آدمهايي كه از ورزشكردن لذتي نميبرند احتمالا بهشدت تنبل هستند و حال اينكه سراغ ورزش بروند را ندارند. حتي اگر دكتر هم بگويد، اگر ورزش نكني ميميري باز هم شايد تن به اين كار ندهند. علتش اين است كه آنها عادت كردهاند كه ورزش نكنند. عادتي كه در طول زندگي به آن خو گرفتهاند و تغييردادن اين رويه ثابت برايشان اگر غيرممكن نباشد، بسيار دشوار است.
ورزشنكردن براي اينها يك عادت رفتاري است كه نميتوانند تركش كنند. عادتهاي فرهنگي هم بسيار شبيه عادتهاي رفتاري است. اگر شما در سن پايين كتابخواندن برايتان تبديل به يك عادت رفتاري شده باشد احتمالا در سالهاي بعد هم اين رويه را ادامه ميدهيد.
نكته اينجاست كه اين عادت رفتاري براي شما لذتبخش است و اگر ترك عادت كنيد خودتان را از لذت مطالعه محروم كردهايد. بيشتر افرادي كه كتابخوان هستند، از دوران كودكي و نوجواني شروع به مطالعه كردهاند. حالا ممكن است عدهاي وقتي وارد مرحله بزرگسالي ميشوند به دلايل مختلف كتابخواندن را كنار بگذارند ولي براي خيليها كتابخواندن بهمثابه عادتي فرهنگي تا پايان عمر همراهشان ميماند.
يك فرد 30ساله كه در تمام زندگياش جز كتاب درسي، كتابي نخوانده را بهسختي ميتوان متقاعد به مطالعه كرد در حالي كه اين كار در مورد يك بچه 10ساله بسيار سادهتر است. چون در مورد اول عادتهاي رفتاري او كاملا شكل گرفته و تغييردادنش دشوار است ولي در مورد دوم، چون فرد در سن كودكي قرار دارد ميتواند برايش عادت فرهنگي تعريف كرد، به اين دليل ساده كه زمينه پذيرش در اين سن كاملا فراهم است. اگر ميخواهيم سرانه مطالعه در كشور بالا برود به جاي انرژي گذاشتن روي افرادي كه عادتهاي رفتاريشان شكل گرفته بايد براي سنين پايه برنامهريزي داشته باشيم.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما