او در میان هیاهو و تشویق و ابراز احساسات جمع، گفت که مانند ورزشکاران مبارزه میکند و در نهایت از این رقابت سربلند بیرون خواهد آمد.
در آن گردهمایی حزبی، حزب روسیه متحد، پوتین را به عنوان نامزد خود در انتخابات پارلمانی برگزید و معرفی کرد. مبارزه انتخاباتی که در آن زمان کلید خورد و شروع شد، روز یکشنبه به پایان رسید و نتیجه آن همانطور که کرملین پیشبینی کردهبود و دنیا هم انتظار داشت، به پیروزی پوتین منجر شد.
حزب روسیه متحد 65 درصد آرا را در این انتخابات به دست آورده است. دیگر احزاب طرفدار پوتین مانند حزب فقط روسیه و لیبرال دمکراتیک ملیگرا هم به ترتیب 6/7 و 2/8 درصد آرا را به دست آوردند که به این ترتیب در مجموع احزاب طرفدار پوتین 80 درصد آرا را در این انتخابات به خود اختصاص دادند..[حزب پوتین در صدر انتخابات دما]
اما در مقابل، احزاب مخالف، نتایج چندان مطلوبی به دست نیاوردند. احزاب لیبرال یابلوکو و SPS کمتر از یک درصد آرا را به دست آوردند و در نتیجه نمایندهای در دوما نخواهند داشت. تنها حزب نیمه مستقل مخالفی که اندکی بیش از 7 درصد آرا را به دست آورده و میتواند در دوما نماینده داشته باشد، کمونیستها هستند. اما کمونیستها هم نسبت به پوتین وفادارند و به ویژه وقتی بحث سیاست خارجی به میان میآید، مخالفتی با پوتین ابراز نمیکنند.
بدون در نظر گرفتن هیاهویی که غرب از یک ماه پیش از این انتخابات با تحریم نظارت آن به بهانه تاخیر در صدور ویزا از سوی مسکو شروع کرد و اکنون هم با غیرعادلانه خواندن آن به این هیاهو ادامه میدهد، تحلیل نتایج انتخابات اخیر روسیه انگیزه مردم این کشور را در حمایت از پوتین و میل به ادامه حکومت او روشن میکند.
موسسه نظرسنجی لوادای روسیه چندی پیش تحقیقی گسترده درباره نظر مردم این کشور درباره سیاست و آینده روسیه انجام داد. نشریه اشپیگل بعضی نتایج این نظرسنجی را در گزارشی که در تحلیل نتایج انتخابات روسیه منتشر کرده به چاپ رسانده است.
این نظرسنجی نشان میدهد، یک سوم مردم روسیه نظام شوروی را بهتر از دمکراسی غربی میدانند. فقر و هرج و مرج که از وجوه مشخصه سالهای دهه 1990 در روسیه بود، مردم این کشور را از نظام دمکراسی غربی و ویژگیهای آن مانند تکثر سیاسی، ناامید و دلزده کرده است.
از سوی دیگر هرج و مرج و آشوبی که در سالهای اخیر در قالب انقلابهای رنگی و با حمایت غرب در مرزهای روسیه مانند اوکراین و گرجستان روی داد بسیاری از مردم روسیه را از دخالت خارجی ترسانده است.
مردم گرجستان 2 سال پیش در سردترین روزهای سال این منطقه سردسیر، چند روزی را بدون گاز گذراندند. اوکراین هم با گذشت 2 سال از انقلاب نارنجی و سقوط دولت طرفدار روسیه و به قدرت رسیدن طرفداران غرب در این کشور، هنوز به ثبات نرسیده است. البته روسیه در تحولات این 2کشور در 2 سال اخیر بیتاثیر نبوده و تمام سعی خود را به کار گرفت تا حضور غرب در مرزهای خود را با بیثباتی همراه کند.
اما آنچه اکنون مردم روسیه شاهد آن هستند تجربه نسبتا ناکام غرب در همسایگی آنهاست. پوتین در سخنرانیهای تبلیغاتی خود در این انتخابات بارها با اشاره به شرایط وخیم عراق گفت، مردم روسیه دمکراسی از نوع دمکراسی عراقی نمیخواهند.
دلیل دیگر حمایت روسها از پوتین بهبود شرایط اقتصادی و جایگاه بینالمللی کشور روسیه در دوران حکومت پوتین است. شرایط اقتصادی مردم روسیه در یک دهه گذشته به صورت محسوسی بهبود یافته و متحول شده است. بعد از فروپاشی شوروی در سال 1991 ، اقتصاد روسیه دچار رکود چشمگیری شد. درآمد مردم به شدت کاهش یافت و استانداردهای زندگی افت کرد.
این وضعیت در سال 1998 به یک بحران اقتصادی منجر شد که ارزش روبل ( پول ملی روسیه ) را کاهش داد. البته این کاهش ارزش روبل از جهتی دیگر به سود اقتصاد زیرساختی روسیه تمام شد و شروعی بود برای دوران بهبود شرایط اقتصادی.
با سیاستهای پوتین و همچنین افزایش درآمدهای نفت و گاز به دلیل افزایش قیمت جهانی، شاخصهای اقتصادی این کشور سیر صعودی یافت. به گزارش بیبیسی، در سال 2006 رقم تولید ناخالص داخلی روسیه با 7/6 درصد افزایش رشد قابل توجهی یافت. اکنون روسیه به عنوان اقتصاد بازار در دنیا به رسمیت شناخته شده است.
این کشور همچنین بدهیهای خارجی خود را تا حد زیادی پرداخت کرده است. روزنامه نیویورک تایمز دیروز در تحلیلی به نقل از کارشناسان امور روسیه نوشت، در پایان دوره کاری پوتین در سال 2008 نفوذ او در داخل کشور به طور اجتناب ناپذیری کم رنگ میشود. با این حال حتی نزدیکان پوتین هم دقیقا نمیدانند سال آینده موقعیت او چگونه خواهد بود.
در میان مهرههای صحنه سیاست امروز روسیه 3 نفر بیشترین شانس را برای جانشینی او به عنوان رئیس جمهوری دارند. یکی از آنها ویکتور زابکوف نخست وزیر است و 2 نفردیگر سرگئی ایوانف و دیمیتری مدودوف معاونان اول نخست وزیر هستند. هر 3 نفر تاکنون در اینباره سکوت کردهاند.