سؤال اصلی این است: بالاخره چهکار کنیم؟ با کارشناسها که حرف میزنی همه هشدار میدهند که وضعیت کاملا بحرانی است.
که خطر ابتلا به ایدز، برخی جوانان جامعه ما را تهدید میکند؛ که جهل جنسی در بین زوجهای جوان بیدادمیکند؛ که لااقل 70درصد طلاقها به خاطر مشکلات جنسی بین زوجهاست و... از آن طرف، یک عده مقاومت میکنند. یک عده هنوز معتقدند که حتی مطرحکردن بحثی با عنوان «بهداشت جنسی» حریمهای جامعه را میشکند و فساد را بین جوانها گسترش میدهد. آنها میگویند باید سکوت کرد، باید همه چیز را سپرد به دست خود بچهها و آموزش را فقط محدود کرد به بعد از ازدواج؛ آن هم به صورت کاملا سربسته.
و این دوگانگی – در برخورد با این مسئله – الان تبدیل شده به بزرگترین معضل جوانان ایرانی. نه! اغراق نکردیم که گفتیم بزرگترین معضل. اگر کمی واقعبین باشید و نخواهید چشمتان را روی دنیای دوروبرتان ببندید، این معضل را بهخوبی حس خواهید کرد.
و این بهانه ماست برای اینکه درباره بهداشت جنسی حرف بزنیم و چه مناسبتی بهتر از دهم آذر، روز جهانی ایدز؟ در پرونده شماره 145 همشهری جوان سعی کردیم اول برویم سراغ نهادها و سازمانهایی که قاعدتا باید متولی آموزش جنسی به جوانها باشند؛ برای اینکه بدانیم هرکدامشان چهکار کردهاند یا میکنند.
بعد هم با 3 کارشناس گپ زدهایم؛ یک جامعهشناس، یک روانپزشک و یک روحانی که هرکدامشان حرفهای زیادی برای گفتن دارند و در نهایت کارهایی را که تا حالا به صورت پراکنده برای آموزش جنسی انجام شده، بررسی کردهایم.( گفتوگو با جامعهشناس و روانشناس را در شمارههای بعد خواهید خواند)
شاید یک توضیح هم لازم باشد و آن اینکه قصد همشهری جوان این است که یک تصویر کلی از ماجرا نشان بدهد. این پرونده شاید فقط یک هشدار باشد.
درباره مسئله آموزش جنسی این «سکوت»ها و «نمیدانیم»ها و «به ما مربوط نیست»ها در بین مسئولان بیشتر سازمانهای مرتبط با جوانان وجود دارد. خیلی از آنها یا اصلا جوابت را نمیدهند یا اگر با هزار جور ژانگولر بتوانی راضی به حرفزدنشان بکنی، چیزی میگویند که به دردت نخورد.
حقیقت ماجرا این است که تقریبا برنامه مشخص و سازمانیافتهای در این زمینه وجود ندارد و خب، طبیعتا نهادی هم مامور پیگیری و اجرای قضیه نیست. اگر هم کسی کاری کرده، مقطعی، جمع و جور و البته بیسروصدا بوده. این را وقتی متوجه میشوی که فهرستی از سازمانهای مرتبط با جوانها درست کنی و به یک یک آنها سرک بکشی.
به ما مربوط نیست
آموزش و پرورش: خط قرمز است
از نظر کارشناسان، این وزارتخانه بیشترین مخاطب را در بحث آموزش جنسی دارد. به هر حال، بخش قابلتوجهی از جوانان و نوجوانان در مدارس درس میخوانند و شاید کلاس درس یکی از بهترینجاها برای ارائه اینجور آموزشها باشد ولی ظاهرا آموزش بهداشت جنسی در آموزش و پرورش، خط قرمز محسوب میشود و حتی صحبتکردن درمورد آن هم جایز نیست.
البته از حدود 8 سال پیش در آموزش و پرورش حرکتی شروع و جزوههایی با مضمون آموزش پیشگیری از ایدز و رفتارهای پرخطر تهیه شد. این جزوهها بعد از بررسیهای کارشناسی دفتر پیشگیری از آسیبها و بلایای طبیعی آموزش و پرورش، در بعضی مدارس توزیع شد.
مخاطبان این جزوهها هم دانشآموزان دبیرستانی بودند. منتها اخیرا با احیای معاونت پرورشی، دفتر پیشگیری از آسیبها، زیرمجموعه این معاونت شده. در شروع فعالیت معاونت پرورشی، صحبتهایی درباره بازنگری جزوههای پیشگیری از اعتیاد، ایدز و توزیع دوباره آن بین دانشآموزان مطرح بود اما با گذشت حدود یک سال، این جزوهها – که اتفاقا آماده هم بودند – به دلایل نامعلومی توزیع نشدند.
ظاهرا معاونت پرورشی آموزش و پرورش این جزوهها را متناسب با سن و شرایط دانشآموزان ندانسته و خواستار بازنگری مجدد در آنهاست؛ بازنگریای که هیچوقت انجام نشد. آخرین خبر از وزارتخانه هم میگوید که چند ماه پیش دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و بلایای طبیعی در یک دفتر دیگر ادغام شده است.
وزارت بهداشت: به ما مربوط نیست
یکی میگوید باید بروید سراغ «اداره ایدز و بیماریهای مقاربتی». آنجا میگویند فقط برای پیشگیری از ایدز برنامه دارند و مسئول آموزش مسائل جنسی، «اداره سلامت خانواده و جمعیت» است.
آنها هم فقط برنامههایی درخصوص «تنظیم خانواده» دارند و البته کارهایی هم در زمینه آموزش مسائل جنسی بعد از ازدواج کردهاند. ظاهرا در کلاسهای این اداره، مباحثی مثل بهداشت باروری یا سلامت باروری، تنظیم خانواده، مراقبتهای دوران بارداری و تغذیه با شیر مادر تدریس میشود. آنها ظاهرا کتابی هم تهیه کردهاند که چیزی حدود 20صفحهاش به مسائل آموزش جنسی مربوط میشود. البته کتاب هنوز چاپ نشده و تازه قرار است بعد از چاپ، به طور آزمایشی برای دانشجویان 3 دانشگاه تدریس شود.
آنها بحث آموزشهای قبل از ازدواج را جزء وظایف «اداره سلامت جوانان و مدارس» عنوان میکنند. اما دکتر شهریاری – مسئول این اداره– کلیه مباحث مربوط به آموزش جنسی را مربوط به انجمن تنظیم خانواده میداند. خلاصه که دستآخر معلوم نشد چه نهادی در وزارت بهداشت مسئول پیگیری این مقوله است.
سازمان صداوسیما: ما برنامهای نداریم
همانطوری که از قبل هم میشد حدس زد، در سازمان صداوسیما هیچ برنامه مشخصی در زمینه بهداشت و آموزش جنسی وجود ندارد. یکی از اعضای شورای سیاستگذاری سلامت این سازمان – که اصلا دوست ندارد نامی از او برده شود – در این باره میگوید: «ما هیچ برنامهای در این خصوص نداریم و نمیتوانیم خارج از برنامه کار بکنیم».
او 10 اولویتی را که وزارت بهداشت برای آنها تعریف کرده، برمیشمرد و میگوید: «در هیچکدام از اولویتهایی که وزارت بهداشت برای ما مشخص کرده، عنوان آموزش بهداشت جنسی دیده نمیشود؛ حتی پیشگیری از ایدز هم که در دوره قبل جزء این 10 اولویت بود، در دوره فعلی از فهرست خارج شده». او به نکته جالبتری اشاره میکند: «الان بهداشت دهان و دندان جزء اولویتهای ماست ولی ایدز نه!».
در آخر، حرف میرود به سمت محدودیتها و چیزهایی که آدم دلش میخواهد دربارهاش صحبت کند؛ «باور کنید ما هم دوست داریم درباره بهداشت جنسی حرف بزنیم و برنامه بسازیم؛ ما هم احساس نیاز میکنیم و میدانیم که باید در این زمینه به مردم آگاهی داد ولی خب، نمیتوانیم».
وزارت علوم: چی؟
این وزارتخانه بهطور مستقیم با جوانها ارتباط دارد؛ حتما هم میدانید که چند سالی است درس جمعیتشناسی و تنظیم خانواده به سرفصل درسهای مقطع لیسانس اضافه شده؛ درسی که معمولا به همان جمعیتشناسی خلاصه میشود. وزارت علوم هم جزء آن نهادهایی است که در آن هیچکس خودش را مسئول بحث آموزش جنسی نمیداند؛ نه معاونت آموزشی و نه معاونت فرهنگی وزارت علوم زیر بار مسئولیت این امر نمیروند.
اگر هم خیلی مته به خشخاش بگذاری، برایت توضیح میدهند که دانشجویان پزشکی و زیستشناسی یک چیزهایی در اینباره میخوانند! و باز اگر اصرار کنی، فعالیتشان را به همان درس تنظیم خانواده مرتبط میکنند. نهایت ماجرا این است که متولیان وزارت علوم، وظیفه سیاستگذاری آموزشی در دانشگاهها را برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی میدانند.
مخبر دزفولی – سخنگوی شورای عالی انقلاب فرهنگی – هم اظهارنظر در این باره را به زمانی موکول میکند که شورا تصمیم جدیدی برای آموزش بهداشت جنسی در دانشگاهها بگیرد؛ اتفاقی که ظاهرا از دستور کار شورا خارج شده و فعلا هم خبری از آن نیست.
مرضیه قاضیزاده- سارا هاشمینیک- سپیده شاهمحمدی