوران بازنشستگي به جوان‌ها بدهند.

ما با پديده‌هايي هم مواجهيم كه به‌صورت همزمان چند شغل حساس را در اختيار دارند. در مواردي هم شغل به نورچشمي‌هايي اختصاص مي‌يابد كه گرچه تخصص لازم را ندارند ولي به ‌واسطه غلبه رابطه برضابطه توانسته‌اند جاي افراد شايسته و توانمند را بگيرند. اين نه تعارف است و نه اغراق كه ما استعدادهاي فوق‌العاده‌اي ميان جوان‌هايمان داريم.

در يك فرايند منطقي اين استعدادهاي جوان بايد جزو ارزشمندترين سرمايه‌هاي كشور قلمداد شوند؛ در عمل اما بسياري از جوان‌هاي خوش‌فكر و تحصيل‌كرده يا بايد از سر ناچاري سراغ مشاغلي بروند كه امكان تبلور استعدادشان را فراهم نمي‌كند يا اينكه تن به بيكاري بدهند؛ ضمن اينكه مشكل بيكاري در اغلب سطوح جامعه مشاهده مي‌شود؛ مثلا كارگران فلان كارخانه به دليل مشكلات اقتصادي يا سوءتدبير شغل‌شان را از دست مي‌دهند يا مدت‌ها حقوق دريافت نمي‌كنند كه اخبارش را در رسانه‌ها زياد مشاهده مي‌كنيم.

در اصناف فرهنگي و هنري هم به‌شدت با اين معضل مواجهيم؛ از جمله صنف سينما كه بسياري از فعالانش از مشكل بيكاري رنج مي‌برند. يعني مشكلي كه در سطوح مختلف جامعه مشاهده مي‌شود به هنرمندان هم سرايت كرده است. به‌عنوان فردي از درون خانواده سينما بايد به اين نكته اشاره كنم كه بسياري از همكاران من، خانه‌نشين شده‌اند و امكان فعاليت حرفه‌اي ندارند. برخلاف تصور رايج عمومي كه سينما را شغلي آسان و پولساز مي‌داند، در سينما جز ويترين خوش‌رنگ‌ولعاب و تعدادي ستاره، انبوهي هنرمند و نيروي حرفه‌اي وجود دارند كه صورت‌شان را با سيلي سرخ نگه‌ داشته‌اند.

جواني كه با مدرك فوق‌ليسانس مجبور است مسافركشي كند، كارگر ساده‌اي كه در سال چند ماه بيكار است و كارگرداني كه مدت‌هاست نتوانسته فيلمي بسازد، طيف‌هاي مختلفي از جامعه را نمايندگي مي‌كنند؛ جامعه‌اي كه گفته مي‌شود از افسردگي و يأس در رنج است و اگر بخواهيم به ريشه‌يابي يأس برسيم، يكي از مهم‌ترين چالش‌ها را بايد در بيكاري جست‌وجو كنيم.

  • نويسنده و كارگردان سينما
کد خبر 363812

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha