همشهری آنلاین: حقوق و وظایف مخالفان دولت، بالندگی سیاسی کشور و ... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های سه شنبه-۲ خرداد- جای گرفتند.

مسعود سلطانی‌فر . وزير ورزش و جوانان در ستون سرمقاله شرق با تيتر«انتخاب راه اعتدال»نوشت:

روزنامه شرق، ۲ خرداد

طلیعه سال ٩٦ با برگزاری انتخاباتی آزاد همراه شد؛ انتخاباتي سالم و قانون‌مدار و البته پرشور و پرفروغ که در آن مردم-‌قهرمان ایران اسلامی- با ایستادن در صف‌های طولانی در چارچوب قانون و رعایت حقوق شهروندی در فضای اخلاقی و کرامت انسانی آرای خود را که نشانگر اراده‌شان در تعیین سرنوشت خود و نسل‌های بعدی بود، به صندوق‌های رأی انداختند تا بار دیگر در مسیر اعتدال به‌دور از بدخواهی‌ها و افراط و تفریط‌ها «راه اعتدال» را انتخاب کنند و مردم‌سالاری دینی و اسلامی را عینیت ببخشند و تبلور آموزه‌های مردم‌سالاری نزد کشورهای غربی و به‌ویژه کشورهای منطقه شوند. این حماسه و صحنه‌های باشکوه، در تاریخ ایران ماندگار شد و مردم در ادامه حرکت آگاهانه خود در خرداد ٩٢ و اسفند ٩٤ گام سوم را هم در ٢٩ اردیبشهت ٩٦ محکم‌تر از همیشه برداشتند و البته همین اعتماد بالای مردم به دولتی که در چهار سال گذشته هدف تندترین و ناجوانمردانه‌ترین نقدهای غیرمنصفانه قرار گرفت، مسئوليت و کار ما را سنگین‌تر از گذشته خواهد کرد؛ اما بی‌شک با تمام توان این مسیر را ادامه می‌دهیم و باید با فعال‌کردن بخش‌های اقتصادی، فرایند توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور را مدیریت کنیم تا پاسخ مناسبی به اعتماد مردم داده باشیم. رأی قاطع و ٢٤میلیونی مردم به دکتر روحانی فارغ از قوت قلب‌بودن، سرمایه بزرگ اجتماعی است که بار مسئولیت رئيس‌جمهور و دولت منتخب را سنگین‌تر خواهد کرد و این پیام را می‌دهد که مردم نه‌تنها موافق بازگشت به عقب نیستند، بلکه خواهان فضایی باثبات، بانشاط و شاداب به همراه پیشرفت و ادامه مسیرهای اعتدال‌گرایانه هستند و مسیر و آینده‌شان را خودشان انتخاب می‌کنند.

 این پیروزی و مشارکت بالا متعلق به مردم، نظام، رهبری و سپس رئيس‌جمهوری است که فقط رئيس‌جمهور عده‌ای که به او رأی دادند نیست و رئيس‌جمهور آحاد جامعه است و این همان مردم‌سالاری اسلامی است که تبلور آن در پیام رئيس‌جمهور پس از اعلام نتایج انتخابات نمود علنی یافت.موفقیت‌های متعدد دولت تدبیر و امید در بخش‌های مختلف، از جمله برجام که با رهنمودهای رهبری و تدبیر رئيس دولت و دیپلمات‌های حرفه‌ای شکل گرفت به همراه موفقیت‌های اقتصادی، یکی پس از دیگری منجر به شکل‌گیری راهی شد که دیگر قطع‌نامه‌ها و تحریم‌ها را کاغذپاره نمی‌خواند و براساس تدابیر مقام معظم رهبری، تعامل با دنیا را در دستور کار خود قرار داد تا علاوه بر وصول مطالبات معوق، سرمایه‌گذاری خارجی تحریک شود و اقتصاد بیش‌از‌پیش رونق یابد.آرای مردم در صندوق‌ها نشان داد بلوغ سیاسی در جامعه تکامل یافته و مردم را نمی‌توان براساس وعده‌های بی‌پشتوانه از راه اعتدال بازداشت.رئيس‌جمهوری که از ابتدا مصمم به کاهش نرخ تورم بود، بالاخره پس از ٢٦ سال نرخ تورم را تک‌رقمی کرد و این در حالی است که هم‌زمان رشد اقتصادی هشت‌درصدی بدون درنظرگرفتن موفقیت‌های نفتی محقق شد و اقتصاد مقاومتی در مسیر اصلی خود قرار گرفت.

 تراز صادرات مثبت شد و شاخص فلاکت به نصف کاهش یافت و باز این در حالی است که نفت با قیمت حدود ٤٥ تا ٥٠ دلار به فروش رسید، تورم مهار شد و دهک‌های پایین‌تر از یارانه بیشتر بهره‌مند شدند. به‌هرحال حماسه حضور کامل شد و مردم برای تداوم راه اعتدال پا به میدان گذاشتند و اراده خودشان را در صندوق‌ها مستولی کردند تا دوباره به ورطه شعار و وعده‌های خانمان‌برانداز نیفتیم. در واقع مردم با انتخابشان نشان دادند فریبِ فریبکاری را نمی‌خورند و نمی‌خواهند در بر روی پاشنه‌ای بچرخد که پیش‌ترها می‌چرخیده. در همین مسیر هم به موفقیت‌های ورزشی زیادی دست یافتیم و بانوان ورزشکارمان درخشیدند و قهرمانی‌های متعدد را نصیب خودشان کردند و برای ایران اسلامی با برافراشته‌شدن پرچم کشور عزیزمان افتخار آفریدند.آرای مردم در صندوق‌ها نشان داد ملت ایران جنگ‌پرور نبوده و خواهان صلح و آرامش است، اما همچنان برای دفاع از کیان و ارزش‌های خود تا آخر ایستاده است و اجازه هیچ‌گونه تعدی به ارزش‌های اعتقادی و خاک کشورش را نمی‌دهد.حماسه چشمگیر مردم قهرمان نشان داد مردم ما برجام را به عنوان سند موفق نظام جمهوری اسلامی پذیرفته و مصمم به ادامه مسیر هستند و می‌خواهند که سند چشم‌انداز ١٤٠٤ در کنار برنامه ششم توسعه به مقصد برسد و کشور با برنامه اداره شود و نه براساس شعار.به‌هرحال تا سال ١٤٠٠ افق‌های روشن پیشِ‌رو روز‌به‌روز پرفروغ‌تر خواهد شد و درخشش جوانان ما کامل‌تر می‌شود تا روحیه شادی و نشاط به طور ریشه‌ای در بین آنها نهادینه شود و نصب‌العین مسئولان و جوانان قرار گیرد.

  • 20 سالگي دوم خرداد خاتمي و ناطق در كنار هم

سيد محمد علي ابطحي فعال سياسي- اجتماعي در ستون سرمقاله روزنامه اعتماد نوشت:

روزنامه اعتماد، ۲ خرداد

دوم خرداد يك روز ماندگار در تاريخ ايران است. اين اتفاق دقيقا بيست سال پيش افتاد. طبعا نسل جوان كشور فقط اسم معجزه‌گر روز دوم خرداد را شنيده است اما حق دارند كه چيز زيادي از آن ندانند.

در آن روز يك انتخاب اتفاق افتاد. انتخاب آقاي خاتمي به عنوان رييس‌جمهور. انتخاب يك رييس‌جمهور خيلي اتفاق مهمي نيست. اما آن روز آنقدر مهم بود كه در طول عمر جمهوري اسلامي عنوان روز دوم خرداد، روزي كه آقاي خاتمي انتخاب شد، شهرتي همتاي خود رييس‌جمهور منتخب آن روز پيدا كرد. روز انتخاب هيچ رييس‌جمهوري و اساسا روز هيچ انتخابي با عنوان نام آن روز، جز دوم خرداد ثبت نشده است.

به عنوان يكي از خالقان دوم خرداد دوست دارم توضيح بدهم كه چرا آن روز مهم شد و در ذهن‌ها ماند. سريع و گذرا.

از اول انقلاب تا خرداد ۷۶ چند تا رييس‌جمهور عوض شد. بني‌صدر، نخستين رييس‌جمهور ايران توسط مجلس شوراي اسلامي راي عدم كفايت گرفت و عزل شد و بعد از ايران رفت. نخست‌وزيرش محمدعلي رجايي بود. پس از او مردم به محمدعلي رجايي راي دادند. شرايط سختي بود. از يك طرف تمام كشور درگير جنگ ايران و عراق بود. جنگ سرزميني كه عراق تعدادي از استان‌هاي ايران را به صورت نظامي اشغال كرده بود. همزمان سازمان مجاهدين خلق در داخل اعلام جنگ مسلحانه داده بود. هر روز اخبار ترور شنيده مي‌شد. مدت كوتاهي رجايي، رييس‌جمهور بود كه محل رياست‌جمهوري توسط منافقين منفجر شد و رييس‌جمهور رجايي و نخست‌وزيرش باهنر در همان جا در آتش سوختند و شهيد شدند. بعد از اين فاجعه تلخ، با سرعت انتخابات جديد برگزار شد. آيت‌الله خامنه‌اي، رييس‌جمهور شد. نخست‌وزير هر دو دوره‌اش مير حسين موسوي بود. اين استقامت مردم بر ادامه كار كشور و راي‌گيري‌هاي پشت سرهم در آن شرايط بحراني واقعا عجيب بود. از همه جهات مي‌شد كشور را در حالت ويژه اعلام كرد و انتخابات برگزار نكرد. اما امام و مردم انتخابات را برگزيدند. در اواخر دوره دوم رياست‌جمهوري آقاي خامنه‌اي، امام خميني رحلت كرد.

آيت‌‌الله خامنه‌اي در سال ۱۳۶۸ به عنوان رهبر جمهوري اسلامي برگزيده شد. در همين دوران هم پست نخست‌وزيري حذف شد و پس از آن آقاي هاشمي‌رفسنجاني به عنوان نخستين رييس‌جمهور بدون نخست‌وزير انتخاب شد. از بعد از سال‌هاي ترور و اواخر جنگ اين‌گونه تلقي مي‌شد كه رييس‌جمهور بايد از بالا انتخاب شود. كسي كه در ذهن مردم انتخاب بالا بود، رييس مجلس شوراي اسلامي وقت، آقاي ناطق‌نوري بود. اما جناح چپ كه هنوز اسم اصلاحات نگرفته بود تصميم گرفت كانديداي مستقلي به صحنه بياورد. آن زمان‌ها فضاي جامعه خيلي اخلاقي‌تر بود. تقريبا در رقابت‌ها بداخلاقي و فحاشي وجود نداشت. كاري كه اتفاق افتاد اين بود كه طرف مقابل در ابتدا اينقدر به آراي خودش اميدوار بود كه تنها براي گرم كردن تنور انتخابات به آقاي خاتمي مجوز حضور دادند. تبليغات دو طرفه شروع شد. براي شماها كه انتخابات اخير را ديده‌ايد خيلي پديده مهمي نيست. اما براي ما اهميت داشت چون نخستين بار بود كه اين اتفاق مي‌افتاد و چون شروع يك اتفاق بود، نخستين‌بار با حضور مردم براي كانديداي غيررسمي به‌نام روز حماسه دوم خرداد ثبت شد. وقتي انتخابات جلو رفت، جامعه مدني و هنري و بدنه اجتماعي قهر با انقلاب، تصميم گرفتند از خاتمي حمايت كنند. به موازات قدرت يافتن اين مجموعه، در مقابل، نيروهاي رسمي حكومتي تازه فهميدند بايد تلاش كنند. مهم‌ترين كاري كه كردند، ايجاد اتحاد كامل در بين روحانيون بود. همه ائمه جمعه، جز دو يا سه نفر. همه نهادهاي حكومتي، همه شخصيت‌هاي سياسي پشت آقاي ناطق‌نوري آمدند. تلويزيون هم پشتوانه آنان بود.

حتي شوراي نگهبان اسامي كانديداها را به ترتيب الفبا منتشر نكرد و اسم ناطق را در بيانيه رسمي و سر صندوق‌ها قبل از خاتمي نوشتند. بدترين اتفاق اين بود كه دين مردم در برابر انتخاب يك فرد به حراج گذاشته شده بود. نخستين بار حس اعتماد به نفس به جوانان دست داده بود. همه فعال شده بودند. هواداران خاتمي فقط نيروي جوان داشتند و پوستر. رسانه‌هاي مجازي به وجود نيامده بود. دسترسي به ماهواره سخت بود و فراگير نشده بود. كانال‌هاي خبري بيروني نبودند. اما با همه اينها نهايتا آقاي خاتمي با ۲۰۰۰۰۰۰۰ راي موفق به كسب آراي مطلق اكثريت شد. به همين دليل دوم خرداد تنها مناسبتي شد كه در تقويم ذهني و سياسي جامعه باقي ماند. اهميت دوم خرداد در شروع اين محوريت واقعي مردمسالاري بود. 20 سال از آن تاريخ گذشته و ما دوباره انتخاباتي از جنس دوم خرداد برگزار كرديم.

بعد از گذشت 20 سال كه دنيا دچار تحولات فراواني شده است، ‌متاسفانه در جبهه اصولگرايان حتي در شيوه تبليغ هم تغييري ايجاد نشده است. اين‌بار هم تنها روش‌هاي ۲۰ سال پيش را در حمايت از كانديداي اصولگرايان در پيش گرفتند. اما اصلاحات بارور شد. فشارهاي زيادي را تحمل كرد. به خاطر رشد تحصيلي و علمي و به بركت جهان ارتباطات راهش پر فروغ ماند. مهم‌تر از همه اينكه بسياري از نخبگان صادق كشور انديشه‌هاي اصلاحي را تقويت كردند. مهمترين و زيبا‌ترين آن هم‌پيماني و همفكري ناطق‌نوري و خاتمي در ۲۰ سال پس از آن رقابت سنگين است. خاتمي و ناطق هردو اصيل بودند. هويت داشتند. به همين دليل در بيستمين سالگرد دوم خرداد كنار يكديگر ايستاده‌اند.

  • کدام اکثریت کدام اقلیت ؟

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه کیهان؛۲ خرداد

«مردم در انتخابات به فریبکاران «نه» گفتند» این سخن عجیبی است که روز گذشته آقای روحانی در نخستین کنفرانس خبری خود پس از کسب رای در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری به زبان آورد. سخنی که به سیاق اغلب سخنان چهار سال گذشته ایشان، بهره‌ای از متانت سیاسی  و تلاش برای ایجاد وفاق اجتماعی و ملی! نداشت.

او با آنکه کمتر از یک هفته قبل، مخالفانش را با انواعی از اتهامات نواخته‌، آنها را یک اقلیت محض خوانده و اعلام کرده بود: «حقوق اقلیت باید محفوظ بماند، اما اقلیت نیز نباید جای اکثریت بنشیند»، در سخنان دیروزش به این نکته تصریح کرد که: «از همه رقبای خود در انتخابات درخواست کمک می‌کنم»! اینکه روحانی قصد دارد چگونه از جریان فریبکار و متهم به انواع ناراستی و تهمتی که به آنها زده بود بهره بگیرد، حرفی دیگر است و باید بررسی شود که آیا صداقت باعث این سخنان شده یا بازی سیاسی و تبلیغاتی، اما مسئله مهمتری از این نحو سخن گفتن رئیس جمهور -که البته تازگی هم ندارد- وجود دارد و آن اصل بحث برروی واژه «اقلیت » است.

مرور چند نکته مهم در این‌باره، می‌تواند کمک کند به اینکه برخی توهم‌ها برطرف شده و با روشن شدن ابعاد حقیقی و جایگاه‌های واقعی‌، تصویری روشن‌تر از حقایق، پیش‌روی مردم و رئیس‌جمهور قرار گیرد.

1- براساس آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور، آقای روحانی در بین 4 شرکت‌کننده در انتخابات موفق به کسب 23 میلیون و 549 هزار و 616 رای شده است. این آمار هم هنوز از سوی شورای محترم نگهبان تایید نشده و هم محل شکایت و اعتراض  برخی دیگر از رقبا است که معتقدند تخلفات گسترده‌ای در روز اخذ رای و سپس در اعلام نتایج رخ داده است. اما فارغ از این دو نکته‌، مجری انتخابات فعلا این عدد را اعلام کرده است.

2- بر اساس آمار رسمی  کشور- مبتنی بر سرشماری عمومی سال نود و پنج - 50 میلیون و 483 هزار و 192 نفر از مردم ایران، واجد شرایط شرکت در انتخابات بوده و حق انتخاب رئیس‌جمهور داشته‌اند. مقایسه این عدد و رای آقای روحانی، گویای آن است که ایشان فاقد رای موافق حدود 27 میلیون نفر از مردم واجد شرایط‌، یعنی  بیش از نیمی از دارندگان حق رای می‌باشد.

3- بخشی از این افراد‌، در انتخابات شرکت نکردند و عده‌ای بیش از 17 میلیون نفر، رای خود را به رقبای آقای روحانی دادند که البته حدود 16 میلیون رای مربوط به حجت‌الاسلام رئیسی بود‌.

4- تردیدی نیست که به لحاظ قانونی و درصورت تایید انتخابات، آقای روحانی با همین تعداد رای، رئیس‌جمهور دوازدهم و واجد همه شئون یک رئیس‌جمهور تمام عیار خواهد بود اما به نظر می‌رسد با این اعداد و ارقام و ...، سخن گفتن از اقلیت و اکثریت، نه تنها کمکی به ایشان و دولت دوازدهم نمی‌کند، بلکه برعکس آنها را در نقطه مقابل بخش عظیمی از مردم ایران قرار می‌دهد.

5- خوب است کارشناسان و طراحان اطراف رئیس‌جمهور محترم به جای برخی کارها- که نمونه‌های نازیبایی از آن را در ایام انتخابات دیدیم- به این مهم بیندیشند که دولت دوازدهم، در مقام پاسخگویی به اکثریت خاموش و مخالف دولت- جمعیت حدود 27 میلیونی رای‌دهندگان- چه برنامه‌ای دارد، در دوره قبل چه کرده که این حجم عظیم از بی‌اعتمادی را رقم زده و در دوره آتی چه می‌خواهد بکند که سهم اکثریت مخالف و خاموش را بپردازد. به نظر می‌رسد این چالش، مهمترین و اصلی‌ترین چالشی است که دولتمردان در سال‌های آتی با آن مواجه هستند و نباید صورت مسئله را تغییر بدهند چرا که افکارعمومی از اصل ماجرا بی‌خبر نیست.

6- بر همه ما آشکار است که  می‌توان  در طی دوهفته با بکارگیری انواع شگردها و عملیات‌های روانی و حتی ترساندن مردم از کشتار چند میلیون نفر  در صورت انتخاب رقیب! به یک ارعاب عمومی دست زد و نتیجه مطلوب به دست آورد. یا مثلا با موج خلاف واقع و رقیب‌هراسی در تحدید آزادی‌های فردی و اجتماعی و ... آراء مردد جامعه را جهت داد اما قطعا اینگونه نخواهد بود که این روش، بتواند در 4 سال آینده پاسخگوی نیازهای اکثریت جامعه و حتی مردم عزیز رای‌دهنده به دولت کنونی باشد. بی‌شک شب‌ها و روزهای جشن و مصاحبه به زودی به پایان می‌رسد و باید برای همه مردم ایران، اعم از اقلیت و اکثریت  فکری کرد و تدبیری اندیشید‌، بخصوص در مواجهه با برخی انتظارات و برخی وعده‌های مقید به قید زمان و همزمان با برخی مخاطرات و مشکلات.

7- به عنوان نمونه‌، رئیس‌جمهور در مناظرات انتخاباتی با متهم کردن رقبا به عوام‌فریبی‌، وعده ایجاد سالانه 950 هزار شغل را به مردم داد. این البته پس از آن بود که وی از زبان رقبا شنید که ایجاد این تعداد شغل، تکلیفی قانونی و برگرفته از برنامه ششم توسعه است! به هر حال این وعده داده شد و از هم اکنون روز شمار برای مرداد 97(یکسال پس از آغاز دوره دوازدهم) روشن شده است تا میزان صداقت در عمل به نخستین وعده وی آشکار شود. هرچند دیروز و در نخستین کنفرانس خبری‌، رئیس‌جمهور که این وعده را بدون قید و شرط داده بود، اجرای آن را منوط و مشروط به شرایط مختلفی کرد و مقدمه نقض نخستین عهدش را فراهم کرد، اما اجرای این عهد نه ربطی به اقلیت دارد و نه به اکثریت و کف انتظار، وفای به عهد است.

8- نکته مهم دیگر آنکه در دولت دوازدهم، یک برگ مهم و تعیین‌کننده از آقای روحانی گرفته می‌شود و آن واژه «دولت قبل » است! پیش از این، برای دولت یازدهم  این امکان وجود داشت که همه مشکلات را به گردن پیشینیان و گذشتگان بیفکند‌، اما اکنون خود همان پیشینیان شده‌اند! در چنین شرایطی، به نظر می‌رسد پروژه اقلیت - اکثریت قرار است جای دولت قبل را بگیرد تا بازهم  محملی باشد برای ناکارآمدی‌ها و کاستی‌ها. دوروز قبل مشاور وزیر صنعت - و نه یک اقتصاددان منتقد دولت- در سخنانی تکان‌دهنده حقایقی از اوضاع صنعتی کشور را مطرح کرد که برای هرکس که کمترین دلسوزی برای کشور داشته باشد، خواب و آرام نمی‌گذارد.او بر خلاف سخنان رئیس‌جمهور در برنامه‌های انتخاباتی، با قاطعیت اعلام کرد: «مطلقا از رکود خارج نشده‌ایم» و سپس آماری از برخی صنایع کشور داد که جای تامل دقیق و عمیق دارد.پورفلاح گفت: «امروز آمارهای 7 تا 8 درصد رشد اقتصادی مطرح می‌شود که من این آمارها را قبول ندارم و نگاهم به شرایط بدبینانه‌تر است... در برخی از رشته‌های صنعتی سقوط ادامه دارد. صنعت ریسندگی وضعیت خوبی ندارد. لوازم خانگی هم همین‌طور... استنباط من به عنوان یک مدیر صنعت و کسی که سال‌ها کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی را اداره کرده و در شهرک‌های صنعتی ارتباط دارد به نظر من صنایع ساختمانی ما در بهترین حالت با 25 درصد ظرفیت خود کار می‌کنند. صنعت نساجی هم در بهترین حالت با 30 درصد ظرفیت خود کار می‌کند. لوازم خانگی زیر 50 درصد ظرفیت خود کار می‌کند... به هیچ عنوان هم این آمار را در اختیار ما نمی‌گذارند و آمار‌گریزی یکی از پدیده‌های منفی است ... ولی قدر مسلم صنعت کاشی و سرامیک امروز حتما زیر 50 درصد کار می‌کند.... در یک شهرک صنعتی از 450 واحد صنعتی 200 واحد تعطیل است و از 250 واحد باقی مانده هم نصفشان زیر 50 درصد کار می‌کنند... با یک گردش در یک شهرک صنعتی و مشاهده خاموش بودن دودکش‌های واحدهای تولیدی می‌توان فهمید که بیش از 50 درصد واحدهای صنعتی ما یا به‌طور کامل خوابیده‌اند و یا زیر 50 درصد ظرفیت کار می‌کنند ...»

دقت در این سخنان - که مشتی از خروار و اندکی از بسیار است- تکلیف دولت با همه شعار‌ها و وعده‌ها را روشن می‌کند و خواب خوش و سرمستی ناشی از برد رقابت دوازدهم را از سر می‌پراند. قطعا هر عاقل کار آزموده‌ای با  یادآوری 1270 هزار میلیارد تومان نقدینگی کشور که هرگز به سوی تولید هدایت نشد، نگران موج تورمی در آینده‌ای نه چندان دور خواهد بود. این مبلغ، همان رقمی است که مرحوم هاشمی رفسنجانی گفته بود با 20 درصد آن می‌توان کشور را دوباره ساخت. و عجیب است که از نام او بهره برده می‌شود و به حرف او اعتنایی نمی‌شود!

در صورت ادامه روند جاری در دولت یازدهم، از همین حالا قابل پیش‌بینی است که دولت دوازدهم، با بحرانی سخت مواجه است، بحرانی که می‌تواند اعتبار او را در نزد اقلیت و اکثریت‌، یکجا فرو بریزد و ناکارآمدیش را اثبات کند‌.

  • پيام بالندگي و پايداري

روزنامه رسالت در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه رسالت،‌۲ خرداد

شرکت کم نظير بيش از70درصدازايرانيان داخل وخارج کشور درانتخابات 29 ارديبهشت براي انتخاب رئيس جمهور واعضاء شوراهاي اسلامي شهر وروستا موجب بالندگي بيشتر ملت رشيد ايران و زمينه درخشش بهتر ساختارحکومتي بي نظير جمهوري اسلامي مبتني برمردم سالاري ديني وحق انتخاب دولتمردان وقانون گذاران ازسوي مردم وتوزيع عالمانه وعادلانه قدرت و به عنوان يک الگوي موفق وکار آمد در ساختارهاي حکومتي جهان به نمايش گذاشت و نظام ليبرال دموكراسي غرب را بچالش کشيد و وناگزير از نقاب افکني کرد.واين خود يک پيروزي بزرگ بود.

 غرب که درقرن گذشته هرنظام حکومتي مخالف خودرا به کمونيزم وديکتاتوري متهم مي کرد باظهور انقلاب اسلامي و رويش مستمر آن مبتني بر تعاليم اسلام ومتکي برانتخابات وآراي مردم وجلب توجه ملتها، به خشم آمد! چراکه اين انقلاب نوپا نه تنها به پيمان باملت خود برسر احقاق حقوق حاکميتي آنان ازطريق انتخابات وفادار ماند که همه ملتهاي ستم ديده و «غارت شده» جهان را به بيداري وهمبستگي و قيام براي مطالبه حقوق خود از ابرقدرتها و پادشاهان دست نشانده آنان،فراخواند  و همزمان افشاگر نظامهاي ديکتاتور پنهان شده درپشت نقاب تزوير ليبرال دموكراسي ومردم محوري شد به گونه اي که غربيها پس ازسالها مباهات بخاطر پرچمداري دموكراسي، ناگزير شدند آن روي زشت وخشن خودرا در رويکردهاي سياسي آشکار کنند.

غربيها که براي نمايش دموكراسي پرچم اصلاحات ارضي و انقلاب شاه وملت و تشکيل احزاب  و فضاي باز سياسي را در ويترين رژيم پهلوي وبعضي رژيمهاي دست نشانده ديگر قرارداده بود وبخاطر آن هزينه هايي را هم متحمل شد، امروز با احساس خطر ازظهور انقلاب اسلامي و پيامدهاي فرهنگي وسياسي آن ناگزيرشده است به شعارهاي خود پشت کند وبا طرفداري همه جانبه ازحکومتهاي پادشاهي خودخوانده وبيگانه ازانتخابات مثل آل سعود وآل خليفه وآل نهيان وآل...  به

رو در رويي ومقابله با جبهه انقلاب  اسلامي برخوردار از پشتيباني مردم بپردازد و...تلاش خود را براي براندازي حکومتهاي مبتني بر انتخابات ودموكراسي مثل سوريه و گرجستان و ونزوئلاو ناديده گرفتن حق رأي مردم مظلوم بحرين....آشکار کند براي تامين منافع خود با استفاده از تروريستهاي اجاره اي به کشتار وقتل عام وآوارگي وبي خانماني مردم مسلمان منطقه دست بزند، و باشهروندان خودنيز درخيابانهاي پاريس،لندن ونيويورک و... به خاطر آزادي خواهي واعتراض به تبعيض ونابرابريهاي اقتصادي واجتماعي، رفتار خشونت آميز وسرکوبگرانه داشته باشد ، وبه دليل احساس عجز فرهنگي وتمدني در برابر اسلام  که معنويت وآرامش را براي انسانها به ارمغان مي آورد، مبادرت به توهين به مقدسات مسلمانان جهان نمايدو اين ها همه نشانه اين است که نظامهاي مبتني برليبرال دموكراسي مانند کمونيزم به تدريج هويت خودرا ازدست مي دهند چون کارآمدي خود را براي تحقق شعارهايي که سالها بر بالاي دست گرفته بودنداز دست دادند.

 نقاب برداري ازچهره واقعي  ليبرال دموكراسي غرب، يکي از موفقيتهاي مهم انقلاب اسلامي بود که توانست پيام اسلام ناب وبدور ازتحريف را به جهانيان برساند، همچنان که حناي کمونيزم را نيز بي رنگ ساخت و سقوط آن راشتاب بخشيد.

اکنون نيزحضور انبوه مردم در پاي صندوقهاي رأي انتخابات دوازدهمين دوره رياست جمهوري که نماد پيوند مستحکم ملت وحکومت وعمق مردمي نظام  جمهوري اسلامي(5) و عامل مهم بازدارنده از هرگونه تهديد و موجب تحکيم امنيت ملي کشور و اهتزاز ودرخشش بيشتر شعارهاي انقلاب اسلامي درسطح بين الملل واقبال بيشتر ملتها به اين مولود مبارک و درنتيجه خشم بيشتر ابرقدرتها  است.

اين بالندگي دربردارنده پيام مقاومت براي همه ملتهاي دربند است واين که مي شود ايستاد و هيمنه ابرقدرتها را درهم شکست.

قدرشناسي رئيس جمهور محترم ازمردم قطعا دربيان رسانه اي متوقف نخواهد ماند و درعرصه عمل نيز ضمن تلاش جدي تر براي تحقق

وعده هاي جديد و وعده هاي عملي نشده دوره قبل به پيام وانتظارات همه کساني که پاي صندوقهاي رأي آمدند ازجمله بيش از15 ميليون از ناراضيان کارنامه 4سال قبل اين دولت توجه خواهندنمود.

مقام معظم رهبري نيز دربيان انتظارات جدي ملت بزرگ ايران از دولت جديد فرمودند:

به رئيس‌جمهور محترم و همه‌ کساني که در دولت آينده شرکت خواهند داشت سفارش و تأکيد مي کنم که کار و تلاش پرانگيزه و انديشيده و جوانانه را براي برطرف کردن مشکلات کشور در پيش گيرند و لحظه‌يي از اين خط مستقيم غفلت نکنند. رعايت قشرهاي ضعيف، توجه به روستاها و مناطق فقير، در نظر گرفتن اولويتها، برخورد با فساد و با آسيبهاي اجتماعي، بايد در صدر برنامه‌ها قرار گيرد.

عزت ملّي و رعايت حکمت در ارتباطات جهاني و اهتمام به اقتدار بين‌المللي نيز از جمله اولويتهاي مديريت انقلابي و اسلامي است.

حقوق و وظایف مخالفان دولت

صادق  زیباکلام استاد دانشگاه در ستون سرمقاله روزنامه ايران نوشت:

روزنامه ایران،‌۲ خرداد

رئیس جمهوری منتخب در اولین نشست خبری خود همگان و بویژه مخالفان و منتقدان خود را به همکاری دعوت و تأکید کرد که همه جناح‌های سیاسی باید در کشور حق حیات داشته باشند. این سخن روحانی در حقیقت صحه گذاشتن بر ایده «دولت در سایه» است که در ادبیات سیاسی جهان مفهوم رایجی است. «دولت در سایه»

به گروهی اطلاق می‌شود که منتقد دولت مستقر و مترصد استفاده از فرصت برای تشکیل دولت بعدی هستند.

اولین اصل برای آنکه ما دولت در سایه داشته باشیم، به رسمیت شناختن حق مخالفان و منتقدان است. یعنی اینکه اگر جریانی

در انتخابات به هر دلیلی نتوانست اکثریت آرا را به دست آورد، دولت یا حاکمیت حق ندارد آنها را از عرصه سیاست حذف کند. یا به تعبیر دیگر باید بپذیریم

که در کنار دولت، صداها و حرف‌های دیگری هم هستند که چه بسا در برخی موارد نظرات و دیدگاه‌های آنها درست و قابل استفاده باشد. متأسفانه با گذشت بیش از 100 سال از انقلاب مشروطه و ورود مدرنیته به ایران، هنوز این اصل که خود را در قالب دولت در سایه نشان می‌دهد در ایران جا نیفتاده است چرا که قدرت معمولاً در کشور ما میل به طرد دیگران دارد. در خوشبینانه‌ترین حالت مخالفان را ساده‌لوح می‌داند و در بدبینانه‌ترین حالت آنها را وابسته به بیگانگان می‌خواند.

حال آقای روحانی می‌گوید که این حق را برای منتقدان و مخالفان به رسمیت می‌شناسد. سخن رئیس جمهوری به این معناست که من دولت دوازدهم را عقل‌کل نمی‌دانم، معتقد نیستم فقط هر چه دولت من انجام دهد، درست است و هیچ حرف و ایده درست دیگری خارج از دولت من وجود ندارد.

 او دست همکاری به سوی منتقدان و رقبای انتخاباتی خود دراز می‌کند و این پیام را می‌دهد که در دولت دوازدهم منتقدان می‌توانند دولت در سایه تشکیل دهند، دیدگاه‌ها و نقطه نظرات و نقدهای خود را در رسانه‌ها بیان کنند. امیدوارم که بعد از یک قرن این مهم به وقوع بپیوندد و دولت و حاکمیت بپذیرند که در کنار آنها حرف‌ها و صداهای دیگری هم هستند که باید آنها را شنید. با این حال همان طور که از روحانی انتظار می‌رود حق حیات سیاسی جناح منتقد را به رسمیت بشناسد، از منتقدان و مخالفان هم انتظار می‌رود که رأی و نظر اکثریت را بپذیرند. خود را دانای کل و حق مطلق ندانند و بخصوص در مسائل کلان‌تر و ملی در کنار دولت مستقر باشند. متأسفانه در این چند روز که نتیجه انتخابات اعلام شده، برخی ناکامان انتخابات در بیانیه‌ها و مواضع، خود را نماینده 16 میلیون رأی دهنده به خود می‌خوانند و می‌گویند ما مطالبات آنها را دنبال می‌کنیم. این نامزدهای محترم اما هیچ توجهی به 23 میلیون رأی دهنده به آقای روحانی ندارند و نمی‌خواهند آنها را ببینند. این اپوزیسیون، اپوزیسیونی نیست که  به مرزهای حقوق قانونی خود قانع باشد و از همین ابتدا اصطلاحاً دنبال زدن زیر میز است. این رفتار قطعاً کمکی به ایده تشکیل دولت در سایه نمی‌کند و به جای تقویت همکاری شکاف‌ها را افزایش می‌دهد.

آنها قبول ندارند که اکثریت مردم دیدگاه‌ها و شعارهایشان را نپذیرفته است. تشکیل دولت در سایه یا تحقق فراخوان روحانی برای همکاری و همچنین موضع برخی که از پایان رقابت و آغاز رفاقت دم می‌زنند، یک رابطه دوسویه است که هم دولت و هم منتقدان و شکست خوردگان باید الزامات آن را قبول کنند.

کد خبر 371060

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار رسانه و روزنامه‌نگاری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha